سير و سلوك سابقون مقربون
پرسش (208):
با نام خدا
بارها خوانده و شنيدهام كه طي طريق در سير و سلوك بهسوي خدا بدون داشتن راهنما و پير ميسر نميشود و خطرات زيادي را به همراه دارد و همگان را از پيمودن راه بدون همراه نهي كردهاند.
در پاسخ به سوال يكي از دوستان در مورد «ارتباط طبيعي و عنصري نبي و ولي» [پرسش 184 از سؤالات قديمي] فرموده بوديد اين ارتباط براي اغلب اهل ايمان و سلوك بسي سودمند و بلكه لازم است، ولي براي همگان اينگونه نيست. برخي بدون چنين ارتباطي نهتنها ميتوانند سير بدايت را به انجام برسانند، بلكه ميتوانند از بسياري از كساني كه از چنين ارتباطي برخوردارند، پيشي بگيرند و از سابقون مقربون گردند.
1ـ چه چيز باعث سرعت در طي طريق «سابقون مقربون» ميشود؟
2ـ برخي از آنها (سابقون مقربون) كه طبق فرمايش شما بدون ارتباط با مرتبهي طبيعي و عنصري نبي و ولي به چنين مقام و مرتبهاي رسيدهاند، چگونه ميشود سالك بدون ارتباط با پير و همراه جزء سابقون مقربون گردد؟
لطفاً بيشتر توضيح دهيد . با تشكر
با نام خدا
بارها خوانده و شنيدهام كه طي طريق در سير و سلوك بهسوي خدا بدون داشتن راهنما و پير ميسر نميشود و خطرات زيادي را به همراه دارد و همگان را از پيمودن راه بدون همراه نهي كردهاند.
در پاسخ به سوال يكي از دوستان در مورد «ارتباط طبيعي و عنصري نبي و ولي» [پرسش 184 از سؤالات قديمي] فرموده بوديد اين ارتباط براي اغلب اهل ايمان و سلوك بسي سودمند و بلكه لازم است، ولي براي همگان اينگونه نيست. برخي بدون چنين ارتباطي نهتنها ميتوانند سير بدايت را به انجام برسانند، بلكه ميتوانند از بسياري از كساني كه از چنين ارتباطي برخوردارند، پيشي بگيرند و از سابقون مقربون گردند.
1ـ چه چيز باعث سرعت در طي طريق «سابقون مقربون» ميشود؟
2ـ برخي از آنها (سابقون مقربون) كه طبق فرمايش شما بدون ارتباط با مرتبهي طبيعي و عنصري نبي و ولي به چنين مقام و مرتبهاي رسيدهاند، چگونه ميشود سالك بدون ارتباط با پير و همراه جزء سابقون مقربون گردد؟
لطفاً بيشتر توضيح دهيد . با تشكر
قرائت شعر باباطاهر
پرسش (227):
جناب آقاي دکتر شاهرودي، سلام.
در يکي از مقالات شما رباعي باباطاهر را خواندم. در يکي از کتب علامه حسن زاده آملي رباعي منظور را با اين قرائت خوانده بودم:
به دريا بنگرم دريات وينم + به صحرا بنگرم صحرات وينم.
تصوّر نميفرمائيد که اين قرائت با منظور باباي سوتهدلان همنوائي بيشتر داشته باشد؟
جناب آقاي دکتر شاهرودي، سلام.
در يکي از مقالات شما رباعي باباطاهر را خواندم. در يکي از کتب علامه حسن زاده آملي رباعي منظور را با اين قرائت خوانده بودم:
به دريا بنگرم دريات وينم + به صحرا بنگرم صحرات وينم.
تصوّر نميفرمائيد که اين قرائت با منظور باباي سوتهدلان همنوائي بيشتر داشته باشد؟