(104) دین خدا با قیاس قابل فهم نیست

 حسینی شاهرودی، طهور، شرح اصول کافی

جلسه صد و چهار ـ 3/ 4/ 95

شب هجدهم ماه مبارک رمضان ۱۴۳۷  

 

 

دین خدا با قیاس قابل فهم نیست
[حدیث 170] عَنْ أَبِي شَيْبَةَ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام يَقُولُ ضَلَّ عِلْمُ ابْنِ شُبْرُمَةَ عِنْدَ الْجَامِعَةِ إِمْلَاءِ رَسُولِ اللَّهِ صلی الله علیه و آله و سلم وَ خَطِّ عَلِيٍّ علیه السلام بِيَدِهِ إِنَّ الْجَامِعَةَ لَمْ تَدَعْ لِأَحَدٍ كَلَاماً فِيهَا عِلْمُ الْحَلَالِ وَ الْحَرَامِ إِنَّ أَصْحَابَ الْقِيَاسِ طَلَبُوا الْعِلْمَ بِالْقِيَاسِ فَلَمْ يَزْدَادُوا مِنَ الْحَقِّ إِلا بُعْداً إِنَّ دِينَ اللَّهِ لا يُصَابُ بِالْقِيَاسِ.

اشاره‌ای به کتاب‌هایی که نزد ائمه علیهم السلام است؛ جامعه و مصحف
اشاره‌ای به ویژگی‌های کتاب جامعه و معنای این‌که جای هیچ کلامی برای کسی نگذاشته است
آیا تمام احکام تا روز قیامت در کتاب جامعه آمده است؟
این تعبیر که علم حلال و حرام در کتاب جامعه وجود دارد، یعنی اصول، امارات و دلایل کلی و اصلی تعالیم الهی و شریعت در این کتاب هست، ولی به اجتهاد احتیاج دارد
دین خدا با قیاس قابل فهم نیست، چون قیاس (تمثیل منطقی) فاقد اعتبار است
دین خدا با استدلال‌های عقلی قابل فهم است؛ بجز در عبادات و تعبدیات

[حدیث 171] عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ: إِنَّ السُّنَّةَ لا تُقَاسُ أَ لا تَرَى أَنَّ امْرَأَةً تَقْضِي صَوْمَهَا وَ لا تَقْضِي صَلاتَهَا يَا أَبَانُ إِنَّ السُّنَّةَ إِذَا قِيسَتْ مُحِقَ الدِّينُ.
نماز و روزه قضا، جای نماز و روزه ادا را نمی‌گیرد؛ مگر در عباداتی که به‌دستور خدای متعال جایگزین می‌شود (مانند قضای روزه ماه رمضان برای بانوان)
نمی‌شود خدای متعال امری را جعل و اعتبار کند که سبب ایجاد نقصان در خلق شود
بررسی و نقد برخی از دلایلی که در نقصان ایمان و کمالات زنان بیان شده
معنای کراهت در عبادات

[حدیث 172] عَنْ عُثْمَانَ بْنِ عِيسَى قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا الْحَسَنِ مُوسَى علیه السلام عَنِ الْقِيَاسِ فَقَالَ مَا لَكُمْ وَ الْقِيَاسَ إِنَّ اللَّهَ لَا يُسْأَلُ كَيْفَ أَحَلَّ وَ كَيْفَ حَرَّمَ.

[حدیث 173] حَدَّثَنِي‏ جَعْفَرٌ عَنْ أَبِيهِ علیه السلام أَنَّ عَلِيّاً صلوات الله و سلامه علیه قَالَ: مَنْ نَصَبَ نَفْسَهُ لِلْقِيَاسِ لَمْ يَزَلْ دَهْرَهُ فِي الْتِبَاسٍ وَ مَنْ دَانَ اللَّهَ بِالرَّأْيِ لَمْ يَزَلْ دَهْرَهُ فِي ارْتِمَاسٍ قَالَ وَ قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ علیه السلام مَنْ أَفْتَى النَّاسَ بِرَأْيِهِ فَقَدْ دَانَ اللَّهَ بِمَا لَا يَعْلَمُ وَ مَنْ دَانَ اللَّهَ بِمَا لَا يَعْلَمُ فَقَدْ ضَادَّ اللَّهَ حَيْثُ أَحَلَّ وَ حَرَّمَ فِيمَا لَا يَعْلَم‏
بعد از قرآن، سخنی به ظرافت، لطافت، بلاغت و فصاحت کلام امیرالمؤمنین صلوات الله و سلامه علیه وجود ندارد

[حدیث 174] عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ: إِنَّ إِبْلِيسَ قَاسَ نَفْسَهُ بِآدَمَ فَقَالَ خَلَقْتَنِي مِنْ نَارٍ وَ خَلَقْتَهُ مِنْ طِينٍ وَ لَوْ قَاسَ الْجَوْهَرَ الَّذِي خَلَقَ اللَّهُ مِنْهُ آدَمَ بِالنَّارِ كَانَ ذَلِكَ أَكْثَرَ نُوراً وَ ضِيَاءً مِنَ النَّار
نقد اعتراض و استدلال ابلیس در برتری او بر آدم
آیا ابلیس نفس ناطقه و روح دارد؟
ابلیس در مرتبه وهم متوقف است
بدن، ماده حقیقت انسان است، نه صورت آن؛ ابلیس نیز مانند عوام مردم، تفاوت بین ماده و صورت را تشخیص نداده است
علت کرامت و مسجود بودن آدم، خلافت الهی و نور وجود انسان و جامعیت اعتدالی اوست؛ که البته ابلیس توانایی فهم چنین چیزی را ندارد؛ در حقیقت ابلیس مرتکب مغالطه شده و چیزی را که علت نیست به‌جای علت نشانده است
اشاره‌ای به معنای آیه «أَسْتَكْبَرْتَ أَمْ كُنْتَ مِنَ الْعالين‏» (ص، 75)

 

 

 صوت

 

فیلم قسمت اول (دریافت)

 

فیلم قسمت دوم (دریافت)

 

فیلم قسمت سوم (دریافت)

 

 

فیلم قسمت چهارم (دریافت)