کتاب توحید ـ درس 17 ـ 14/ 7/ 95
شرح اصول کافی درس 135
سریان قدرت و سلطنت خدای متعال در همه موجودات
ادامه [حدیث 6] عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ علیه السلام قَالَ: كَفَى لِأُولِي الْأَلْبَابِ بِخَلْقِ الرَّبِّ الْمُسَخِّرِ وَ مُلْكِ الرَّبِّ الْقَاهِرِ وَ جَلَالِ الرَّبِّ الظَّاهِرِ وَ نُورِ الرَّبِّ الْبَاهِرِ وَ بُرْهَانِ الرَّبِّ الصَّادِقِ وَ مَا أنطق به ألسن العباد و ما أرسل به الرسل و ما أنزل على العبادِ دَلِيلًا عَلَى الرَّبِّ.
براهینی که در این روایت مطرح شده، غیر از سایر براهین متعارف است
نوع براهین متعارف، واسطههای عینی و خلقی یا مفاهیم را واسطه اثبات وجود یا توحید خدای متعال قرار دادهاند، اما در برخی از براهین برای اثبات خدا هیچ واسطهای لازم نیست و مستقیم خدای متعال را معرفی میکند که به اینگونه براهین، «برهان صدیقین» گفته میشود
یکی از مقدمات برهان صدیقین که در این روایت به آن اشاره شده، آن است که غیر از خدای متعال حقیقتاً چیزی نیست تا بتواند دلیلی بر وجود خدای متعال باشد؛ آنچه که هست، آیات و جلوههای خدای متعال است، نه چیزی غیر از خدا تا به واسطه آن غیر، خدا را بشناسیم
بنابراین مقدمه اول عبارت است از: نامتناهی بودن خدای متعال بهگونهای که نه در طول او جایی برای غیر باقی میماند و نه در عرض او؛ نه در درون او چیزی وجود دارد که غیر او باشد و نه در بیرون او؛ که نه درون دارد و نه بیرون
مقدمه دوم: مجموعه فعل یا خلق خدای متعال، عبارتند از وجودهایی که عین ربط به او هستند، نه مربوط به او
رابطه حق و خلق، مصداق عینی و خارجی قابل فهم برای انسان ندارد، جز خودِ خلق
اشاره به برخی از تمثیلات برای تبیین رابطه حق و خلق: رابطه موج و دریا، خورشید و شعاع خورشید، نفس و صورتهای علمی نفس
قبل و بعد از خلقت، نه چیزی از خدای متعال کاسته میشود و نه چیزی بر او افزوده میشود
مقدمه سوم: با توجه به اینکه مجموعه عالم هستی (که فیض و جلوه خدای متعال است) عین ربط است، هیچ حکم مستقل ندارند
قاهریت خدای متعال غیر از قدرت اوست و عبارت است از سریان قدرت و سلطنت در همه موجودات؛ یعنی وقتی که خدای متعال چیزی را میآفریند، اولاً در ذره ذره آن حضور دارد، ثانیاً قدرت او در ذره ذره آن وجود دارد و ثالثاً چیزی نیست که در این تقدیر و اندازهگیری از حوزه سریان وجودی و صفات او بیرون باشد
قاهریت خدای متعال هم در او همراه با محبت و بهجت و سرور است و هم در شئ مقهور
ویژگی واحد قهار
به تعبیر دیگر، قاهریت یعنی خدای متعال با همه وجودش در ذره ذره عالم هستی تصرف میکند و بر آن غلبه پیدا میکند و مسلط میشود، بهگونهای که جا برای هیچگونه تصرف دیگری باقی نمیماند و اگر آن شئ را ترک کند، چیزی برای آن باقی نخواهد ماند
جمال و جلال الهی و مصادیق آنها
جهنم و عذاب، هم در عالم برزخ وجود دارد و هم در عالم قیامت
موانعی که در راه وصول به قرب الهی وجود دارد و نیز ثمره عدم وصول و تقرب به خدای متعال، از مظاهر جلال الهی است
کیفیت رابطه جمال و جلال الهی؛ یکی ظاهر است و یکی باطن؛ در پس هر جمالی جلالی نهفته است و در پس هر جلال، جمالی
اشاره به درجات آمرزش الهی: ستر، تعفیر، تغفیر، تکفیر و تبدیل
اشاره: ان الحسنات یذهبن السیئات
تمام تمردها و عصیانهای عالم در وجود ابلیس و اعوان و اندام او تحقق دارد؛ چنانکه همه عبادتها، تسلیمها و تقربها در وجود انسان کامل تحقق مییابد و دیگران اعوان و اندام او میشوند
اگر انسان به این قابلیت دست یابد که سر قدَر یا قضای الهی در او ظهور یابد ...
اشارهای به شمول آیه تطهیر درباره ذریه حضرت زهرا صلوات الله و سلامه علیها در بیان برخی از عرفا
اصل جلال الهی برای انسانها در قیامت و مراتب بعد از قیامت آشکار میشود
تفاوت اصحاب یمین و شمال
آنانکه در پروندهشان در قیامت نه عبادتی مشاهده میشود و نه گناهی؛ اینان نفسی ندارند تا چیزی در آن آشکار شود؛ اینان مخلَصین هستند
آفرینش، فرع بر تقدم رحمت است
آشکار بودن عظمت در خلق خدای متعال یعنی جلالِ ظاهرِ خدای متعال