پرسش (100):
با عرض ادب و احترام و سلام خدمت استاد بزرگ. از لطف حضرتعالي بسيار بسيار تشکر ميکنم و اميوارم بتوانم با لطف خدا از راهنماييهاي ارزندهي شما استفاده لازم را ببرم و دعا ميکنم آقا امام رضا [عليه السلام] در سختترين لحظات زندگي ياور و دستگير شما باشد.
استاد بزرگ اين بار چند سؤال در باب تدبر در قرآن دارم.
۱ـ اول اينکه آيا تدبر همان تفکر است؟
۲ـ اگر تفاوت دارند، هرکدام به چه معنياي هستند و چگونه حاصل ميشوند؟
۳ـ تدبر در قرآن بهطور کاربردي چه معنايي دارد؟
تا به حال چندين جلسه و کلاس در باب تدبر در قرآن شرکت کردهام ولي آنچه خواستم نصيب نشد. در اکثر جلسات نحوه طبقهبندي آيات را بيان ميکنند و يا مواردي از اين قبيل. در حالي که من ميخواهم بدانم شيوهي عملي و کاربردي تدبر در قرآن چگونه است؟
۴ـ استاد ارجمند اگر لطف بفرماييد يک مثال کوچک از يک آيه قرآن مانند قل هو الله احد را برايم توضيح بفرماييد که چطور ميشود در آن تدبر کرد، خيلي از سؤالات ذهنم پاسخ داده خواهد شد.
۵ـ در قرآن آيهاي هست که ميفرمايد شب زنده داران در نيمه شب بيدار ميشوند و قرآن ميخوانند و اشک ميريزند، ميخوام بدانم آنها چگونه با خواندن قرآن اشک ميريزند؟ يعني تدبر ميکنند و به اين حال ميافتند؟ چگونه؟
۶ـ من خيلي به خواندن قرآن علاقه دارم، خيلي هم قرآن ميخوانم، ولي حس ميکنم هنوز بلد نيستم چطور بايد از اين سرچشمه عظيم بهرهمند شوم. لطفاً راهنمايي بفرماييد.
از لطف شما بسيار سپاسگزارم. ان شاء الله خداوند هميشه شما را در پناه خودش براي ما حفظ بفرمايد.
با عرض ادب و احترام و سلام خدمت استاد بزرگ. از لطف حضرتعالي بسيار بسيار تشکر ميکنم و اميوارم بتوانم با لطف خدا از راهنماييهاي ارزندهي شما استفاده لازم را ببرم و دعا ميکنم آقا امام رضا [عليه السلام] در سختترين لحظات زندگي ياور و دستگير شما باشد.
استاد بزرگ اين بار چند سؤال در باب تدبر در قرآن دارم.
۱ـ اول اينکه آيا تدبر همان تفکر است؟
۲ـ اگر تفاوت دارند، هرکدام به چه معنياي هستند و چگونه حاصل ميشوند؟
۳ـ تدبر در قرآن بهطور کاربردي چه معنايي دارد؟
تا به حال چندين جلسه و کلاس در باب تدبر در قرآن شرکت کردهام ولي آنچه خواستم نصيب نشد. در اکثر جلسات نحوه طبقهبندي آيات را بيان ميکنند و يا مواردي از اين قبيل. در حالي که من ميخواهم بدانم شيوهي عملي و کاربردي تدبر در قرآن چگونه است؟
۴ـ استاد ارجمند اگر لطف بفرماييد يک مثال کوچک از يک آيه قرآن مانند قل هو الله احد را برايم توضيح بفرماييد که چطور ميشود در آن تدبر کرد، خيلي از سؤالات ذهنم پاسخ داده خواهد شد.
۵ـ در قرآن آيهاي هست که ميفرمايد شب زنده داران در نيمه شب بيدار ميشوند و قرآن ميخوانند و اشک ميريزند، ميخوام بدانم آنها چگونه با خواندن قرآن اشک ميريزند؟ يعني تدبر ميکنند و به اين حال ميافتند؟ چگونه؟
۶ـ من خيلي به خواندن قرآن علاقه دارم، خيلي هم قرآن ميخوانم، ولي حس ميکنم هنوز بلد نيستم چطور بايد از اين سرچشمه عظيم بهرهمند شوم. لطفاً راهنمايي بفرماييد.
