پرسش (209):
با سلام خدمت استاد گرامي. بسيار از شما سپاسگزاريم که اينقدر زيبا و با صبوري جواب سؤالات همه را در هر زمينهاي ميدهيد.
در بسياري از جوابهايي که شما به پرسشهاي مربوط به عصر ظهور داديد، خواندم که همه عالم خواستار حضور در آن عصر زيبا و طلايياند. حال از شما سؤالي دارم:
درست است که همه خواستار حضور داشتن در آن عصر را دارند، ولي آيا امکان حضور همه در اين دوران فراهم است، حتي آنان که شايد ايمان درستي ندارند، اما اندک اميد و آرزويي دارند؟
دوم اينکه چه کنيم که خدا دعايمان را مستجاب نمايد و به ما توفيق حضور در آن زمان را بدهد؟ آيا خواستن و دعاي زباني کافي است يا اعمال و دعاهاي خاصي را طلب ميکند؟ با تشکر فراوان از شما
با سلام خدمت استاد گرامي. بسيار از شما سپاسگزاريم که اينقدر زيبا و با صبوري جواب سؤالات همه را در هر زمينهاي ميدهيد.
در بسياري از جوابهايي که شما به پرسشهاي مربوط به عصر ظهور داديد، خواندم که همه عالم خواستار حضور در آن عصر زيبا و طلايياند. حال از شما سؤالي دارم:
درست است که همه خواستار حضور داشتن در آن عصر را دارند، ولي آيا امکان حضور همه در اين دوران فراهم است، حتي آنان که شايد ايمان درستي ندارند، اما اندک اميد و آرزويي دارند؟
دوم اينکه چه کنيم که خدا دعايمان را مستجاب نمايد و به ما توفيق حضور در آن زمان را بدهد؟ آيا خواستن و دعاي زباني کافي است يا اعمال و دعاهاي خاصي را طلب ميکند؟ با تشکر فراوان از شما
پاسخ:
عليکم السلام و رحمة الله
اينکه همهي عالم خواستار حضور در آن عصر زيبا و طلايياند، اين خواستهي آنها مشروط به اين است که بتوانند درک درستي از عصر ظهور داشته باشند. هر کسي که معرفت به عصر ظهور داشته باشد، استعداد حضور در آن عصر را دارد و اگر استعدادي که به فعليت نرسد، با حکمت خداي متعال سازگار نيست، بايد در آن عصر حضور يابد و از اين طريق اين استعداد او به فعليت برسد.
اما اينکه آيا همه چنين استعدادي دارند جاي تأمل دارد. بسياري بلکه اغلب افرادي که طالب درک عصر ظهورند، به گمان خودشان دوراني را ميطلبند که بدون کار و کوشش به مشتهيات خود برسند و حکومت امام زمان صلواتاللهوسلامهعلیه را در حد حکومت عدل اجتماعي ميدانند و بهطور کلي از فهم عدالت نفساني، روحي و وجودي که در کل عالم طبيع تحقق خواهد يافت، بياطلاعند، بنابراين در پي نقد کردن اموالي هستند که بهگمان خودشان ظالمانه از آنها سلب شده است. همين و بس؛ حتي حاضر نيستد حقوق ضايع شدهي ديگران را که بر عهده دارند بپردازند.
امام زمان صلواتاللهوسلامهعلیه سلطاني چون سلاطين عادل يا رئيسي چون رؤساي متخب نيست، بلکه سلطان جهان طبيعت است و رئيس قواي ظاهر و باطن خلق است و نهتنها بر دلها بلکه بر ارادهها و استعدادها حکومت ميکند و حکومت او مانند اجابت دعاي برخاسته از استعداد است. البته سلطنت آن حضرت بر عوالم فراتر از طبيعت بدون حکومت بر جهان طبيعت هم ممکن و متحقق است و ارتباطي به حضور آن حضرت در جهان طبيعت ندارد.
