لطافت نفس انسان
گزیده درس عرفان نظری ـ دوره دکتری 97 ـ جلسه ششم
97-7-29
در مباحث تربیت نفس و در کتب اخلاقی مانند منیة المرید فی آداب المرید و المستفید
[1] نوشته شهید ثانی، در برخی از روایات گفته میشود اگر کسی در جایی نشسته بود، همینکه برخواست و دیگری جای او را گرفت، نفس او از آثار باقی مانده نفس کسی که قبلاً آنجا نشسته بود، برخوردار میشود و تحت تأثیر آن قرار میگیرد. دو نفر که روبروی هم مینشینند، همین اندازه که با وضع و محاذات روبروی هم مینشینند، نفوس آنها تحت تأثیر متقابل یکدیگر قرار دارد. روایات ظریفتر از این هم داریم. کسی که از خیابان عبور میکند، همزمان از روبرو هم کسی میآید، در همین حد که به هم سلام میکنند، تحت تأثیر همدیگر قرار گرفتند، یعنی نفس انسان آن اندازه از لطافت وجودی برخوردار است که برای تأثیر و تأثر نیاز به ابزار و وسایل شدید ندارد. بلکه به کمترین طرفة العین و غمزه و اشارهای تحت تأثیر قرار میگیرد. مرتبه دیگر آن است که حتی کسی که دیگری را در خواب میبیند، تأثیر نفسانی بر یکدیگر دارند. حتی تصور و تخیل دیگری، تأثیر و تأثر نفسانی بر فرد دیگر دارد.
اذکار روزانهای که سفارش شده بگویید یکی از حداقل آثار آن این است که همین قدر که صلوات میفرستیم و خاندان پیامبر را تصور میکنیم، با اینکه درک و تلقی روشنی از آن نداریم، یک چیز اتفاق میافتد و آن ذکر و یاد است یعنی بهیاد کسانی میافتیم که همهکاره عالم هستی از ازل تا ابد هستند. این تصور چقدر خاصیت دارد؟ بنگرید ذکر چقدر خاصیت دارد! ذکر اکثریت خلق، ذکر زبانی و نهایتاً ذکر تصوری و خیالی است.
این تصور که صلوات فرستادن ما باعث ترفیع مقام پیامبر میشود، حرفی به تمام معنا بیربط و عوامانه و جاهلانه است.
همه این حرفها برای این بود که نفس آنقدر لطیف است که با کمترین نگاه بارها متحول میشود. حال معلوم میشود که محل زندگی در نفس انسان چه تأثیری دارد و اینهمه که سفارش شده که در زمین هجرت کنید، ارض خدا واسع است.
[1]ـ خلاصه این کتاب این است که معلم و متعلم چه باید بکنند تا تعلیمشان الهی باشد. چه کنند که از طریق تعلیم و تعلم پیوسته در مسیر تقرب به خدای متعال حرکت کنند و پویا باشند.