? نگاهی دیگر به اهداف نهضت کربلا
? گفتارهای دهه اول محرم 1399 ـ (1442 قمری)
? مسجد 14 معصوم ـ ابرسج شاهرود
? جلسه پنجم و پایانی: شرط عزاداری مقبول
? شب یازدهم محرم 1442 ـ 1399/6/9
موضوعی که از آن صحبت میکنیم، دیگران جنبههای دیگری از آن را تحت عنوان هدف نهضت کربلا بحث کردند. یعنی امام حسین علیه الصلات و السلام برای چه قیام کرد و به کربلا آمد و به شهادت رسید و در چنین شبی زن و فرزندان و دختران و خواهران او به اسارت رفتند؟
بنده درباره یکی از مباحث پیرامونی این موضوع صحبت میکنم که بیارتباط با این مسأله نیست ولی در عین حال همان هم نیست.
در تعالیم دینی یعنی در قرآن و سنت ـ اعم از سنت پیامبر و اهل بیت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم ـ چند دسته آیه و روایت وجود دارد که ظاهر آن قید و شرطی ندارد و به اصطلاح عام و مطلق است. به عنوان نمونه، «وَ لَقَدْ ذَرَأْنا لِجَهَنَّمَ كَثيراً مِنَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ لَهُمْ قُلُوبٌ لا يَفْقَهُونَ بِها وَ لَهُمْ أَعْيُنٌ لا يُبْصِرُونَ بِها وَ لَهُمْ آذانٌ لا يَسْمَعُونَ بِها أُولئِكَ كَالْأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ أُولئِكَ هُمُ الْغافِلُون» (اعراف، 179) خدای متعال میفرماید من جمعی را برای جهنم آفریدم. اینها کسانی هستند که اهل تعقل و فکر نیستند. دوم، چشم بینا ندارند یعنی آنچه را که باید ببینند، نمیبینند. سوم، گوش شنوا ندارند و آنچه که باید بشنوند، نمیشنوند. اینها مانند چهارپایان هستند و در آخر فرمود اینها اهل غفلت هستند.
یک دسته از آیات قرآن میفرماید اهل غفلت، اهل جهنم هستند. یعنی کسی که یک حق را ده بار برای او بگویی، بازهم نمیفهمد؛ یا نشنیده یا نشنیده گرفته.
در آیات دیگری از اهل جهنم میپرسد چه شد که به جهنم آمدید؟ «مَا سَلَكَكمُ فىِ سَقَرَ قَالُواْ لَمْ نَكُ مِنَ الْمُصَلِّينَ وَ لَمْ نَكُ نُطْعِمُ الْمِسْكِينَ وَ كُنَّا نخَوضُ مَعَ الخْائضِينَ وَ كُنَّا نُكَذِّبُ بِيَوْمِ الدِّين» (مدثر، 42-46) میگویند ما نماز نمیخواندیم، به فقرا کمک نمیکردیم و مانند ولگردها ولگردی میکردیم. حال آیا روزه میگرفتند یا حج و زیارت رفته بودند؟ دیگر تفاوتی ندارد، نشان اهل جهنم این است که بیان شد.
در روایات نیز نمونههایی داریم. از امام صادق علیه الصلات و السلام نقل شده که فرمود اگر کسی لقمهای (در روایت دیگر نقل شده: درهمی) مال حرام در معده داشته باشد، عبادت او قبول نیست.
در روایات دیگر فرمودند اگر کسی لقمهای حرام در معده داشته باشد یا لقمه حرام خورده باشد، تا چهل روز عبادت او قبول نیست. قید و شرط ندارد. روایات متعددی در این زمینه هست.
در دسته سوم از روایات از رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم نقل شده است ـ که سند آن صحیح و مضمون آن متواتر است ـ «من قال لا اله الا الله وجب له الجنة»، هرکس لا اله الا الله بگوید، قطعاً و بدون شک به بهشت میرود.
از اینگونه روایات در کتاب عقل و جهل اصول کافی و جاهای دیگر مکرر آمده است که کسی که این دعا را بخواند، به درجهای میرسد که برابر با صد شهید است. در روایات دیگری برابر با هزار شهید نقل شده است. برخی از دعاهایی که در مفاتیح الجنان نقل شده، اینگونه است و روایت آن معتبر است و سند دارد.
نمونه دیگر که درباره عزاداری است این است که کسی که برای امام حسین علیه الصلات و السلام به اندازه بال مگسی اشک بریزد، قطعاً اهل بهشت است. بلکه کمتر از این نیز گفته شده که کسی که بر امام حسین علیه الصلات و السلام گریه کند یا دیگران را بگریاند یا همانند عزاداران بشود، (تباکی به معنای شباهت به عزاداران است) اهل بهشت است.
این چند دسته از روایات را در دو دسته خلاصه میکنیم. یک دسته که سختگیرانه است: «فَمَنْ يَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةٍ خَيْراً يَرَهُ وَ مَنْ يَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةٍ شَرًّا يَرَهُ» (زلزال، 7-8) کسی که به اندازه سرِ سوزنی کار خلاف و گناهی انجام داده باشد، او را رها نمیکنند. امام صادق علیه السلام فرمود اگر فرزندم اسماعیل (که پس از معصومین، شخصیت درجه یک است) گناه کند، امید به شفاعت من نداشته باشد.
