ملاك تشخيص عزت
پرسش:
كد پرسش: 41
سلام علیکم
در پیگیری حوادث مصر دیدم یکی از تحلیلگران به عنصر عزت در وجود همه انسانها اشاره کرد که وقتی دست روی عزت یک ملت و یا فرد بذاری تا یه حدی تاب میآورد و بعد دیگه نمیشه کنترلش کرد و بالاخره طغیان میکنه و خودشو از زیر بار توهین و تذلیل نجات میده. حالا اگه یکی مانند امام حسین علیه السلام باشه هیچ تاب نمیآره و فریاد هیهات منا الذله سر میده، یکی عزتش کمتر باشه، دادی میزنه و خاموش میشه.
سؤالم اینه که اولاً همه انسانها حتی منافقین و کفار هم عزت دارند یا نه؟یا عزت دارند ولی نباید عزتشونو در نظر گرفت چون آیه فرموده ان العزه لله و لرسوله و للمومنین و لکن المنافقین لایفقهون.
ثانیاً عزت ما آدمهای معمولی هم مثل عزت امام حسین علیه السلام آنقدر ارزش دارد که سرش تاوان خیلی سنگینی را براش متقبل شویم و از کجا معلوم برای عزتمان داریم میایستیم و مؤمنیم نه منافق و برای منیت و غرور و نفسانیتمان نمیجنگیم. چه جوری باید تشخیص دهیم؟
در جایی فرمودید ممکنه رفتار دو نفر از هر جهت در ظاهر مثل هم باشه اما یکی چون ذاتی پاک داره، رفتارش حق محضه و یکی شرک و کفر و ناحق. ما که ذات خودمون و دیگران را نمیشناسیم، باید چه کنیم؟ آیا اینکه کل انسان علی نفسه بصیرة میتونه حجت باشه و میتونه ملاکی باشه که ما خود را حق بدانیم یا دیگران خود را حق بدانند؟
اگرنه لطفاً بفرمایید این کریمه اخیر کی کاربرد داره؟ مخصوصاً در جریانات سیاسی کشور که خیلی سردرگم میشویم اگه گاهی یه ملاکی داشته باشیم شاید کمتر دچار ضربه و خطا بشیم. با تشکر و سپاس فراوان
سلام علیکم ببخشد بقیه سؤال اینکه:
حفظ دوستی مهم است یا حفظ عزت؟ آیا لازمه است یک ملت برای حفظ دوستی با سایرکشورها یا رسیدن به منافع برتراز عزت خود چشم بپوشد؟ با تشکر
كد پرسش: 41
سلام علیکم
در پیگیری حوادث مصر دیدم یکی از تحلیلگران به عنصر عزت در وجود همه انسانها اشاره کرد که وقتی دست روی عزت یک ملت و یا فرد بذاری تا یه حدی تاب میآورد و بعد دیگه نمیشه کنترلش کرد و بالاخره طغیان میکنه و خودشو از زیر بار توهین و تذلیل نجات میده. حالا اگه یکی مانند امام حسین علیه السلام باشه هیچ تاب نمیآره و فریاد هیهات منا الذله سر میده، یکی عزتش کمتر باشه، دادی میزنه و خاموش میشه.
سؤالم اینه که اولاً همه انسانها حتی منافقین و کفار هم عزت دارند یا نه؟یا عزت دارند ولی نباید عزتشونو در نظر گرفت چون آیه فرموده ان العزه لله و لرسوله و للمومنین و لکن المنافقین لایفقهون.