با توجه به رواياتي که نشان ميدهد که عصر ظهور عقل انسانها کامل ميشود، علم انسانها به آخرين درجات کمال نزديک ميگردد و ايمان آنها به تماميت ميرسد و به همين سبب است که ابليس ذبح ميشود، گمان بنده اين است که کساني عصر ظهور را درک ميکنند که به کمال عقل و علم و ايمان رسيده باشند. به لطف و رحمت خاص خداي متعال، مسير حرکت انسان از آغاز تا کنون حرکت در جهت و بهسوي همين کمال بوده و هست و اميدواريم اين حرکت طبيعي و ارادي سرعت يابد.
بهترين دعا در اين زمينه هم دعاي عملي است، يعني حرکت در جهت کمال عقل و علم و ايمان از طريق جهاد فراگير که همهي لحظات زندگي را فراگيرد و لحظهاي به غفلت نگذرد.
پاسخ پرسش 39 نيز به اين مطلب ارتباط دارد.
عليکم السلام و رحمة الله
اينکه همهي عالم خواستار حضور در آن عصر زيبا و طلايياند، اين خواستهي آنها مشروط به اين است که بتوانند درک درستي از عصر ظهور داشته باشند. هر کسي که معرفت به عصر ظهور داشته باشد، استعداد حضور در آن عصر را دارد و اگر استعدادي که به فعليت نرسد، با حکمت خداي متعال سازگار نيست، بايد در آن عصر حضور يابد و از اين طريق اين استعداد او به فعليت برسد.
اما اينکه آيا همه چنين استعدادي دارند جاي تأمل دارد. بسياري بلکه اغلب افرادي که طالب درک عصر ظهورند، به گمان خودشان دوراني را ميطلبند که بدون کار و کوشش به مشتهيات خود برسند و حکومت امام زمان صلواتاللهوسلامهعلیه را در حد حکومت عدل اجتماعي ميدانند و بهطور کلي از فهم عدالت نفساني، روحي و وجودي که در کل عالم طبيع تحقق خواهد يافت، بياطلاعند، بنابراين در پي نقد کردن اموالي هستند که بهگمان خودشان ظالمانه از آنها سلب شده است. همين و بس؛ حتي حاضر نيستد حقوق ضايع شدهي ديگران را که بر عهده دارند بپردازند.
امام زمان صلواتاللهوسلامهعلیه سلطاني چون سلاطين عادل يا رئيسي چون رؤساي متخب نيست، بلکه سلطان جهان طبيعت است و رئيس قواي ظاهر و باطن خلق است و نهتنها بر دلها بلکه بر ارادهها و استعدادها حکومت ميکند و حکومت او مانند اجابت دعاي برخاسته از استعداد است. البته سلطنت آن حضرت بر عوالم فراتر از طبيعت بدون حکومت بر جهان طبيعت هم ممکن و متحقق است و ارتباطي به حضور آن حضرت در جهان طبيعت ندارد.
با توجه به رواياتي که نشان ميدهد که عصر ظهور عقل انسانها کامل ميشود، علم انسانها به آخرين درجات کمال نزديک ميگردد و ايمان آنها به تماميت ميرسد و به همين سبب است که ابليس ذبح ميشود، گمان بنده اين است که کساني عصر ظهور را درک ميکنند که به کمال عقل و علم و ايمان رسيده باشند. به لطف و رحمت خاص خداي متعال، مسير حرکت انسان از آغاز تا کنون حرکت در جهت و بهسوي همين کمال بوده و هست و اميدواريم اين حرکت طبيعي و ارادي سرعت يابد.
بهترين دعا در اين زمينه هم دعاي عملي است، يعني حرکت در جهت کمال عقل و علم و ايمان از طريق جهاد فراگير که همهي لحظات زندگي را فراگيرد و لحظهاي به غفلت نگذرد.
پاسخ پرسش 39 نيز به اين مطلب ارتباط دارد.