جلسه هشتاد و هفت ـ 17/ 3/ 95
شب اول ماه مبارک رمضان ۱۴۳۷
بررسی مصادیق ورود عالم در دنیا و مقاصد تعلم
[حدیث 119] قَالَ رَسُولُ الله صلى الله عليه و آله: الفُقَهَاءُ أُمَنَاءُ الرُّسُلِ مَا لَمْ يَدْخُلُوا فِي الدُّنْيَا، قِيلَ: يَا رَسُولَ الله، وَ مَا دُخُولُهُمْ فِي الدُّنْيَا؟ قَالَ: اتِّبَاعُ السُّلطَانِ، فَإِذَا فَعَلُوا ذلِكَ، فَاحْذَرُوهُمْ عَلى دِينِكُم
منظور از فقیه در حدیث شریف، عالمان به طور کلی است که علمشان همراه با عقل، درک، تأمل و دقت باشد
عالمان از جهت سعادت و هدایت به سه دسته تقسیم میشوند:
1ـ هم خود هدایت شده و به سعادت رسیدهاند و هم دیگران را هدایت کرده و به سعادت میرسانند؛ این دسته کسانی هستند که دعوت بهسوی خدا کرده و از ظاهر و باطن دنیا اعراض میکنند
2ـ هم خود به هلاکت و ضلالت افتادهاند و هم دیگران را به هلاکت و ضلالت میاندازند؛ این دسته آشکارا طالب دنیا هستند
3ـ عالمانی که خود را به هلاکت میرسانند ولی دیگران را به سعادت میرسانند
معیار رشد و کمال نفس، رساندن غذای مناسب به نفس است که عبارت است از علم، معرفت، تعقل و تدبر
بررسی اینکه آیا میشود عالمی خود اهل سعادت باشد و خلقی بهواسطه او به ضلالت برسند
توضیح اینکه پیروی علما از سلطان در چه شرایطی مصداق دخول در دنیاست
همچانکه سلاطین مراتب مختلف دارند، پیروان آنان نیز همینگونهاند؛ پیروی از سلطانی که طاغوت باشد، مصداق دخول در دنیاست
این روایت مطلق نیست؛ نه همه سلاطین را شامل میشود و نه همه پیروان سلاطین را
[حدیث 120] عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ عليه السلام، قَالَ: «مَنْ طَلَبَ العِلمَ لِيُبَاهِيَ بِهِ العُلَمَاءَ، أَوْ يُمَارِيَ بِهِ السُّفَهَاءَ، أَوْ يَصْرِفَ بِهِ وُجُوهَ النَّاسِ إِلَيْهِ، فَليَتَبَوَّأْ مَقْعَدَهُ مِنَ النَّارِ؛ إِنَّ الرِّئَاسَةَ لاتَصْلُحُ إِلا لِأَهْلِهَا»
مقاصد تعلم میتواند یکی از این موارد باشد: 1ـ برای عمل و زندگی سالم خود و دیگران 2ـ برای کشف حقایق عالم هستی 3ـ برای مباهات و افتخار بر دیگران 4ـ مجادله با اقران 5ـ طلب ریاست
آنکه علم را برای مجادله با اقران میآموزد، به او سفیه گفته میشود
اهل ریاست چند دسته هستند: 1ـ کامل در علم و عمل 2ـ میانه طبیعت و ملکوت 3ـ ریاستشان جامع حق و خلق است 4ـ نفوس قدسی که آلوده کثرت نشدند
پذیرفتن ریاست بر اهل آن لازم و اطاعت از آنان بر دیگران واجب است