سیر نزولی انسان‌ها در عصر ظهور

من خیلی متوجه این پاراگراف از فرمایشات شما نشدم ...
اگر ممکن است پیرامون این بخش از روایات بیشتر توضیح دهید. ضمن اینکه یعنی چی انسان به درجات حیوانی سقوط می‌کند ... اگر قرارست بیست و پنج درب از درهای علم بعد از ظهور گشوده شود! اگر حکومت آقا در عین عدالت و رشد و حقیقت است ... پس این نزول به درجات حیوانی از چه باب است؟! چطور ممکن ست بعد از چنین حکومتی انسان نزول کند ؟! اصلاً فایده چنین حکومت و ظهوری چیست که انسان را به بالاترین درجات انسانی صعود ندهد؟!
چرا باید برای ظهور چنین منجی که بعد از حکومت عادلانه او وعده نزول انسان به پایین درجات حیوانی داده شده دعا کرد و منتظر بود؟! در شب شهادت امام عسگری و آغاز امامت امام عصر در سایت شما نکته تکان دهنده‌ای خواندم که تمام بافته‌های ذهنم را کلاف کرد ... تمنا می‌کنم پاسخ مرا بدهید و الا تا ابد این نکته سیاه در ذهنم باقی خواهد بود ... گرچه پاراگراف دوم کلام شما مبنی بر اینکه انسان عصر ظهور انسانی است که خود عدالت را در وجودش تجربه کرده باشد، من را قدری دلخوش کرد و حس انتظار را برایم دلنشین ساخت ... اما نتوانست ابهام عظیم بخش اول کلامتان را رفع کند ...


پاسخ:
1ـ هیچ کس نگفته که عصر ظهور ابدی است، آن‌هم چنان‌که از نامش پیداست، یکی از دوره‌های حیات بشر است، نه همه‌ي آن. مگر این‌همه پیامبران الهی و معصوم که از طرف خدای متعال به نبوت رسیدند و به هدایت انسان پرداختند، ابدی و جاودان بودند و مگر تعالیم آن‌ها تا پایان تاریخ باقی ماند؟ نه‌تنها تعالیم بسیاری از پیامبران بزرگ از بین رفته است، بلکه نام آن‌ها هم باقی نمانده است و اگر قرآن نام برخی از آن‌ها را بازگو نکرده بود، هرگز از نام آن‌ها هم باخبر نمی‌شدیم و این اقتضای جهان طبیعت است که تحت تأثیر همه جانبه‌ي اسماء شریف «مقلب القلوب و الابصار» و «محول الاحوال» قرار دارد.
همه انسان‌هایی که در دوره‌های پیشین تاریخ وجود داشتند، در حد و اندازه‌ي فهم و درک و استعداد خود، منتظر هادی و منجی آسمانی و الهی بودند و خدای متعال هم پیامبران را برای هدایت و نجات آن‌ها فرستاد و بسیاری هم هدایت شدند و نجات یافتند. اگر به‌آن‌ها گفته می‌شد دوره‌ي رحمت هر پیامبری زمان معینی است و ابدی نیست، آیا او را نمی‌خواستند و از خدای متعال هادی و منجی طلب نمی‌کردند؟ مگر پیامبر اسلام صلی‌الله‌علیه‌وآله‌و‌سلم که خاتم پیامبران بود، تا ابد باقی ماند یا تعالیم او تا ابد باقی ماند؟
پیداست که چنین نیست و پس از رحلت آن حضرت سیر قهقرا آغاز شد و طولی نكشید که مدعیان جانشینی آن حضرت، او را پادشاه خواندند و خود را پادشاهی بهتر از او و نبوت آن حضرت را انکار کردند. آن‌چه در تاریخ انسان رخ داده است، اتفاقی نیست، اقتضای طبیعت انسان و جهان و ثمره‌ي سنت‌های تغییرناپذیر الهی است و پیوسته چنین بوده و خواهد بود. امتحان و آزمون به همین معناست. انسان‌ها اگر به اعلی علیین برسند، می‌توانند سقوط کنند و اگر در اسفل سافلین باشند، می‌توانند عروج نمایند و تاکنون چنین بوده و پس از این‌هم همین‌گونه خواهد بود. این یکی از مصادیق «یخرج الحی من المیت و یخرج المیت من الحی» است.
