آثار
اراده از ديدگاه متكلمان و حكماء مسلمان - نظريه علامه طباطبايي(ره)
4ـ نظريه علامه طباطبايي(ره)
به نظر وي، اولاً اراده غير از علم است. ان الارادة، كيفية نفسانية غير العلم السابق و غير الشوق قطعاً. [79] لان الاراده لو كانت امراً متميزا في نفسها فهي متخللة بين العلم و الفعل فليست هي فينا العلم. [80]
و ثانياً ارادهاي را كه در خود ميشناسيم، اگر از همه حدود و لوازم امكاني منزه و مجرد سازيم، ميتوانيم به واجب تعالي نسبت دهيم و در اين صورت، اين اراده در واجب تعالي، عين علم او نخواهد بود بلكه علم ناميدن اراده، قابل اثبات نيست. اين امر شباهت به نامگذاري دارد. و انما الشأن كل الشأن في اخذهم علمه تعالي مصداقاً للارادة و لاسبيل الي اثبات ذلك فهو اشبه بالتسمية[81] و بالاخره اراده پس از تجريد از لوازم امكاني، صفات فعل خواهد بود، نه صفت ذات مانند خلق، ايجاد و رحمت كه از مقام فعل انتزاع ميشود، نه از مقام ذات. وي در حاشيه سخن ميرداماد(ره) در اسفار ميگويد توجيه ياد شده، پسنديده است ولي اشكال اين است كه اراده، از نظر معني و مفهوم، با علم به خير، مطابقت ندارد. [82]
در نقد سخن علامه ميتوان گفت كه تنها شاهد بر غيريت علم و اراده، تغاير مفهومي آنهاست و دليل ديگري بر اين امر نه از جانب ايشان و نه از طرف ديگران ارائه نشده است و بر عينيت علم و اراده از جانب قائلان به آن، دلايلي مطرح شده است. پذيرش سخن علامه در صورتي ممكن است كه دلائل عينيت، توجيه و مردود اعلام گردد كه چنين نشده است ولي پذيرش عينيت بيش از توجيه تغاير مفهومي علم و اراده هزينهاي ندارد و از آنجا كه اين تغاير را بهنوعي توجيه نمودهاند، چنانكه در تفسير نظريه شيخ (ره) گفتيم، علاوه بر اين، ذاتي نبودن اراده با فرض كمال بودن آن، عقلاً مردود است و نيز تجريد آن از لوازم امكاني، باز هم جاي سؤال از علت آن باقي ميماند. بنابراين دلايل آنها، فاقد نقد جدّي خواهد بود.
پس نظريه عينيت اراده با علم و ذاتي بودن آن، خالي از معارض است. البته به همانگونه كه در مورد علم كه عين ذات است، برهان وجود دارد، علم فعلي نيز كه همراه و منتزع از فعل است، نيز استدلالپذير است و در نتيجه علم به ذاتي و فعلي تقسيم ميگردد. اراده نيز چنين است كه در مرتبهاي عين ذات و عين همه صفات ذاتي است و در مرتبهاي عين فعل و متأخّر از ذات و منتزع از فعل است. البته نگارنده در باقي صفات مانند خلق و ايجاد و رحمت كه آنرا از صفات فعلي دانستهاند، همين نظر را دارد كه چنين صفاتي نيز بر دو دسته است، مانند علم و اراده، كه در جاي خود به تفصيل بيان كرده است.