مرحله دوم: تتمة احكام وجود و برخی از احكام عدم‌ - فصل نهم: عدم رابطی نیست (رابط در قضایای سالبه)

فصل نهم: عدم رابطی نیست (رابط در قضایای سالبه) (ص365)

اقسام قضیه از حیث نسبت: 1ـ حملیه که نسبت بین موضوع و محمول، هوهویت است. اگر موضوع و محمول در معنی یکی باشند، حمل اولی است که به تبع در مصداق نیز یکی هستند. اگر موضوع و محمول در معنی یکی نباشند و فقط در مصداق هوهویت داشته باشند، حمل شایع است.

این نسبت در موجبه، ایجاب و در سالبه، سلب می‌شود؛ نفی نسبت حملیه.

2ـ متصله که نسبت بین دو طرف، اتصال تالی به مقدم، یعنی عدم انفکاک تالی از مقدم است.

اگر بین مقدم و تالی اتصال باشد، متصله موجبه و اگر اتصال نفی شود، متصله سالبه است.

3ـ منفصله که نسبت بین دو طرف، انفصال و عناد است؛ یا در ارتفاع عناد دارند یا در اجتماع یا در هر دو.

سالبه را مجازاً حملیه می‌گویند، زیرا سلب حمل است.

 

اقوال در وجود نسبت در واقع و مطابق قضایا

قول یکم: وجود نسبت در قضیه دو قسم است:

1ـ نسبت خارجی: در صورتی که دو طرف دو وجود خارجی داشته باشند.

2ـ نسبت تحلیلی: در صورتی که دو طرف دو وجود خارجی نداشته باشند بلکه یک وجود داشته باشند.

مشاء: برخی اعراض خارج محمولند، یعنی از ذات موضوع بدون افزایش چیزی به آن‌ها انتزاع می‌شوند. مانند اعراض نسبی که همه مشاء و ملاصدرا خارج محمول می‌دانند ولی مشاء کیف را محمول بالضمیمه است. در اینجا نسبت در خارج هست. به‌نظر ملاصدرا در قضایای حملیه، نسبت در خارج نیست.

خواجه: اگر تغایر طرفین خارجی باشد، نسبت هم خارجی و اگر تغایر تحلیلی باشد، نسبت هم تحلیلی است.

دلیل: قضیه از وجود نسبتش در خارج حکایت می‌کند. قضیه صادق نیست مگر آن‌که نسبت آن در واقع (اعم از خارجی و تحلیلی) محقق باشد.

قول دوم: (قدما) نسبت خارجی در مطابَق همه قضایای موجبه خارجی صادق وجود دارد، زیرا قضیه خارجی از وجود نسبت در خارج حکایت می‌کند. پس اگر صادق باشد، باید نسبت در خارج وجود داشته باشد.

قول سوم: بنابر وجود نسبت سلبی در قضایای سالبه مانند وجود نسبت ایجابی در قضایای موجبه، نسبت سلبی که عدم رابط است مانند وجود رابط، موجود است. در قضایای خارجی صادق اعم از موجبه و سالبه، به خاطر صدقشان نسبت وجود دارد. همان‌گونه که بدون وجود رابط در قضیه موجبه، قضیه درست نمی‌شود، بدون عدم رابط در قضیه سالبه هم قضیه درست نمی‌شود. همان‌گونه که وجود اسمی غیر از وجود حرفی است، عدم اسمی هم غیر از عدم حرفی است. در قضیه موجبه رابط، وجود رابط است، در سالبه نیز عدم رابط است. این قول هم مانند قول دوم درست نیست، زیرا اولاً، در مورد حمل اولی، نسبت وجود ندارد. ثانیاً، هلیات بسیط هم نسبت ندارند، زیرا نسبت بین شیئ و خودش معنا ندارد. ثالثاً، در مورد خدا و صفات او درست نیست. رابعاً، مبنی نادرست است، زیرا در سالبه، سلب نسبت است نه نسبت سلب.

قول چهارم: (علامه) نسبت خارجی در قضایای هلیات مرکب موجبه صادقه خارجی وجود دارد.

دلیل آن‌هم مانند دلیل سایر اقوال است که صدق قضایا دلالت بر وجود نسبت در خارج دارد.

ملاصدرا: حقائق مختلف به وجود واحد موجود می‌شوند و صفت به وجود موصوف موجود می‌شود وگرنه صفت آن شیئ نیست.

علامه: موضوع، حقیقتی و محمول، حقیقتی دیگر دارد و حقائق مختلف به وجود واحد موجود نمی‌شوند، پس باید نسبتی بین این دو حقیقت باشد که آن‌ها را به هم ربط دهد و مصحح حمل شود. ایشان در مبحث علم نیز واقع موضوع را همان واقع محمول می‌داند و نسبت را نیز تحلیلی می‌داند.

 

وجود نسبت در خود قضیه

بیان ملاصدرا در اختلاف متقدمین و متأخرین در وجود رابط در قضایای سالبه

فلاسفه متقدم: در سالبه ربط نیست، همان‌گونه که حمل نیست. ملاصدرا به تبع از استادشان میرداماد پذیرفته‌اند.

فلاسفه متأخر: در سالبه نسبت سلبی وجود دارد، همان‌گونه که در موجبه نسبت ایجابی وجود دارد. در سالبه عدم رابط و در موجبه وجود رابط، موجود است.