دسته دیگر که در مقابل دسته اول است، اینگونه نیست.
هر دو دسته از روایات در کتابها وجود دارد و صحیح و معتبر است، اما در عین حال فهم آنها کار آسانی نیست. به کدام دسته توجه کنیم؟ هر دو دسته سخن پیامبر و امام معصوم است. اینجاست که بسیاری از عالمان دچار سوء فهم و سوء تعبیر و تحریف شدند.
جمع بین این دو کار هرکس نیست، این کارِ عالمِ فکور است؛ یعنی نهفقط معارف اهل بیت را بداند، بلکه اهل تعقل و تفکر باشد. برای جمع این دو دسته یک قاعده کلی بیان میکنم. هیچ آیه و روایتی، هیچ حکم مطلق ندارد.
تمام احکام الهی مقید به قیدها و شرایطی است که باید آنها را بشناسیم. اینکه فرمود کسی که اهل غفلت باشد، اهل جهنم است، بشرطها و شروطها؛ همچنان است اینکه فرمود هرکس بگوید لا اله الا الله وجبت له الجنة، بشرطها و شروطها.
امام رضا علیه الصلات و السلام فرمود: «کلمة لا اله الا الله حصنی فمن دخل حصنی امن من عذابی» و حرکت کرد و رفت. قدری که جلو رفت، سر از کجاوه بیرون آورد و فرمود «بشروطها و انا من شروطها»؛[1] هرکس بگوید لا اله الا الله، وارد قلعه خدا شده است که نمیسوزد. البته این مشروط است و شرایط دارد. استثناء در تمام احکام وجود دارد.
حال بر این اساس باید جمع کنیم: عزاداری که برای امام حسین علیه الصلات و السلام اشک ریخته، مالِ حرام هم نخورده، اذیت او به کسی نرسیده و ...
نفرمایید که ما اگر مال مردم را نخوریم، کسی را اذیت نکنیم، کسی را مسخره نکنیم، نماز هم بخوانیم، نماز شب بخوانیم و ... دیگر به گریه بر امام حسین علیه السلام و شفاعت آن حضرت احتیاجی نداریم! قطعاً اینگونه نیست. هرکدام از اینها مشروط به دیگری است. امام صادق علیه الصلات و السلام در اصول کافی فرمود اگر کسی تمام عمرش شبها را برپای بایستد و نماز بخواند بهگونهای که پاهایش متورم شود، تمام عمرش روزها را روزه بگیرد، تمام عمرش با دهان روزه در راه خدا بجنگد، هر سال نصف اموالش را در راه خدا بدهد، ولی ولایت ما اهل بیت را نپذیرفته باشد، «فلیس بشئ»، هیچ چیز ندارد. نماز بدون ولایت، روزه بدون ولایت، جهاد و انفاق بدون ولایت، هیچ چیز نیست.
آن سوی دیگر نیز همینطور است؛ ولایت بدون نماز و روزه، ولایت بدون انجام واجبات و پرهیز از محرمات، هیچ چیز نیست. همچنانکه از یک سو همه وابسته به ولایت هستند، از این سوی نیز اینگونه است. در چنین روزی امام حسین علیه الصلات و السلام به شهادت رسید، فقط تصور کنید در آن بیابان دور افتادیم و بچهها و دختران 3-4 ساله ما به دست حداقل سی هزار نفر آدم وحشی افتاده است. حضرت زینب سلام الله علیها ـ که جان، مال و فرزندان، اصل و نسب و ظاهر و باطن ما به فدایش باد ـ به نماز شب ایستاده است. ما به دنبال چه کسانی راه افتادیم؟ کسانی که در سختترین شرایط نماز شب خواندند. آنگاه ما رها باشیم و آخرین سهم ما از امام حسین علیه الصلات و السلام این است که سینه میزنیم و پلو میخوریم!
ما قرار است با آنها محشور شویم؟! اصلاً شدنی است؟ امام و رهبر و فرزند پیامبر ما، جان و مال و فرزندان و بچههای شش ماهه و سه ساله خود را در راه خدا فدا کردند برای اینکه ما گریه کنیم؟! قطعاً و یقیناً هدف دیگری نیز هست. گریه لازم است برای اینکه نهضت کربلا برای نسلهای آینده زنده بماند. این خود یکی از عبادات است.
حاصل بحث:
در تعابیر دینی، احکام، روایات و آیاتی وجود دارد که برخی سختگیرانه و برخی سهلگیرانه است. بنابراین حکم مطلق نداریم. همچنانکه کسانی که لا اله الا الله میگویند، بشرطها و شروطها به بهشت میروند، کسانی که در عزای امام حسین علیه الصلات و السلام شرکت میکنند و عزاداری میکنند، آنها هم بشرطها و شروطها و همچنین است بقیه موارد.
[1]ـ الأمالي( للصدوق)، ص: 235.