حَكَم ميان اديان

يكي ديگر از مسايل برون ديني، مسأله حكميت و داوري ميان اديان است. پيش از پرداختن به آن، نخست به چند نكته اشاره مي‌كنم:
أـ بدون استثناء همه اديان دعوي صدق دارند و حتي اگر بدان تصريح هم نكرده باشند. مي‌توان گفت كه اين دعوي در مورد اديان آسماني از بديهيات مسايل درون ديني است؛ زيرا اديان آسماني، پيام الهي و وحي آسماني است. در اين‌گونه حقايق، دروغ و خلاف واقع ممكن نيست و بنابراين تكذيب‌پذير نمي‌باشد، چون ارايه امور خلاف واقع و كاذب، يا به‌خاطر جهل و ناداني صاحب سخن است، يا عجز و ناتواني او و يا اميال و غرايز او. چنين چيزي درباره خداي عليم و قدير و خير مطلق قابل تصور نيست.
كسي كه امري را خلاف واقع (دروغ) ارايه مي‌كند، يا به اين دليل است كه خود هم نمي‌داند كه سخنش خلاف واقع است و نسبت به واقعيت مسأله آگاهي ندارد، مانند كسي كه فهم نادرست خود را به‌عنوان واقعيت براي ديگران مطرح مي‌كند؛ مثلاً در تاريكي شب، سگي ديده است ولي گمان برده، آنچه كه ديده، گرگ بوده است و بدين‌خاطر اعلام مي‌كند كه در اين محلّه گرگ وجود دارد. اگرچه گزاره وي نادرست است، ولي خودش نيز بدان آگاهي ندارد. علت بيان گزاره نادرست در چنين مواردي، ناداني مخبر است.
ممكن است علت ارايه گزاره نادرست در مواردي، چيزي غير از ناداني باشد. ممكن است علت آن ناتواني باشد، مانند اين‌كه مخبر بخواهد مصلحت خود يا ديگران را تأمين كند ولي نتواند با راست‌گويي آن را فراهم سازد، از اين‌ر‌و، به اغراق يا دروغ متوسل مي‌شود. هيچ‌يك از احتمال‌هاي ياد شده درباره خداي متعال روا نيست؛ زيرا خدا عالم مطلق و به همه‌چيز آگاه است؛ عيان و نهان عالم هستي را مي‌داند و اين امري مدلّل و برهاني است.

ادامه مطلب...

كــلام چيست؟

در قلمرو هر ديني به منظور دفاع عقلاني از مباني و اركان فكري و اعتقادي آن دين و نيز تبين خرد‏پذير باورهاي كلي آن، همچنين فراهم ساختن زمينه‏ گسترش حوزه‏ و قلمرو آن، شا خه ای از دانش بشري پديد آمده است كه «كلام» نام گرفته است.
كلام در مغرب زمين همان «تئولوژي» است كه مركب از دو كلمه‏ «تئو» و «لوژي» است.  تئو كلمه‏اي يوناني و به معني «خداست» و لوژي به معني «شناخت» است و معادل آن عناويني مانند: علم الربوبيات، معرفه الربوبيات و الهيات است.

 وظايف علم كلام
1- تفسير و تبيين خردپذير دين مورد نظر
 نخستين وظيفه‏ اين علم كه يكي از مهم‏ترين شاخه‏هاي علوم عقلي به معني عام آن است، اين بوده كه با تبيين و نفسير خرد‏پذير دين مورد نظر، زمينه استحكام اركان اجتماعي، سياسي و فرهنگي جديد را كه ارمغان دين جديد است، فراهم سازد.  دين جديد، نظامي متفاوت از نظام‏هاي پيشين ارائه مي‏كند كه بر اصول و مباني ويژه‏اي استوار است.  تبيين اين اصول به منظور تثبيت آن نظام فرهنگي ـ اجتماعي، در علم كلام انجام مي‏پذيرد و از آنجا كه مهم‏ترين جنبه‏ اديان كه بر همه جنبه‏هاي سياسي، اجتماعي و فرهنگي آن غلبه دارد، مبدأ پيدايش آن دين و در واقع الهي بودن آن است.  الهيات نيز ناميده شده است.

ادامه مطلب...

عوامل دین پژوهی در مغرب زمین

اگرچه عوامل بسياري را مي ‌ توان براي تبيين پيدايش و رشد پژوهش‌هاي كلامي جديد مطرح كرد، ولي پرداختن به همه آن‌ها ما را از بررسي مسايل كلامي جديد باز خواهد داشت. از اين‌رو به مهم‌ترين آن‌ها به‌طور مختصر مي‌پردازيم.
 
1‌ـ آشنايي مغرب زمين با مشرق زمين
به دلايلي كه در تاريخ سياسي گفته مي‌شود، در قرن هجدهم و نوزدهم، اروپا به كشورگشايي همه‌جانبه و گسترش نفوذ استعماري خود در مشرق ‌زمين پرداخت. بيشتر فتوحات استعماري كشورهاي اروپايي مانند انگلستان، ايتاليا و فرانسه در قرن نوزدهم انجام شده است و پيشتر از آن‌ها نيز كشورهايي مانند هلند و پرتغال به چنين نتايجي دست يافته بودند. اگرچه كشورگشايي به‌ظاهر با گسترش پژوهش‌هاي ديني ارتباطي ندارد، ولي از آن‌جا كه يكي از مهم‌ترين راه‌هاي تسخير ممالك ديگر و سلطه بر آن‌ها و نيز تحكيم و استمرار آن، نفوذ در انديشه‌هاي ديني و فرهنگي آن‌هاست، اين فتوحات، پيامدها و نتايج مهمي را به دنبال داشت كه نمونه ‌ هايي از آن‌ها از اين قرار است:

ادامه مطلب...

ابعاد دین

  با توجه به نقش مهم دين، اين پرسش را مي‌توان مطرح كرد كه چرا دين اين اندازه اهميت دارد و هدف آن چيست؟ از آن‌جا كه دين يكي از بزرگ‌ترين عوامل محرك و تبيين رفتار انسان است، اين‌گونه امور، اولين حوزه دل‌بستگي همه ديدگاه‌هاي نظري به‌منظور مطالعه پيرامون دين است.
«نينيان اسمارت»(Ninian Smart) در كتاب «تجربه ديني بشر»[1]، اين امور را اين‌گونه تعريف كرده است:
ابعاد دين عبارت است از:
1ـ بُعد آموزه‌اي، عقيدتي يا فلسفي (به اضافه امور مربوط به آخرت) ( "Doctrinal or philosophical  "including eschatological)
2ـ بُعد اسطوره‌اي يا داستاني (Mythic or narrative)
3ـ بُعد اخلاقي يا حقوقي (فقهي) (Ethical or legal )
4ـ بُعد شعاير يا عملي (Ritual or practical)
5ـ بُعد تجربي يا احساسي (Experiential or emotional)
6ـ بُعد تشكيلاتي يا اجتماعي (Organizational or social)
7ـ بُعد نماد‌هاي مادي يا هنري (Material or artistic/symbolic)
8ـ بُعد سياسي و اقتصادي (cf.Wallace Jr.'W.J'Political and economic)
اين عناوين نشان‌دهنده مهم‌ترين بُعد دين است كه برخي از دانشمندان بر آن تأكيد كرده‌اند.

ادامه مطلب...