کتاب توحید ـ درس 52 ـ 25/ 10/ 95
شرح اصول کافی درس 170
معانی و مراتب اسراء
ادامه [حدیث 51] عَنْ عَاصِمِ بْنِ حُمَيْدٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ: ذَاكَرْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام فِيمَا يَرْوُونَ مِنَ الرُّؤْيَةِ فَقَالَ الشَّمْسُ جُزْءٌ مِنْ سَبْعِينَ جُزْءاً مِنْ نُورِ الْكُرْسِيِّ وَ الْكُرْسِيُّ جُزْءٌ مِنْ سَبْعِينَ جُزْءاً مِنْ نُورِ الْعَرْشِ وَ الْعَرْشُ جُزْءٌ مِنْ سَبْعِينَ جُزْءاً مِنْ نُورِ الْحِجَابِ وَ الْحِجَابُ جُزْءٌ مِنْ سَبْعِينَ جُزْءاً مِنْ نُورِ السِّتْرِ فَإِنْ كَانُوا صَادِقِينَ فَلْيَمْلَئُوا أَعْيُنَهُمْ مِنَ الشَّمْسِ لَيْسَ دُونَهَا سَحَابٌ
نسبت هر مرتبه طولی به مرتبه طولی دیگر، تناهی و عدم تناهی است؛ هر مرتبه نازل نسبت به مرتبه عالی همانند سایه نسبت به نور است، بنابراین نسبت آنها نسبت ریاضی و قابل محاسبه نیست
بر این اساس ضمن اینکه تمام مراتب عوالم هستی نامتناهی است، اما هر کدام نسبت به مرتبه فروتر نامتناهی و نسبت به فراتر متناهی است؛ در نتیجه در قالب هیچ کسری قابل ارایه و بیان نیست
همچنین موجوداتی که در سلسله طولی در عالم واحد قرار دارند نیز همینگونه است؛ مانند نفس انسان که نامتناهی و هریک از قوای آن نیز نامتناهی است. به همین خاطر هیچیک از قوای انسان تمامشدنی و سیرشدنی نیست
[حدیث 52] عَنْ أَبِي الْحَسَنِ الرِّضَا علیه السلام قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله لَمَّا أُسْرِيَ بِي إِلَى السَّمَاءِ بَلَغَ بِي جَبْرَئِيلُ مَكَاناً لَمْ يَطَأْهُ قَطُّ جَبْرَئِيلُ فَكَشَفَ لَهُ فَأَرَاهُ اللَّهُ مِنْ نُورِ عَظَمَتِهِ مَا أَحَبَّ
بحثی در معنای اسراء
معنای اسراء منحصر در حرکت در شب نیست
اسراء عبارت است از حرکت در عالم غیب و متافیزیک
حرکت در عالم نفس، معراج و اسراء است
بدن انسان هیچگاه از طبیعت خارج نمیشود، چنانکه هیچ موجود دیگری از عالم خود خارج نمیشود و طبیعت پیوسته بر طبیعت بودن خود باقی خواهد ماند
اشاره: معانی وطن داشتن برخی از انبیا در آسمانها و عوالم معین
انبیا و شفاعت حبیب خدا
حرکت در هر عالم با ابزار همان عالم امکانپذیر است و جبرئیل علیه الصلات و السلام ابزار سیر در آسمانهاست
مقام جبرئیل؛ او یا روح اعظم است و یا تالی تلو آن
تمام موجودات عوالم هستی که بدون تجافی از مرتبهای به مرتبه دیگر میروند، بهوسیله پیامبر صلی الله علیه و آله میروند
بنابر نظر دقیق، اسراء پیامبر صلی الله علیه و آله بهوسیله خدای متعال و با توجه، عنایت، لطف و فاعلیت حقیقی، بیواسطه و مباشر او انجام میشود و معراج سایر انسانها و ملائک ملکوتی و جبروتی در هر مرتبهای از مراتب عالم بهوسیله پیامبر انجام میشود
تفاوت فلسفه اسلامی و حکمت متعالیه با فلسفههای پیشین در این نیست که مسایل آن افزایش پیدا کرده است، بلکه تفاوت فلسفه اسلامی در مبانی، اصول و پیشفرضهاست