پرسش (124):
به نام خدا، با سلام، مرگ اختیاری به چه معناست؟ آیا آدمی با مرگ اختیاری قیامتش برپا میشود؟ برپا شدن قیامت به چه معناست؟ آیا اقسام مرگ اختیاری با نحوهي طی عوالم مرتبط است؟ اگر بلی، لطفاً اقسام مرگ اختیاری و رابطهي هریک با گذر از عوالم و اصناف هر یک را توضیح دهید؟
به نام خدا، با سلام، مرگ اختیاری به چه معناست؟ آیا آدمی با مرگ اختیاری قیامتش برپا میشود؟ برپا شدن قیامت به چه معناست؟ آیا اقسام مرگ اختیاری با نحوهي طی عوالم مرتبط است؟ اگر بلی، لطفاً اقسام مرگ اختیاری و رابطهي هریک با گذر از عوالم و اصناف هر یک را توضیح دهید؟
پاسخ:
با نام خدا
مرگ اختياري، همان ريشهکن کردن هواي نفس است بهگونهاي که نفس به لذتها و شهوتها و کششهاي طبيعي خود ميل نداشته باشد و يا با داشتن ميل به آنها، نفس از جايگاه اصلي خويش که عالم قدسي و نور است، تنزل نکند و حيات حقيقي خود را از دست ندهد. اين مرگ را چند قسم دانستهاند، مانند مرگ سرخ، مرگ سفيد، مرگ سبز و مرگ سياه.
قيامت را نيز بر چند قسم و مرتبه دانستهاند که از اين قرار است:
1ـ قيامت صغراي صوري آفاقي
2ـ قيامت وسطاي صوري آفاقي
3ـ قيامت کبراي صوري آفاقي
4ـ قيامت صغراي معنوي آفاقي
5ـ قيامت وسطاي معنوي آفاقي
6ـ قيامت کبراي معنوي آفاقي
7ـ قيامت صغراي صوري انفسي
8ـ قيامت وسطاي صوري انفسي
9ـ قيامت کبراي صوري انفسي
10ـ قيامت صغراي معنوي انفسي
11ـ قيامت وسطاي معنوي انفسي
12ـ قيامت کبراي معنوي انفسي.
تقسيم ديگري نيز وجود دارد که تا اندازهاي به تقسيم يادشده شباهت دارد. مرگ اختياري تنها سبب برپايي قسم دهم از اقسام قيامت ميشود.
مقصود از برپايي قيامت، خروج از يک عالم و ورود به عالم ديگر؛ به پايان رسيدن ظهور مرتبهاي از اسماء الهي و آغاز ظهور مرتبهاي ديگر از اسماء او؛ بازگشت مظاهر برخي از اسماء به برخي ديگر؛ رجوع مظهر به ظاهر و محاط به محيط و مانند آن است.
تعداد مرگها با تعداد مراتب کلي عالم هستي مطابقت دارد، از اينرو، خروج از هر عالمي، مرگ است و ورود در هر عالمي حيات و حشر.
شرح بيشتر اين مسأله را در انسانشناسي آوردهام که در فرصت مناسب منتشر خواهد شد.
با نام خدا
مرگ اختياري، همان ريشهکن کردن هواي نفس است بهگونهاي که نفس به لذتها و شهوتها و کششهاي طبيعي خود ميل نداشته باشد و يا با داشتن ميل به آنها، نفس از جايگاه اصلي خويش که عالم قدسي و نور است، تنزل نکند و حيات حقيقي خود را از دست ندهد. اين مرگ را چند قسم دانستهاند، مانند مرگ سرخ، مرگ سفيد، مرگ سبز و مرگ سياه.
قيامت را نيز بر چند قسم و مرتبه دانستهاند که از اين قرار است:
1ـ قيامت صغراي صوري آفاقي
2ـ قيامت وسطاي صوري آفاقي
3ـ قيامت کبراي صوري آفاقي
4ـ قيامت صغراي معنوي آفاقي
5ـ قيامت وسطاي معنوي آفاقي
6ـ قيامت کبراي معنوي آفاقي
7ـ قيامت صغراي صوري انفسي
8ـ قيامت وسطاي صوري انفسي
9ـ قيامت کبراي صوري انفسي
10ـ قيامت صغراي معنوي انفسي
11ـ قيامت وسطاي معنوي انفسي
12ـ قيامت کبراي معنوي انفسي.
تقسيم ديگري نيز وجود دارد که تا اندازهاي به تقسيم يادشده شباهت دارد. مرگ اختياري تنها سبب برپايي قسم دهم از اقسام قيامت ميشود.
مقصود از برپايي قيامت، خروج از يک عالم و ورود به عالم ديگر؛ به پايان رسيدن ظهور مرتبهاي از اسماء الهي و آغاز ظهور مرتبهاي ديگر از اسماء او؛ بازگشت مظاهر برخي از اسماء به برخي ديگر؛ رجوع مظهر به ظاهر و محاط به محيط و مانند آن است.
تعداد مرگها با تعداد مراتب کلي عالم هستي مطابقت دارد، از اينرو، خروج از هر عالمي، مرگ است و ورود در هر عالمي حيات و حشر.
شرح بيشتر اين مسأله را در انسانشناسي آوردهام که در فرصت مناسب منتشر خواهد شد.