کتاب توحید ـ درس 20 ـ 15/ 7/ 95
شرح اصول کافی درس 138
خدای متعال هست و بس
ادامه [حدیث 7] عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ أَبِي نَجْرَانَ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا جَعْفَرٍ علیه السلام عَنِ التَّوْحِيدِ فَقُلْتُ أَتَوَهَّمُ شَيْئاً فَقَالَ نَعَمْ غَيْرَ مَعْقُولٍ وَ لَا مَحْدُودٍ فَمَا وَقَعَ وَهْمُكَ عَلَيْهِ مِنْ شَيْءٍ فَهُوَ خِلَافُهُ لَا يُشْبِهُهُ شَيْءٌ وَ لَا تُدْرِكُهُ الْأَوْهَامُ كَيْفَ تُدْرِكُهُ الْأَوْهَامُ وَ هُوَ خِلَافُ مَا يُعْقَلُ وَ خِلَافُ مَا يُتَصَوَّرُ فِي الْأَوْهَامِ إِنَّمَا يُتَوَهَّمُ شَيْءٌ غَيْرُ مَعْقُولٍ وَ لَا مَحْدُودٍ.
ادامه بررسی پرسش درس قبل و پاسخ آن
[حدیث 8] عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ سَعِيدٍ قَالَ: سُئِلَ أَبُو جَعْفَرٍ الثَّانِي علیه السلام يَجُوزُ أَنْ يُقَالَ لِلَّهِ إِنَّهُ شَيْءٌ قَالَ نَعَمْ يُخْرِجُهُ مِنَ الْحَدَّيْنِ حَدِّ التَّعْطِيلِ وَ حَدِّ التَّشْبِيهِ
شئ ندانستن و نیز لاشئ دانستن خدای متعال به تعطیل میانجامد؛ هم تعطیل فهم و هم تعطیل عبادت
از سوی دیگر نباید شئ دانستن خدای متعال به تشبیه بیانجامد؛ بدین خاطر که اگر خدای متعال شیئی مانند سایر اشیاء باشد، شایسته عبادت و پرستش نیست
[حدیث 9] عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ علیه السلام قَالَ: إِنَّ اللَّهَ خِلْوٌ مِنْ خَلْقِهِ وَ خَلْقَهُ خِلْوٌ مِنْهُ وَ كُلُّ مَا وَقَعَ عَلَيْهِ اسْمُ شَيْءٍ فَهُوَ مَخْلُوقٌ مَا خَلَا اللَّهَ.
اشاره: «هو الذی فی السماء اله و فی الارض اله»
خدای متعال در مرتبه مطلق، مطلق است و در مرتبه مقید، مقید؛ بنابراین وجودهای مقید در مرتبه مطلق نیستند؛ اگر هستند، نه به عنوان مقید، بلکه به عنوان مطلق هستند
خدای متعال هست و بس؛ نه غیر خدای متعال هست و نه میتواند باشد اما در عین حال «و هو بکل شئ علیم»
این روایت شریف با روایات دیگر در این زمینه مانند «داخل فی الاشیاء و خارج عن الاشیاء» معارضه ندارد
تعبیر روایت شریف که خدای متعال خالی از خلق است و خلق خالی از او، به این معناست که خدای متعال نه در ذات خود به مخلوقات شباهت دارد، نه در صفات و افعال خود
نه حق عین خلق است و نه خلق عین حق؛ در عین حال، خلق غیر حق نیست و حق هم غیر خلق نیست؛ بلکه حق عبارت است از حقیقت خلق و خلق عبارت است از رقیقت حق
[حدیث 10] عَنْ زُرَارَةَ بْنِ أَعْيَنَ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام يَقُولُ إِنَّ اللَّهَ خِلْوٌ مِنْ خَلْقِهِ وَ خَلْقَهُ خِلْوٌ مِنْهُ وَ كُلُّ مَا وَقَعَ عَلَيْهِ اسْمُ شَيْءٍ مَا خَلَا اللَّهَ فَهُوَ مَخْلُوقٌ وَ اللَّهُ خَالِقُ كُلِّ شَيْءٍ تَبَارَكَ الَّذِي لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَيْءٌ- وَ هُوَ السَّمِيعُ الْبَصِيرُ.
خدای متعال فاعل حقیقی است و هیچ موجودی در فاعلیت و حقیقت آن با او اشتراک ندارد؛ موجودات دیگر همچنان که وجودشان ظلی است، فاعلیت آن ها نیز ظلی است
با توجه به اینکه خلق ظل و جلوه حق است، نمیتوان هیچ کمالی را از او سلب کرد؛ سلب کمال از خلق نهایت بی ادبی است و اگر انکار کمالات وجه الله، ملازم انکار کمالات خدای متعال باشد، کفر است
خدای متعال فاعل قریب است و اقرب از او نسبت به همه موجودات وجود ندارد
تنزیه در عین تشبیه، شرط ایمان و کمال فهم است
سخنی در «لیس کمثله شئ»؛ آیا «ک» در «کمثله» زائد است؟