کتاب توحید ـ درس 78 ـ 3/ 11/ 95
شرح اصول کافی درس 196
تمام موجودات، بهخاطر وجود، کمالات وجود را دارند
[حدیث 98] عَنْ أَبِي الْحَسَنِ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ علیه السلام قَالَ: سُئِلَ عَنْ مَعْنَى اللَّهِ فَقَالَ اسْتَوْلَى عَلَى مَا دَقَّ وَ جَلَّ
استیلای بر همه اشیاء از لوازم الوهیت است، بنابراین تفسیر الله به استیلا، تفسیر به لوازم است، نه تفسیر خودش؛ شاید به این دلیل که تفسیر الله جز به صفات او امکانپذیر نیست
[حدیث 99] عَنِ الْعَبَّاسِ بْنِ هِلَالٍ قَالَ: سَأَلْتُ الرِّضَا علیه السلام عَنْ قَوْلِ اللَّهِ اللَّهُ نُورُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ فَقَالَ هَادٍ لِأَهْلِ السَّمَاءِ وَ هَادٍ لِأَهْلِ الْأَرْضِ وَ فِي رِوَايَةِ الْبَرْقِيِّ هُدَى مَنْ فِي السَّمَاءِ وَ هُدَى مَنْ فِي الْأَرْضِ.
تمام موجودات، نه فقط موجودات زمینی و آسمانی، بلکه خودِ آسمان و زمین هم بهخاطر وجود، کمالات وجود ـ که یکی از آنها هدایتپذیری است ـ را دارند
تمام موجودات از ازل تا به ابد حداقل به زبان استعداد خود دعا میکنند
آنقدر که دعای استعدادی به اجابت نزدیک است، دعاهای دیگر اینگونه نیست
تمام آنچه که برای انسان و دیگر موجودات عالم هستی اتفاق میافتد، همان چیزهایی است که قبلاً خدای متعال نوشته است و کم و زیاد نمیشود
معنای نور
نور قابل تعریف نیست، چون اعرف همه اشیاء است
همچنانکه وجودها و ظهورات آنها متعدد و نامتناهی هستند، نور نیز همینگونه است
تفاوت وجودها به تشخصات آنهاست؛ به تعبیر عرفانی تفاوت افراد یک نوع به این است که چه میزان از صفات و کمالات خدای متعال در آنها ظهور پیدا کرده است
اقسام نور
با توجه به اقسام و افراد نور، خدای متعال از جهات متعدد بلکه بیشمار «نور السماوات و الارض» است
تفسیر نور زمین و آسمان به هدایت اهل آنها، تفسیر به لازم است، یعنی یکی از لوازم نور بودن خدای متعال این است که انسانها را هدایت کند
[حدیث 100] عَنِ ابْنِ أَبِي يَعْفُورٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ هُوَ الْأَوَّلُ وَ الْآخِرُ وَ قُلْتُ أَمَّا الْأَوَّلُ فَقَدْ عَرَفْنَاهُ وَ أَمَّا الْآخِرُ فَبَيِّنْ لَنَا تَفْسِيرَهُ فَقَالَ إِنَّهُ لَيْسَ شَيْءٌ إِلَّا يَبِيدُ أَوْ يَتَغَيَّرُ أَوْ يَدْخُلُهُ التَّغَيُّرُ وَ الزَّوَالُ أَوْ يَنْتَقِلُ مِنْ لَوْنٍ إِلَى لَوْنٍ وَ مِنْ هَيْئَةٍ إِلَى هَيْئَةٍ وَ مِنْ صِفَةٍ إِلَى صِفَةٍ وَ مِنْ زِيَادَةٍ إِلَى نُقْصَانٍ وَ مِنْ نُقْصَانٍ إِلَى زِيَادَةٍ إِلَّا رَبَّ الْعَالَمِينَ فَإِنَّهُ لَمْ يَزَلْ وَ لَا يَزَالُ بِحَالَةٍ وَاحِدَةٍ هُوَ الْأَوَّلُ قَبْلَ كُلِّ شَيْءٍ وَ هُوَ الْآخِرُ عَلَى مَا لَمْ يَزَلْ وَ لَا تَخْتَلِفُ عَلَيْهِ الصِّفَاتُ وَ الْأَسْمَاءُ كَمَا تَخْتَلِفُ عَلَى غَيْرِهِ مِثْلُ الْإِنْسَانِ الَّذِي يَكُونُ تُرَاباً مَرَّةً وَ مَرَّةً لَحْماً وَ دَماً وَ مَرَّةً رُفَاتاً وَ رَمِيماً وَ كَالْبُسْرِ الَّذِي يَكُونُ مَرَّةً بَلَحاً وَ مَرَّةً بُسْراً وَ مَرَّةً رُطَباً وَ مَرَّةً تَمْراً فَتَتَبَدَّلُ عَلَيْهِ الْأَسْمَاءُ وَ الصِّفَاتُ وَ اللَّهُ جَلَّ وَ عَزَّ بِخِلَافِ ذَلِكَ
امام علیه الصلات و السلام قاعدهای را برای پاسخ درست و سودمند به مخاطب ارایه کردهاند که عبارت است از اینکه: غیر از خدای متعال هیچ موجودی نیست مگر اینکه هلاک میشود
تمام حرکتها بدون استثناء حرکت استکمالی است؛ لکن با معیارهای مادی و طبیعی قابل توضیح نیست