ثانیاً عزت ما آدمهای معمولی هم مثل عزت امام حسین علیه السلام آنقدر ارزش دارد که سرش تاوان خیلی سنگینی را براش متقبل شویم و از کجا معلوم برای عزتمان داریم میایستیم و مؤمنیم نه منافق و برای منیت و غرور و نفسانیتمان نمیجنگیم. چه جوری باید تشخیص دهیم؟
در جایی فرمودید ممکنه رفتار دو نفر از هر جهت در ظاهر مثل هم باشه اما یکی چون ذاتی پاک داره، رفتارش حق محضه و یکی شرک و کفر و ناحق. ما که ذات خودمون و دیگران را نمیشناسیم، باید چه کنیم؟ آیا اینکه کل انسان علی نفسه بصیرة میتونه حجت باشه و میتونه ملاکی باشه که ما خود را حق بدانیم یا دیگران خود را حق بدانند؟
اگرنه لطفاً بفرمایید این کریمه اخیر کی کاربرد داره؟ مخصوصاً در جریانات سیاسی کشور که خیلی سردرگم میشویم اگه گاهی یه ملاکی داشته باشیم شاید کمتر دچار ضربه و خطا بشیم. با تشکر و سپاس فراوان
سلام علیکم ببخشد بقیه سؤال اینکه:
حفظ دوستی مهم است یا حفظ عزت؟ آیا لازمه است یک ملت برای حفظ دوستی با سایرکشورها یا رسیدن به منافع برتراز عزت خود چشم بپوشد؟ با تشکر
مشورت با زنان
پرسش (67):
سلام عليکم.
اينکه پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم نقل به معنا فرمودند: در حلالها به حرف زنان نکنيد تا در حرامها از آنها در امان بمانيد، يا هرکه از زنش پيروي کند و براي ارتباط با ديگران از او اجازه بخواهد، ملعون است که من به تجربه به اين دو حديث يقين دارم که زنان مکاره و هوس آلود و خودخواه تا مردشان را از خير و کمالاتش باز ندارند و به پادشاهي بر مردشان نرسند، آن هم پادشاهياي که هدفشان قطع صله مرد است «فهل عسيتم ان توليتم ان تفسدوا في الارض و تقطعوا ارحامکم» دست بر نميدارند.
ولي سؤالم اينه که اين حکم احتمالاً براي زناني است که يا خودشان مرتکب حرام ميشوند يا از به حرام افتادن ديگران باکي ندارند و فقط خودشان مهمند و بس و مرد هم بايد زيردست آنان باشد. اما زناني که همچون حضرت فاطمه، زينبين و فضه سلام الله عليها و ديگر خانمهاي مطهره شامل اين حکم مي شوند؟
آيا اينکه با زنان مشورت کنيد و خلاف آن را عمل کنيد، در مورد زنان مطهر و غيرمطهره يکسان است؟ و اين به پيچيدگي زنان بر ميگردد که گاهي براي يک عمل 100 نيت دارند و ميتوانند به همهاش برسند؟ يا به ناقص العقل بودن آنان؟ يا به هيچکدام؟ با تشکر
سلام عليکم.
اينکه پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم نقل به معنا فرمودند: در حلالها به حرف زنان نکنيد تا در حرامها از آنها در امان بمانيد، يا هرکه از زنش پيروي کند و براي ارتباط با ديگران از او اجازه بخواهد، ملعون است که من به تجربه به اين دو حديث يقين دارم که زنان مکاره و هوس آلود و خودخواه تا مردشان را از خير و کمالاتش باز ندارند و به پادشاهي بر مردشان نرسند، آن هم پادشاهياي که هدفشان قطع صله مرد است «فهل عسيتم ان توليتم ان تفسدوا في الارض و تقطعوا ارحامکم» دست بر نميدارند.
ولي سؤالم اينه که اين حکم احتمالاً براي زناني است که يا خودشان مرتکب حرام ميشوند يا از به حرام افتادن ديگران باکي ندارند و فقط خودشان مهمند و بس و مرد هم بايد زيردست آنان باشد. اما زناني که همچون حضرت فاطمه، زينبين و فضه سلام الله عليها و ديگر خانمهاي مطهره شامل اين حکم مي شوند؟
آيا اينکه با زنان مشورت کنيد و خلاف آن را عمل کنيد، در مورد زنان مطهر و غيرمطهره يکسان است؟ و اين به پيچيدگي زنان بر ميگردد که گاهي براي يک عمل 100 نيت دارند و ميتوانند به همهاش برسند؟ يا به ناقص العقل بودن آنان؟ يا به هيچکدام؟ با تشکر