اثر ویژه اعتقاد به هریک از مراتب ولایت امیرالمؤمنین
💠 اثر ویژه اعتقاد به هریک از مراتب ولایت امیرالمؤمنین
📝 گفتاری از استاد حسینی شاهرودی ـ روز عید غدیر 1402
📅 16 / تیر/ 1402
🔹 در میان شعائر و اعمال دینی که مراتب مختلف رفتار، صفات یا تخلق به اخلاق و مراتب بالاتر دارند، هر کدام در مرتبه خود خاصیتی دارند. یعنی مثلاً کسی که به ظاهر نماز دست پیدا کرده باشد، این نماز او را یک مرتبه پیش میبرد؛ اما اینکه این نمازی که فقط در مرتبه ظاهر باقی مانده و آداب نماز را ندارد و از افعال قلوب مربوط به نماز و بواطن آن تهی است، بتواند انسان را به مقصد نهایی برساند، چنین چیزی اصلاً امکانپذیر نیست.
🔹 اعمال همچون نماز، زکات، امر به معروف و خیلی از کارها نوعاً همینطور هستند که هر کدام از مراتب وجودی آنها که بخشی اقوال، بخشی رفتار، بخشی اخلاق و اتصاف به اخلاق و مراتب بالاتر است، اینها هر کدام انسان را یک پله پیش میبرند؛ اما هیچکدام از اینها سعادت مطلق و رسیدن به کمال مطلق را تضمین نمیکند.
🔹 در میان مجموعه اعتقادات دینی ما یک چیز فقط وجود دارد که ظاهر آن هم اثر باطن را دارد، اگرچه با طی کردن یک زمان نسبتاً بیشتر. نماز و روزه اینطور نیستند. نماز انسان را به همان مرتبه مصلین میرساند و تمام. از آنجا به بعد باید چیز دیگری را پیدا کنیم که همراه ببریم. در میان شعائر دینی و اعتقادات یک چیز وجود دارد و آن عبارت است از ولایت امیرالمؤمنین علیه الصلات و السلام که حتی اگر در مرتبه اقوال و تصورات باشد ـ که کمتر از اقوال هست ـ اثرش اینگونه است که ولو با گذر زمان و طی کردن برخی از مراتب، میتواند انسان را به سعادت مطلق و کمال شایسته برساند.
🔹 به تعبیر دیگر، یک وقت ولایت حقیقی امیرالمؤمنین را دریافتیم. یعنی اول، معرفت به مقام ایشان داریم؛ دوم، در مقام تبعیت از آن حضرت تبعیت میکنیم و میشود اسم تابع را بر ما بگذارند؛ سوم، تخلق به اخلاق امیر المؤمنین پیدا کنیم؛ چهارم، اتصاف به صفات و دریافت معرفتی چون امیرالمؤمنین ولو بالتبع. تصور بر این بود و بسیاری چنین گمان میکنند که اینکه گفته میشود ولایت امیرالمؤمنین انسان را به سعادت میرساند، آن ولایتی است که همه این مراتب چهارگانه را در خود داشته باشد. یعنی در مرتبه قول و نظر توانایی داشته باشد که تمام آنچه حق است را به زبان بیاورد؛ در مرتبه اتصاف به اخلاق و صفات و معرفت امیرالمؤمنین همچنین. اگر کسی همه این مراتب را پشت سر گذاشت، کامل است یا به کمال رسیده. به همین خاطر است که میگویند زائر ائمه علیهم الصلات و السلام به شرط اینکه عارف به حق آنها باشد، به کمال میرسد. این سخنِ دقیقی نیست.
🔹 سخن دقیق این است که ولایت امیرالمؤمنین علیه الصلات و السلام در هریک از این مراتب که باشد حتی بدون معرفت لازم ـ نه بدون معرفت کامل ـ یعنی مثل عموم شیعیان، همین اعتقاد اندک و اولین مرتبه ولایت که پذیرش و اعتقاد به وصایت و خلافت بلافصل امیرالمؤمنین هست، این خاصیت را دارد که انسان را به کمال شایسته برساند؛ لکن تفاوت این آدمی که این مرتبه اول را دارد با آن کسی که مثلاً اخلاق، اعمال و اعتقاداتش مانند امیرالمؤمنین است، در سرعت و بطؤ (کندی) است؛ یعنی آن کسی که مثلاً به مرتبهای رسیده که رفتار یا اخلاق و افکار و اعتقاداتش چون امیرالمؤمنین است، به سرعتی میرود که این شیعه عمومی به آن سرعت نمیتواند برود، اما تمام مراتب کمالات را در عوالم هستی پشت سر میگذارد با همین چیزی که در اینجا بهدست آورده.
🔹 برای همین است که اینقدر اهمیت دارد که اگر شیعه، شیعه فکری و اعتقادی نیست، یعنی اعتقادات او با امیرالمؤمنین تفاوت دارد و طبیعی هم هست، اخلاق و رفتار او قطعاً و یقیناً مانند امیرالمؤمنین نیست ولی همین اعتقاد اولیه که میداند و اعتقاد پیدا کرده است که بعد از پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم امیرالمؤمنین جانشین است، همین برای رسیدن به اعلی درجه کمال کفایت میکند.
🔹 برای همین است که جز در دو مورد که در زیارت جامعه کبیره میفرماید: یکی، آنانکه از ولایت شما خارج شدند (المارقین من وِلایتکم) و دیگری آنانکه ولایت شما را نادیده گرفتند، غضب رحمان بر آنها جاری است (و علی من جحد وِلایتکم غضب الرحمن)، در این دو مورد فقط وِلایت است، در مابقی موارد چه وِلایت بگوییم، چه وَلایت، مانند هم است.