فصل یکم، بخش دوم: انسان پيش از طبيعت - 1ـ2ـ 7ـ عقل اول از ديدگاه عرفان و فلسفه
1ـ2ـ 7ـ عقل اول از ديدگاه عرفان و فلسفه
ميان اين حقيقت كلي متعيّن كه اولين تعيّن است و عقل اول نيز نام دارد، با عقل اول به اصطلاح حكماء تفاوت بسياري است. اين عقل اول از نظر عرفا، همان وجود عام است كه با فيضان آن از حق تعالي هر موجودي را خواه علمي و خواه عيني، شامل ميگردد و به تعبير ديگر با فيضان آن حقيقت كلي (عقل اول از نظر عرفا) است كه موجودات با همة مراتب خود از حضرت احديّت، كه حضرت ذات ناميده شده است، از ازل تا به ابد ظهور مييابند.
اين غير از عقل اول به اصطلاح حكماست كه فيض وجودي آن تنها به نفس كلي ميرسد و از فيضان آن تنها عقل دوم يا نفس كلي يا فلك دوم و مانند آن پديد ميآيد. اگر چه سخن حكما براي تنزيه حق مورد توجه قرار گرفته است ولي تنزيهي در عين نقص است؛ زيرا لازمة آن ناتواني حق تعالي از ظهور به صور متعدّد و متفاوت و اظهار موجودات مختلف است و اين به نظر همة مسلمانان كفر محسوب ميشود. (ر.ك. نقد النقود، 146).