فصل یکم، بخش سوم، انسان در طبيعت - 1ـ 3ـ 3ـ شباهت انسان كبير و صغير

1ـ 3ـ 3ـ شباهت انسان كبير و صغير

روح اعظم يا خليفه و در واقع انسان كبير، شباهتي با قلب انسان صغير دارد. همان‌گونه كه روح انسان كبير مظهر اسم الله و جسمش مظهر اسم رحمن بود، روح انسان صغير كه همان حيات قلب صوري اوست، مظهر اسم الله است، چنان‌كه حق تعالي فرمود: لايسعني أرضي و لا سمائي ولكن يسعني قلب عبدي المؤمن (عوالي اللئالي، 4، 7). و نيز حضرت ختمي مرتبت (ص) فرمود: قلب المؤمن عرش الله. (اسرار الشريعه، 116). جسم اين روح كه صورت قلب اوست، مظهر اسم رحمن است، چنان‌كه حضرت ختمي مرتبت (ص) فرمود: قلب المؤمن بين إصبعين من أصابع الرحمن. (بحار الانوار، 70، 40).

حاصل آن‌كه همان‌گونه كه انسان كبير جامع اين سه اسم (الله، رحمن و رحيم) و كمالات اجمالي و تفصيلي آن است و همان‌گونه كه روح انسان كبير به منزله قلب در بدن عالم است، انسان صغير نيز مظهر اين سه اسم است و روح او به منزله قلب در بدن اوست؛ (ر.ك. جامع الاسرار، 50ـ 1149). به همين خاطر است كه انسان را همانند بسم الله الرحمن الرحيم مي‌دانند؛ زيرا همان‌گونه كه بسم الله الرحمن الرحيم مظهر اسم اعظم است و از اين جهت، كلمه الله است، انسان نيز مظهر اسم اعظم است و از اين جهت، كلمه الله است، زيرا انسان در آفاق به منزله بسم الله الرحمن الرحيم در قرآن است؛ بدين جهت كه انسان همانند بسم الله الرحمن الرحيم جامع همه اسماء و صفات حق تعالي است، چنان‌كه پيامبر (ص) فرمود: خلق الله تعالي آدم علي صورته (بحار الانوار، 4، 11). از اين جهت، حقيقت هر كمال وجودي در انسان كبير و رقيقه آن در انسان صغير وجود دارد. (تفسير المحيط،2، 457).

به همين خاطر است كه انسان آيينه حق تعالي است، چنان‌كه حضرت ختمي مرتبت (ص) فرمود: المؤمن مرآة المؤمن (بحار الانوار، 74، 286). و در روايت ديگر، مرآة لاخيه المؤمن؛ (همان، 74، 233). مؤمن همه كمالات مؤمن را نشان مي‌دهد.

حديث شريف مي‌تواند معاني مختلفي داشته باشد. بكي از آن‌ها اين است كه منظور از هر دو مؤمن، انسان مؤمن باشد، چنان‌كه به نظر متعارف همين‌گونه معنا مي‌شود. معني ديگر اين است كه مقصود از مؤمن اوّل انسان مؤمن و مقصود از انسان دوم حق تعالي باشد، چنان‌كه در آيات توحيدي آخر سوره حشر آمده است: هو الله الذي لا إله إلاّ هو الملك القدوس السلام المؤمن المهيمن العزيز الجبار المتكبر سبحان الله عما يشركون. (حشر، 23). در اين صورت، انسان مؤمن، نشان‌دهنده همه اسماء و صفات حق تعالي است؛ چون مظهر و آيينه ذات اقدس اوست. مقصود سيد همين است. (ر.ك. نقد النقود، 120)

معناي ديگر اين است كه مقصود از مؤمن اول، حق تعالي و از مؤمن دوم، انسان مؤمن باشد، در اين صورت حق تعالي نشان‌دهنده كمالات انسان و چشم و گوش و قلب و زبان اوست، چنان‌كه در قرب نوافل تحقّق مي‌يابد. همان‌گونه كه در حديث قدسي آمده است كه لايزال يتقرّب إليّ العبد حتي أكون سمعه الذي يسمع به و بصره الذي يبصر به و يده التي يبطش بها و رجله التي يمشي بها. (بحار الانوار، 70، 22). هر يك از احتمالات سه‌گانه را مي‌توان بر حديث شريف نبوي حمل نمود.