مرحله دوم: تتمة احكام وجود و برخی از احكام عدم‌ - فصل پنجم: عدم، مفهوم واحد است

فصل پنجم: عدم، مفهوم واحد است.[1] (ص348)

دلیل: همان‌گونه که وجود واحد است، چون فهم ما از آن واحد است، عدم نیز همین‌گونه است، زیرا فهم ما از عدم نیز واحد است.

(و لیس فی الواقع) به‌علاوه، واقعِ عدم نیز واحد است، زیرا کثرت بدون امتیاز ممکن نیست. ما به الامتیاز یا ذاتی است یا عرضی. عدم، ذات و ما به الامتیاز ذاتی و عرضی هم ندارد. تمایز به شدت و ضعف هم به تمایز ذاتی و عرضی برمی‌گردد.

(باعتبار الملکات، ص349) تعدد عدم‌ها به سبب تعدد موضوع، مضاف و قیود آن‌هاست که به ملکات تعبیر می‌شود. مقصود از ملکه این‌جا مطلق موضوع است نه ملکه به معنی مصطلح.