پرسش (93):
سلام استاد. خسته نباشید.
میخواهم بدانم چطور باید همانطور که افراد و اطرافیانمان را دوست داریم، مثل دوست، والدین و غیره و دلمان برای آنها تنگ میشود، چطور میشود با خدا چنین ارتباطی داشت؟ چطور میتوانیم صدای خدا را بشنویم؟ چطور باید اصلاً تفکر کنیم؟
سلام استاد. خسته نباشید.
میخواهم بدانم چطور باید همانطور که افراد و اطرافیانمان را دوست داریم، مثل دوست، والدین و غیره و دلمان برای آنها تنگ میشود، چطور میشود با خدا چنین ارتباطی داشت؟ چطور میتوانیم صدای خدا را بشنویم؟ چطور باید اصلاً تفکر کنیم؟
پاسخ:
عليکم السلام
دلتنگي بهويژه نوع عاطفي آن که اغلب انسانها با آن سر و کار دارند، معلول غيبت محبوب است و چون محبوب (هر نوع که باشد) غايب شود و از نظر پنهان گردد، دلتنگي رخ دهد و اگر در مواردي دلتنگي وجود ندارد يا بدان سبب است که محبوب نيست و يا غايب نيست.
اگر خدا مانند والدين محبوب باشد و مانند آنها غايب باشد، دلتنگي نسبت به او حتمي است. غايب بودن خدا از خلق براي اکثريت انسانها قطعي است و آنها حضور خدا را نمييابند، پس نيمي از شرط دلتنگي براي آنها فراهم است. ميماند نيم ديگر آن که محبوب بودن خداست.
محبت يا مشروط به معرفت به کمال غير است يا مشروط به نقص خويش يا سنخيت. براي کسب هر نوع از محبت، بايد عوامل آن را شناخت: يا «کمال بيمانند خدا» را يا «نقص منحصر به فرد خود» را يا «سنخيت و همانندي خود با خدا» را بايد شناخت. در اين صورت، محبت به خداي متعال حتمي خواهد بود. با رخداد محبت، اگر خداي محبوب غايب شود، دلتنگي نسبت به او رخ خواهد داد.
يادآوري ميشود که اگر کسي صداي خدا را پيوسته بشنود، دلتنگ صداي او نخواهد بود، بايد گاهي بشنود و گاهي نشنود تا دلتنگ صداي او شود.
فکر کردن درباره آياتي که در قرآن به فکر اختصاص داده شده است، براي اين منظور سودمند است.
عليکم السلام
دلتنگي بهويژه نوع عاطفي آن که اغلب انسانها با آن سر و کار دارند، معلول غيبت محبوب است و چون محبوب (هر نوع که باشد) غايب شود و از نظر پنهان گردد، دلتنگي رخ دهد و اگر در مواردي دلتنگي وجود ندارد يا بدان سبب است که محبوب نيست و يا غايب نيست.
اگر خدا مانند والدين محبوب باشد و مانند آنها غايب باشد، دلتنگي نسبت به او حتمي است. غايب بودن خدا از خلق براي اکثريت انسانها قطعي است و آنها حضور خدا را نمييابند، پس نيمي از شرط دلتنگي براي آنها فراهم است. ميماند نيم ديگر آن که محبوب بودن خداست.
محبت يا مشروط به معرفت به کمال غير است يا مشروط به نقص خويش يا سنخيت. براي کسب هر نوع از محبت، بايد عوامل آن را شناخت: يا «کمال بيمانند خدا» را يا «نقص منحصر به فرد خود» را يا «سنخيت و همانندي خود با خدا» را بايد شناخت. در اين صورت، محبت به خداي متعال حتمي خواهد بود. با رخداد محبت، اگر خداي محبوب غايب شود، دلتنگي نسبت به او رخ خواهد داد.
يادآوري ميشود که اگر کسي صداي خدا را پيوسته بشنود، دلتنگ صداي او نخواهد بود، بايد گاهي بشنود و گاهي نشنود تا دلتنگ صداي او شود.
فکر کردن درباره آياتي که در قرآن به فکر اختصاص داده شده است، براي اين منظور سودمند است.