کتاب توحید ـ درس 6 ـ 6/ 5/ 95
شرح اصول کافی درس 124
بدترین ناسزایی که به خدای متعال میتوان گفت!
اقسام حدوث و قدم: 1ـ عرفی، قیاسی و سنجشی 2ـ حقیقی: 2ـ1ـ حدوث و قدم زمانی 2ـ 2حدوث و قدم ذاتی
بررسی حدوث و قدم جهان طبیعت؛ اصل جهان طبیعت، قدم زمانی دارد
نظریات متافیزیکی نه نیازمند دلیل فیزیکی است و نه نقد فیزیکی میپذیرد؛ به تعبیر دیگر، فیزیک نه توانایی اثبات متافیزیک را دارد و نه ابطال آن را
بر اساس نظریه دقیق، جهان طبیعت قدیم زمانی است
بر اساس نظریات متعارف، موجودات فرامادی و مجرد قدم زمانی دارند؛ بر اساس نظریه میانی، حاکم بر زمان و مبرّای از آن هستند و متصف به حدوث و قدم نمیشوند؛ ولی بر اساس نظر نهایی هر موجودی جسم و زمان مناسب خود را دارد و بنابراین حادث زمانی هستند و معاد جز بر اساس این نظریه قابل تبیین نیست
فعل و انفعالات و تغیر و تحولات جهان طبیعت، ملکوت و نیز نقطه آغاز دارد؛ حداقل برخی از موجودات ملکوتی مانند موجودات ملکوتی حاصل از افعال اختیاری و اضطراری انسان، اینگونه هستند
سلسله طولی، چه در سیر نزول و چه در سیر صعود، نامتناهی است
مجردات حاصل از فعل و انفعالات نفس، حادث زمانی هستند
همه موجودات جسم و زمان متناسب با خود دارند و بر این اساس و بنابر نظر دقیق، حادث زمانی هستند
بررسی چگونگی تبیین معاد جسمانی بر اساس نظریات مختلف در حدوث و قدم موجودات
بر اساس این دیدگاه که در عالم آخرت هیچ تغییر و تحول ـ ولو مناسب با خود آن عالم ـ نباشد، عالم قیامت عالمی خواهد بود که بود و نبود آن تفاوتی ندارد و در نتیجه بهطور کلی متافیزیک باید تعطیل شود
تعریف حدوث ذاتی: استناد وجود چیزی به غیر اگرچه پیشینه عدمی نداشته باشد؛ حادث ذاتی آن است که عدم در متن ذاتش متقرر است و ذاتش نه مقتضی وجود است و نه عدم، مانند ماسوی الله
تنها ذات خدای متعال قدیم ذاتی است
تمام اسمای خدای متعال، اسمای حسناست؛خدای متعال اسم غیر حسن و قبیح ندارد
رابطه اسماء و افعال خدای متعال
بدترین ناسزایی که به خدای متعال میتوان گفت: خدا باشد و فعلی نداشته باشد
کافر چون دچار سوء ادب و سوء فهم شده است، بهگونهای که به اندازه حیوانات هم نمیفهمد، بنابراین احکام حیوانات را پیدا میکند
فلسفه حرمت نگاه کردن به بدن زن نامحرم
اشاره: حکم کسانی که حرمت خود را از بین بردند یا آن را نادیده میگیرند ...
قدم ذاتی: عدم استناد وجود چیزی به دیگری یا استغنای از دیگران؛ ذات چیزی مقتضی وجودش باشد مانند خدای متعال
همه حادثها خواه در زمان پدید آمده باشند یا محیط بر زمان باشد، در ممکن بودن مشترکند و تمام ممکنات نیازمند علت وجود هستند؛ بنابراین سخن برخی از متکلمین که ملاک نیازمندی به علت را حدوث زمانی میدانند ـ بهگونهای که اگر چیزی حادث زمانی باشد، بی نیاز از علت باشد، خرافهای بیش نیست
کلام شیعه متمایز از کلام سایر فرقههاست
همه اقسام حادث همانگونه که در وجود و حدوث نیازمند علت هستند، در بقاء و دوام وجود نیز چنین هستند
اشاره: رب عالم قد قتله جهله
اقسام ایجاد: ابداع (ایجاد چیزی بدون ماده و مدت پیشین؛ ایجاد چیزی از عدم محض) و تکوین (ایجاد چیزی از ماده پیشین و در زمان و مدت معین یا ایجاد چیزی از مرتبهای از عدم، نه از مطلق عدم)
زندیق: کسی که به خدای متعال ایمان ندارد و او را نمیشناسد. ملحد و دهری: کسی که خالق و صانع جهان را انکار میکند، میگوید که جهان صانعی ندارد و دهر آن را ایجاد کرده است
دهر عبارت است از سنجش نسبت متغیر به ثابت؛ هرگاه کل موجودات زمانمند را به یک موجود بیزمان و کل موجودات متغیر و متحرک را به یک موجود ثابت بسنجیم، دهر پدید میآید
معنای سرمد: نسبت ثابت به ثابت
اعتقاد دهری مسلکان