از لطف شما بسيار سپاسگزارم. ان شاء الله خداوند هميشه شما را در پناه خودش براي ما حفظ بفرمايد.
پاسخ:
1ـ تفکر و تدبر تفاوت چنداني با هم ندارند. گفته شده که تفکر، ژرفنگري در دلايل چيزي است و تدبر ژرفنگري در نتايج آن است.
2ـ تفکر در قرآن مانند تفکر در ساير موضوعات است، تنها تفاوت آن در اين است که تفکر در قرآن چند ضلعي است، برخلاف تفکر در امور ديگر که منحصراً در موضوع و جهت معيني است. تفکر در قرآن با تفکر در مبدأ و فرايند تأثيرگذاري و برآيندهاي آن همراه است، يعني تفکر در آيات قرآن از تفکر درباره خدا، انسان، راه و فرايند تکامل و رستگاري و نتيجه آن همراه است.
3ـ بهگمان بنده انتخاب زمان، مکان، موضوع و حالات در تفکر تأثير بهسزايي دارد. شايد بهترين زمان تفکر پيش از اذان صبح باشد و مدت آن از ده دقيقه تا يک ساعت و نيم. هر کس به اندازهي تجربه و توان خود.
شايد بهترين مکان، محيط خلوتي باشد که غالباً فرد متفکر عباداتش را در آن انجام ميدهد و خلوتش را در آن ميگذراند.
شايد بهترين موضوع براي مبتديان، آن دسته از آيات قرآن باشد که به تفکر سفارش نمودهاند.
شايد بهترين حالات براي مبتديان، حال اعتدال در جهات متعدد باشد؛ نه سير باشد نه گرسنه، نه شاد باشد نه غمگين، نه پر خوابيده باشد نه اندک، نه ...
4ـ اقدام براي تفکر از مراتب آغازين آن خوب است، يعني نخست تمرين فکر و استمرار آن به منظور استقرار بر موضوع، سپس انديشه در آفاق و طبيعت مانند «افلاينظرون الي الابل کيف خلقت و الي السماء کيف رفعت» (غاشيه، 17و18)، سپس در انفس مانند «أرني کيف تحي الموتي» (بقره، 260)، سپس در موحد و ولايت مانند سوره قدر و در آخرين مرحله در توحيد مانند سوره توحيد.
براي تفکر در سوره توحيد بايد مقدماتي را فراهم ساخت، مانند چگونگي وحي، شناخت مبدأ وحي، شناخت منزل وحي، هدف از وحي، واسطهي وحي تا بتوان درباره «قل» و «هو» انديشيد. سپس بايد مراتب تعينات ذات خداي متعال را شناخت تا بتوان دربارهي «الله» انديشيد، سپس بايد فيض اقدس و مقدس و چگونگي پيدايش کثرت از وحدت را دريافت تا بتوان درباره «احد» فکر کرد، سپس بايد مراتب فعل خداي متعال را شناخت تا بتوان درباره «صمد» و اجوف انديشيد، سپس بايد گونهي ارتباط حق و خلق را شناخت تا بتوان انفکاکناپذيري حق از خلق و خلق از حق و در عين حال حق بودن حق و خلق بودن خلق را موضوع انديشه قرار داد، سپس بايد «ليس کمثله شئ و هو السميع البصير» (شوري،11) را شناخت تا زمينه شناخت «له المثل الاعلي» (روم، 27) فراهم شود. پس از آن شايد بتوان دربارهي سلب کفو از واحد حقيقي که عين کثرت است، انديشه روا داشت.
به هر حال بايد از مراتب مقدماتي فکر آغاز نمود.
5ـ اشک شبزندهداران يا از سر شوق وصول به نعمت است يا از سر خوف از نقمت و يا از سر شوق وصول به يار. همهي اينها مصاديق عرفي و طبيعي دارد و ميتوان نمونههاي آن را در حوادث عادي زندگي دريافت. همان نمونههاي عرفي را تنزيه کنيد، به اشک شبزندهداران خواهيد رسيد.
6ـ نخست تمرين به خواندن ده آيه از قرآن و کسب اطلاع از مضامين آن از طريق مطالعهي تفاسير آن. در صورت اشتياق ميتوان تعداد آيات را افزود و تمرين فکر را آنگونه که گفته شد، آغاز نمود.
