به مناسبت ولادت امام سجاد (صلوات الله و سلامه علیه)
... لَوْ وُلِدَ لِي مِائَةٌ لاحبَبتُ أَنْ لاأُسَمِّيَ أَحَداً مِنْهُمْ إِلا عَلِيّاً
حضرت على بن الحسين عليهما السّلام ميفرمايد: هنگامى كه من نزد مروان رفتم، گفت: نام تو چيست؟ گفتم: على بن الحسين گفت: نام برادرت چيست؟ گفتم: على.
مروان گفت: چه خبر است! على على؟ منظور پدرت چيست كه نام كليه فرزندان خود را على ميگذارد! سپس جائزهاى بمن داد و من بسوى پدرم بازگشتم و جريان را برايش شرح دادم.
پدرم فرمود: واى بر پسر زن كبود چشم دباغ باد!! اگر براى من صد پسر متولد شود دوست دارم نام آنان را على بگذارم. (بحار الأنوار، ج44، ص211؛ به نقل از کافی، ج6، ص19)
***
امام سجاد علیه الصلات و السلام هم زین العابدین هستند و مهمتر از آن، سید الساجدین. سجود، اوج عبودیت است یعنی ظهور عبودیت به نحو عام و تام بهگونهای که بالاتر از آن امکانپذیر نباشد، در سجده اتفاق میافتد. بنابراین اگر کسی ساجد باشد، مرتبه عبودیت دارد؛ اگر سجاد باشد، مبالغه و توغل و توطن در عبودیت دارد. حال اگر کسی سیدالساجدین باشد، سید الساجدین مانند اباعبدالله است. همچنانکه اباعبدالله نسبت به عبودیت، [سمت] ابوّت دارد و مبدأ عبودیت است، سیدالساجدین هم نسبت به سجده و عبودیت، سمت ابوّت دارد.
اما درباره اینکه ائمه معصومین بسیاری اسم علی را انتخاب میکردند، چند نکته را بیان میکنم.
نکته اول اینکه خاندان پیامبر بدون استثناء، هم خود و هم فرزندانشان ـ لکن فرزندانشان یا بالاصاله یا بالتبع ـ همه از مصادیق علی هستند، چون اصل، مبدأ و منتهای علوّ، خاندان پیامبر هستند، بهگونهای که کسی اعلی از آنها نیست.
به تعبیر دیگر، مثل اعلای خدا هستند و مثل اعلای خداوند بالاصاله متصف به علوّ است. ذریه پیامبر هم متصف به علوّ هستند و این اتصاف برای آنها که کامل هستند، ذاتی است، مانند آن دسته از فرزندان و ذریه پیامبر که معصومیت آنان منصوص است و اما آنان که منصوص نیست، بالتبع دارند. برای همین است که فرمود ذریه ما را احترام کنید؛ خوبهایشان را برای خودشان، چون اتصاف ذاتی به علو دارند و بدها و ناخوبهایشان را بهخاطر ما. یعنی این استناد و انتساب، یک اثر حقیقی دارد، به همین خاطر احترام گذاشتن، تکریم و تعظیم که امر حقیقی است، به آنها تعلق میگیرد.
بنابراین حق این است که بدون استثناء، تک تک ذریه پیامبر نامشان علی باشد؛ همچنانکه ولایت یا ولایت خاصه با امام اول، حضرت علی بن ابیطالب علیه الصلات و السلام آغاز میشود، انتهایش هم همینگونه است. همه باید باشند. در واقع همه هستند، اگرچه بر اساس شرایط عصر و زمان، گاهی مصلحت نبوده، گاهی لازم نبوده، گاهی مصلحتهای مفوّته دیگری وجود داشته که عناوین دیگر را انتخاب کردند.
اما امام حسین و امام سجاد علیهما الصلات و السلام در زمانی زندگی میکنند که دشمنان امیرالمؤمنین با تمام قوا به امیرالمؤمنین علیه الصلات و السلام هجوم بردند، بهگونهای که حاضر شدند خون خاندان پیامبر و کسانی مانند امام حسین که محبوبترین ذریه پیامبر نزد آن حضرت است را بریزند، خانوادهاش را به اسارت بردند، ذکر و نام امیرالمؤمنین را ممنوع کردند، سبّ و بد و بیراه گفتن به امیرالمؤمنین را واجب کردند، نمازها و خطبهها همراه با سبّ امیرالمؤمنین بوده. امام حسین در شرایطی قرار گرفته که هیچکس جرأت نمیکند نام امیرالمؤمنین را بهدرستی و همراه با تعظیم، تکریم و احترام لازم و شایسته امیرالمؤمنین ببرد.
در اینگونه شرایط است که امام حسین صلوات الله و سلامه علیه سنگ تمام گذاشته و یکتنه قیام کرد؛ نهفقط نام فرزندانشان را بلکه در ذکرهای بسیار زیاد و ادعیه و اورادی که دارند، نهایت تلاش را میکنند که نام علی محفوظ باشد ولو اینکه نام علی به عنوان وصف خدای متعال باشد.
بنابراین در واقع میشود گفت که یک شرایطی برای مقاومت کردن در مقابل هجوم همه جانبه شیاطین جن و انس و شرایطی را بهوجود آوردند، [زیرا] که نسبت به امیرالمؤمنین نهایت جسارت را روا داشتند. در زمان یزید لعنت الله علیه بیشترین جسارت شده، یعنی زمانی که فرزند امیرالمؤمنین به شهادت رسیده، فرزندان آن حضرت به اسارت رفتند، طبعاً دیگر کسی جرأت اینکه نام امیرالمؤمنین را ببرد، ندارد و امام حسین و امام سجاد علیهما الصلات و السلام یک تنه قیام کردند.