کتاب توحید ـ درس 56 ـ 26/ 10/ 95
شرح اصول کافی درس 174
توصیف خدای متعال آنگونه که شایسته اوست، ممکن نیست
ادامه [حدیث 59] إِبْرَاهِيمَ بْنِ مُحَمَّدٍ الْخَزَّازِ وَ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَيْنِ قَالا دَخَلْنَا عَلَى أَبِي الْحَسَنِ الرِّضَا علیه السلام فَحَكَيْنَا لَهُ أَنَّ مُحَمَّداً صلی الله علیه و آله رَأَى رَبَّهُ فِي صُورَةِ الشَّابِّ الْمُوفِقِ فِي سِنِّ أَبْنَاءِ ثَلَاثِينَ سَنَةً وَ قُلْنَا إِنَّ هِشَامَ بْنَ سَالِمٍ وَ صَاحِبَ الطَّاقِ وَ الْمِيثَمِيَّ يَقُولُونَ إِنَّهُ أَجْوَفُ إِلَى السُّرَّةِ وَ الْبَقِيَّةُ صَمَدٌ فَخَرَّ سَاجِداً لِلَّهِ ثُمَّ قَالَ سُبْحَانَكَ مَا عَرَفُوكَ وَ لَا وَحَّدُوكَ فَمِنْ أَجْلِ ذَلِكَ وَصَفُوكَ سُبْحَانَكَ لَوْ عَرَفُوكَ لَوَصَفُوكَ بِمَا وَصَفْتَ بِهِ نَفْسَكَ سُبْحَانَكَ كَيْفَ طَاوَعَتْهُمْ أَنْفُسُهُمْ أَنْ يُشَبِّهُوكَ بِغَيْرِكَ اللَّهُمَّ لَا أَصِفُكَ إِلَّا بِمَا وَصَفْتَ بِهِ نَفْسَكَ وَ لَا أُشَبِّهُكَ بِخَلْقِكَ أَنْتَ أَهْلٌ لِكُلِّ خَيْرٍ فَلَا تَجْعَلْنِي مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ ثُمَّ الْتَفَتَ إِلَيْنَا فَقَالَ مَا تَوَهَّمْتُمْ مِنْ شَيْءٍ فَتَوَهَّمُوا اللَّهَ غَيْرَهُ ثُمَّ قَالَ نَحْنُ آلَ مُحَمَّدٍ النَّمَطُ الْأَوْسَطُ الَّذِي لَا يُدْرِكُنَا الْغَالِي وَ لَا يَسْبِقُنَا التَّالِي يَا مُحَمَّدُ إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ صلی الله علیه و آله حِينَ نَظَرَ إِلَى عَظَمَةِ رَبِّهِ كَانَ فِي هَيْئَةِ الشَّابِّ الْمُوَفَّقِ وَ سِنِّ أَبْنَاءِ ثَلَاثِينَ سَنَةً يَا مُحَمَّدُ عَظُمَ رَبِّي عَزَّ وَ جَلَّ أَنْ يَكُونَ فِي صِفَةِ الْمَخْلُوقِينَ قَالَ قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاكَ مَنْ كَانَتْ رِجْلَاهُ فِي خُضْرَةٍ قَالَ ذَاكَ مُحَمَّدٌ كَانَ إِذَا نَظَرَ إِلَى رَبِّهِ بِقَلْبِهِ جَعَلَهُ فِي نُورٍ مِثْلِ نُورِ الْحُجُبِ حَتَّى يَسْتَبِينَ لَهُ مَا فِي الْحُجُبِ إِنَّ نُورَ اللَّهِ مِنْهُ أَخْضَرُ وَ مِنْهُ أَحْمَرُ وَ مِنْهُ أَبْيَضُ وَ مِنْهُ غَيْرُ ذَلِكَ يَا مُحَمَّدُ مَا شَهِدَ لَهُ الْكِتَابُ وَ السُّنَّةُ فَنَحْنُ الْقَائِلُونَ بِهِ.
ظلم یعنی از حد گذراندن و از راه درست عبور کردن
قاعده کلی در توصیف خدای متعال: اوصاف خدای متعال نه مانند صفات خلق است و نه باید باشد.
اهل غلو، هرچه درباره خاندان پیامبر بگویند، بازهم کم گفتهاند؛ اشارهای به نادرستی روش و سخنان اهل غلو
خاندان پیامبر مثل اعلای خدای متعال هستند
در واقع این غالیان هستند که درباره خدای متعال و خاندان پیامبر کوتاهی میکنند، زیرا محدودیتهای فکری خود را به آنان نسبت میدهند
آنچه در عالم هستی هست، ظهورات خدای متعال است و ظهورات او در همه اشیا ساری، جاری و نافذ است، بهگونهای که جا برای غیر نگذاشته است؛ همگان این را میدانند، برخی مییابند و برخی نمییابند
تفاوتهای حجابهای خدای متعال؛ نورانی و ظلمانی
قیامت، روز است و ثانیاً عالم نور است، نه منوَّر
نور سفید، نزدیکترین انوار به حق تعالی است و نور سبز دورترین انوار و میانه آنها نور قرمز است؛ نور زرد میانه سفید و قرمز و نور نارنجی میانه قرمز و سبز است
انوار حجب الهی در جهان طبیعت نیز آشکار میشوند
آنچه در کتاب و سنت هست، به علم حضوری بدون واسطه مشهود خاندان پیامبر است
[حدیث 60] عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ علیهما السلام قَالَ قَالَ: لَوِ اجْتَمَعَ أَهْلُ السَّمَاءِ وَ الْأَرْضِ أَنْ يَصِفُوا اللَّهَ بِعَظَمَتِهِ لَمْ يَقْدِرُوا
با توجه به اینکه معرفت، توصیف و عبادت شایسته خدای متعال امکانپذیر نیست، آیا باید عبادت و توصیف را کنار بگذاریم؟ خیر؛ ما چیزی را میخواهیم که شایسته مرتبه وجودی خودمان باشد و این امکانپذیر است و تحقق پیدا میکند
خدای متعال حق عبادت و عبادت شایسته خود را از ما نخواسته است، زیرا تکلیف ما لایطاق است و تکلیف ما لایطاق قبیح و محال است. همچنین است معرفت و توصیف خدای متعال
توصیف خدای متعال آنگونه که شایسته او و عظمت اوست، ممکن نیست