انسان‌ها در دوره‌های پیش از نبوت و دوره‌های فترت، از خدای متعال هادی و منجی طلب می‌کردند و اینک که نبوت ختم شده است، نیز انسان‌ها هادی و منجی طلب می‌کنند. این تقاضای انسان است، کمیت و کیفیت و زمان و دوره و دیگر ذاتیات و عوارض آن به واکنش انسان‌ها به هادی و منجی بستگی دارد.
از همه این‌ها که بگذریم، آن‌چه گفته شد و برای برخی مبهم بود، می‌تواند سه معنی داشته باشد:
1ـ انسان‌ها همانند پیشینیان خود به کفران نعمت‌های خدا روآورند و همان‌گونه که پس از قرن‌ها دعا و طلب هادی و منجی، آن‌گاه که لطف خدای متعال نصیبشان می‌شد، کفران نعمت می‌کردند و با این‌که دوره‌ای به ایمان و پاکی رو می‌آوردند و به دستورات پیامبران و امامان عمل می‌کردند، آرام آرام هوای نفس بر آن‌ها غالب می‌شد و از تعالیم پیامبران و امامان روگردان می‌شدند، در عصر ظهور هم ممکن است همین‌گونه باشد و وفور نعمت سبب طغیان آن‌ها شود.
از این‌ها گذشته گمان نکنید که شیطان در عصر ظهور می‌میرد و کار گمراهی و عصیان تعطیل می‌شود، بلکه ابزارهای شیطان نیز برای گمراه کردن مردم به بالاترین درجه رشد و گسترش خواهد رسید.
2ـ شرایط دوام حیات انسان در کره‌ي زمین و برخی از کرات دیگر که مسخر انسان می‌شود، به سبب تحولات طبیعی به‌گونه‌ای محدود می‌شود که ساختارهای طبیعی و فراطبیعی انسان دست‌خوش تغییرات اساسی می‌شود و به تعبیر دیگر، زمین و کرات مسخر انسان در شرایطی توان تولیت و فرآوری انسان شایسته را نخواهد داشت و آرام آرام نسل انسان تنزل می‌کند و به مرتبه‌ي حیوانی و سپس گیاهی خواهد رسید و بالاخره منقرض خواهد شد.
3ـ این فرایند ممکن است به‌صورت مصنوعی و با دخالت انسان هم رخ دهد. چنان‌که در پاسخ 35 (شكل تكنولوژي در زمان ظهور امام زمان (عليه السلام)) به اشاره گفته شد، تغییرات اساسی حیات انسان به نوع آفرینش او هم سرایت خواهد کرد و انسان خودخواسته تولید خواهد شد، آن‌هم نه از طریق زنان و زایمان بلکه از طریق کارخانجات بزرگ با ویژگی‌های از پیش تعیین شده به تولید انبوه خواهد رسید. این‌هم یکی از احتمالاتی است که می‌توان برای رخداد سیر نزولی انسان پس از عصر طلایی ظهور مطرح کرد.
اگر چه احتمال اول با تاریخ انسان تناسب بیشتری دارد و احتمال سوم با سوء استفاده‌های انسان معاصر از علم هماهنگ‌تر است، ولی به‌گمان بنده احتمال دوم درست‌تر است. زمانی فراخواهد رسید که مادر طبیعت استعداد تولید انسان متعارف را ندارد، بلکه به تولید حیوانات یا گیاهان انسان‌نمایی می‌پردازد که تنها نمای‌شان انسانی است، نه روح و نفس و عواطف‌شان.
در تکمیل پاسخ 26 (آيا ما ظهور امام زمان (عليه السلام) را مي‌بينيم؟ ) این جمله را اضافه می‌کنم که عصر طلایی ظهور، در تمامیت، کمال، زیبایی، اعتدال، آسایش، آرامش و لذت چنان است که حتی اگر یک روز هم باشد، باز هم خواستنی است و نه‌تنها زمینیان آن را طلب می‌کنند، بلکه بسیاری از کسانی که از جهان طبیعت رفته‌اند و در آسمان‌ها و بهشت زندگی می‌کنند، آن را طلب می‌کنند. اوصاف عصر طلایی ظهور را نه کسی دیده، نه شنیده، نه حتی تصور و توهم کرده است، دورانی است فراتر از فهم انسان معاصر، ویژه انسان‌های عصر ظهور است و بس. رزقنا الله و ایاکم