(2) عقل؛ تمام حقیقت و هویت انسان
گفتارهای ماه مبارک رمضان 1436 ـ جلسه دوم ـ 3/ 4/ 94 ـ شب هشتم ماه رمضان
شرح اصول کافی (2)
عقل؛ تمام حقیقت و هویت انسان
شناسایی هویت و حقیقت انسان یکی از مهمترین مسایل در معارف الهی است
انسان شناسی اولین گام است و شاید آخرین گام نیز
گویی اصول کافی بر این اساس تبویب شده است، به همین خاطر اولین باب، کتاب «عقل و جهل» قرار داده شده است که این یعنی انسان شناسی
اگر کسی عقل را آنگونه که هست بشناسد، اولاً همه مراتب وجودی انسان، ثانیاً خلافت الهی در زمین، ثالثاً ولایت و در نهایت توحید را شناخته است و معاد نیز چیزی جز مراتب بین ولایت و نفس نیست
معنای عقل و جهل؛ عقل در اینجا به معنای علم نیست
عقل یعنی تمام حقیقت و هویت انسان
عقل به معنای فهم و درک است و جهل، در نقطه مقابل آن به معنای عدم درک و فهم
کتاب عقل و جهل، کتاب فهم و نافهمی است؛ نه دانایی و نادانی
هویت آدمی یک حقیقت بسیط است؛ توضیحی درباره مراتب مختلف گفته شده درباره عقل (عقل هیولانی، عقل مستفاد، علی بالملکه و ...)
اشارهای به معنای «اتقوا الله و یعلمکم الله»
تقوا مقدمه علم اشرف از خود یعنی توحید است
فهم بساطت وجود انسان، یا از طریق تقوا به دست میآید یا از طریق فکر و ذکر دائم
روایت [1] عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ صلوات الله و سلامه علیه قَالَ: لَمَّا خَلَقَ اللَّهُ الْعَقْلَ اسْتَنْطَقَهُ ثُمَّ قَالَ لَهُ أَقْبِلْ فَأَقْبَلَ ثُمَّ قَالَ لَهُ أَدْبِرْ فَأَدْبَرَ ثُمَّ قَالَ وَ عِزَّتِي وَ جَلالِي مَا خَلَقْتُ خَلْقاً هُوَ أَحَبُّ إِلَيَّ مِنْكَ وَ لا أَكْمَلْتُكَ إِلا فِيمَنْ أُحِبُّ أَمَا إِنِّي إِيَّاكَ آمُرُ وَ إِيَّاكَ أَنْهَى وَ إِيَّاكَ أُعَاقِبُ وَ إِيَّاكَ أُثِيبُ.[1]
استنطاق به معنای فراهم ساختن زمینه ظهور کمالات عقل و رفع حجاب از آن است
معانی اقبال و ادبار عقل
1ـ اطاعت امر و پرهیز از نواهی الهی
دلیل انسانیت، عقل مستنطَق است
تعلیم قرآنی مقدمه انسان شدن است
اشارهای به مصادیق تعلیم قرآنی
در تمام عوالم حجاب وجود دارد
2ـ خارج شدن از اجمال و ظهور تفصیلی (امر، به ورود به عالم کثرت تعلق گرفته است)
آیا وجود موجودات در مرتبه علم ذاتی خدای متعال تقاضای خروج از آن مرتبه دارند؟
تبیین پیدایش کثرت: کثرت یا اقتضای ذات موجودات در علم الهی است یا امر الهی در این روایت
امر در مرتبه علم الهی، امر تکلیفی نیست؛ تعلق محبت و اراده الهی معیار است و بر این اساس خلافت الهی به او تعلق گرفته یا در او آشکار شده است
اشارهای به مراتب و معانی قسمهای خدای متعال: برخی برای هشدار و بیان عظمت یک شئ است مانند والتین و .... که قسم به افعال و مراتب مادون است. برخی قسمهای حقیقی است که نتیجه آن این است که کمالی را بیان میکند که اگر فهمیدید به همه چیز رسیدید و الا فلا
عقل محبوبترین خلق الهی
تسلیم تکوین بودن ـ به معنای کشف قوانین الهی و استخدام آنها ـ یکی از نشانههای عقل است
عقلا محبوب خدای متعالند
معنای عقاب عقل
همچنانکه عقلا محبوب خدای متعال هستند، دینداران عالم هستی هم عاقلان هستند
روایت [2] عَنْ عَلِيٍّ صلوات الله و سلامه علیه قَالَ: هَبَطَ جَبْرَئِيلُ عَلَى آدَمَ فَقَالَ يَا آدَمُ إِنِّي أُمِرْتُ أَنْ أُخَيِّرَكَ وَاحِدَةً مِنْ ثَلاثٍ فَاخْتَرْهَا وَ دَعِ اثْنَتَيْنِ فَقَالَ لَهُ آدَمُ يَا جَبْرَئِيلُ وَ مَا الثَّلاثُ فَقَالَ الْعَقْلُ وَ الْحَيَاءُ وَ الدِّينُ فَقَالَ آدَمُ إِنِّي قَدِ اخْتَرْتُ الْعَقْلَ فَقَالَ جَبْرَئِيلُ لِلْحَيَاءِ وَ الدِّينِ انْصَرِفَا وَ دَعَاهُ فَقَالا يَا جَبْرَئِيلُ إِنَّا أُمِرْنَا أَنْ نَكُونَ مَعَ الْعَقْلِ حَيْثُ كَانَ قَالَ فَشَأْنَكُمَا وَ عَرَجَ[2]
دین و حیای بدون عقل امکانپذیر نیست
پای استدلالیون در کلام عرفا اشاره به یکی از مراتب عقل است، نه آنچه در اینجا گفته شد