جلسه چهل و یکم ـ 15/ 11/ 94
علم غایت الغایات است
[حدیث 4] سَمِعْتُ أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ يَقُولُ أَيُّهَا النَّاسُ اعْلَمُوا أَنَّ كَمَالَ الدِّينِ طَلَبُ الْعِلْمِ وَ الْعَمَلُ بِهِ أَلا وَ إِنَّ طَلَبَ الْعِلْمِ أَوْجَبُ عَلَيْكُمْ مِنْ طَلَبِ الْمَالِ إِنَّ الْمَالَ مَقْسُومٌ مَضْمُونٌ لَكُمْ قَدْ قَسَمَهُ عَادِلٌ بَيْنَكُمْ وَ ضَمِنَهُ وَ سَيَفِي لَكُمْ وَ الْعِلْمُ مَخْزُونٌ عِنْدَ أَهْلِهِ وَ قَدْ أُمِرْتُمْ بِطَلَبِهِ مِنْ أَهْلِهِ فَاطْلُبُوهُ.
اشارهای به برخی نکات دقیق و پیچیدگیها این روایت
علم دو دسته است: 1ـ علم به حقایق وجودی متعلق ایمان، مانند علم به ذات، صفات و افعال او. این علم مورد بحث روایت نیست و اگر هست، به صراحت نیست.
2ـ علم به کیفیت انجام عبادات و ترک معاصی
فهم اختیاری نیست
آیا این سخن درست است: هدف آن است که به قرب خدا برسیم؟ آیا ما از خدا جدا شدهایم؟
آخر حد موجود ممکن، وصول به شهود و علم خدای متعال است
علم غایت الغایات است؛ یعنی رسیدن به فهم و معرفتی که تمام حقیقت را به قدر امکان عیان و آشکار کرده باشد
فنای علمی یا فنای وجودی! فنای وجودی ممکن نیست و سوء ادب نسبت به خدای متعال است
تفاوت فوت و وفات
آنچه بدان نیاز نداریم، علم آن نیز ضروری نیست
علم مطلوب بالذات و مطلوب بالعرض
دنیا و تمام آنچه در آن اتفاق میافتد، وسیله وصول به آخرت است
عمل به علم، مرتبهای از عبودیت و در نتیجه مطلوب بالذات است
نسبت علم به روح مانند نسبت مال به بدن است
آثار وقف و نیت آن
مال گم میشود برخلاف علم که گم نمیشود