1ـ تفکر و تدبر تفاوت چنداني با هم ندارند. گفته شده که تفکر، ژرفنگري در دلايل چيزي است و تدبر ژرفنگري در نتايج آن است.
2ـ تفکر در قرآن مانند تفکر در ساير موضوعات است، تنها تفاوت آن در اين است که تفکر در قرآن چند ضلعي است، برخلاف تفکر در امور ديگر که منحصراً در موضوع و جهت معيني است. تفکر در قرآن با تفکر در مبدأ و فرايند تأثيرگذاري و برآيندهاي آن همراه است، يعني تفکر در آيات قرآن از تفکر درباره خدا، انسان، راه و فرايند تکامل و رستگاري و نتيجه آن همراه است.
3ـ بهگمان بنده انتخاب زمان، مکان، موضوع و حالات در تفکر تأثير بهسزايي دارد. شايد بهترين زمان تفکر پيش از اذان صبح باشد و مدت آن از ده دقيقه تا يک ساعت و نيم. هر کس به اندازهي تجربه و توان خود.
شايد بهترين مکان، محيط خلوتي باشد که غالباً فرد متفکر عباداتش را در آن انجام ميدهد و خلوتش را در آن ميگذراند.
شايد بهترين موضوع براي مبتديان، آن دسته از آيات قرآن باشد که به تفکر سفارش نمودهاند.
شايد بهترين حالات براي مبتديان، حال اعتدال در جهات متعدد باشد؛ نه سير باشد نه گرسنه، نه شاد باشد نه غمگين، نه پر خوابيده باشد نه اندک، نه ...
4ـ اقدام براي تفکر از مراتب آغازين آن خوب است، يعني نخست تمرين فکر و استمرار آن به منظور استقرار بر موضوع، سپس انديشه در آفاق و طبيعت مانند «افلاينظرون الي الابل کيف خلقت و الي السماء کيف رفعت» (غاشيه، 17و18)، سپس در انفس مانند «أرني کيف تحي الموتي» (بقره، 260)، سپس در موحد و ولايت مانند سوره قدر و در آخرين مرحله در توحيد مانند سوره توحيد.
براي تفکر در سوره توحيد بايد مقدماتي را فراهم ساخت، مانند چگونگي وحي، شناخت مبدأ وحي، شناخت منزل وحي، هدف از وحي، واسطهي وحي تا بتوان درباره «قل» و «هو» انديشيد. سپس بايد مراتب تعينات ذات خداي متعال را شناخت تا بتوان دربارهي «الله» انديشيد، سپس بايد فيض اقدس و مقدس و چگونگي پيدايش کثرت از وحدت را دريافت تا بتوان درباره «احد» فکر کرد، سپس بايد مراتب فعل خداي متعال را شناخت تا بتوان درباره «صمد» و اجوف انديشيد، سپس بايد گونهي ارتباط حق و خلق را شناخت تا بتوان انفکاکناپذيري حق از خلق و خلق از حق و در عين حال حق بودن حق و خلق بودن خلق را موضوع انديشه قرار داد، سپس بايد «ليس کمثله شئ و هو السميع البصير» (شوري،11) را شناخت تا زمينه شناخت «له المثل الاعلي» (روم، 27) فراهم شود. پس از آن شايد بتوان دربارهي سلب کفو از واحد حقيقي که عين کثرت است، انديشه روا داشت.
به هر حال بايد از مراتب مقدماتي فکر آغاز نمود.
5ـ اشک شبزندهداران يا از سر شوق وصول به نعمت است يا از سر خوف از نقمت و يا از سر شوق وصول به يار. همهي اينها مصاديق عرفي و طبيعي دارد و ميتوان نمونههاي آن را در حوادث عادي زندگي دريافت. همان نمونههاي عرفي را تنزيه کنيد، به اشک شبزندهداران خواهيد رسيد.
6ـ نخست تمرين به خواندن ده آيه از قرآن و کسب اطلاع از مضامين آن از طريق مطالعهي تفاسير آن. در صورت اشتياق ميتوان تعداد آيات را افزود و تمرين فکر را آنگونه که گفته شد، آغاز نمود.