(36) تمام صفات خدای متعال بدون استثناء صفات حقیقی است
کتاب توحید ـ درس 36 ـ 11/ 10/ 95
شرح اصول کافی درس 154
تمام صفات خدای متعال بدون استثناء صفات حقیقی است
[حدیث 26] عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ عَنْ أَبِيهِ رَفَعَهُ قَالَ: اجْتَمَعَتِ الْيَهُودُ إِلَى رَأْسِ الْجَالُوتِ فَقَالُوا لَهُ إِنَّ هَذَا الرَّجُلَ عَالِمٌ يَعْنُونَ أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام فَانْطَلِقْ بِنَا إِلَيْهِ نَسْأَلْهُ فَأَتَوْهُ فَقِيلَ لَهُمْ هُوَ فِي الْقَصْرِ فَانْتَظَرُوهُ حَتَّى خَرَجَ فَقَالَ لَهُ رَأْسُ الْجَالُوتِ جِئْنَاكَ نَسْأَلُكَ فَقَالَ سَلْ يَا يَهُودِيُّ عَمَّا بَدَا لَكَ فَقَالَ أَسْأَلُكَ عَنْ رَبِّكَ مَتَى كَانَ فَقَالَ كَانَ بِلَا كَيْنُونِيَّةٍ كَانَ بِلَا كَيْفٍ كَانَ لَمْ يَزَلْ بِلَا كَمٍّ وَ بِلَا كَيْفٍ كَانَ لَيْسَ لَهُ قَبْلٌ هُوَ قَبْلَ الْقَبْلِ بِلَا قَبْلٍ وَ لَا غَايَةٍ وَ لَا مُنْتَهًى انْقَطَعَتْ عَنْهُ الْغَايَةُ وَ هُوَ غَايَةُ كُلِّ غَايَةٍ فَقَالَ رَأْسُ الْجَالُوتِ امْضُوا بِنَا فَهُوَ أَعْلَمُ مِمَّا يُقَالُ فِيهِ.
امام معصوم به همه حوزههای علمی آگاه و عالم است
شناسایی موجودات این جهانی بدون زمان و مکان امکانپذیر نیست
بر اساس حرکت جوهری در حکمت متعالیه، اجسام چهار (یا پنج) بُعد دارند که بعد چهارم و پنجم، حرکت و زمان است؛ البته بنا به نظر دقیق باید بُعد مکان را هم به اینها افزود؛ در حالی که پیش از آن اجسام را دارای سه بعد میدانستند
آیا جسمی که فاقد بُعد باشد میتوان داشت؟ یا جسمی که بیشتر از شش بعد مطرح شده (طول، عرض، ژرفا، حرکت، زمان و مکان) داشته باشد؟ قطعاً نهتنها ممکن است بلکه محقق است
با توجه به اینکه جسم دارای مراتب مختلف است، هرگاه جسم اشتداد وجودی پیدا کرده باشد، از ابعاد شناخته شدهاش کم میشود و به بیبعدی میرسد و حتی میتواند ابعاد منفی داشته باشد
کسانی که در حوزههای فعالیتهای عرفانی رفتارهای نامتعارف (مانند طی الارض و طی اللسان) دارند، دقیقاً با اجسامی روبرو هستند که دارای ابعاد منفی هستند
منظور از اینکه خدا هیچگونه کیفیت ندارد
کمیت برای خدای متعال معنا ندارد
بعد از تفصیل وجود، عالم طبیعت تا به ابد عالم طبیعت است؛ هیچگاه طبیعت به امر دیگر تبدیل نمیشود
فیزیک به متافیزیک و متافیزیک به فیزیک تبدیل نمیشود
اگر گفتیم: «کم» دارای مراتب مختلف است و صرفاً امر ماهوی نیست بلکه امر وجودی است، ـ حتی ماهیت هم از آن جهت که موضوع برای محمولهای مختلف قرار میگیرد، حیثیت وجودی دارد ـ میتوان کمیت را در برخی از مراتب حقیقت وجود هم (حتی در مرتبه واجب الوجود) تصور کرد
خدای متعال بهخاطر سعه و احاطه وجودی، بر تمام وجودهای مقید احاطه دارد، بهگونهای که چیزی بیرون از خدای متعال نیست، بنابراین نمیتوان برای او قبلی دانست؛ چنانکه بَعد هم ندارد
همچنانکه خدای متعال قبل ندارد، به تعبیر دیگر مبدأ هم ندارد؛ چون مبدأ حقیقی یعنی قبل همهی اشیاء، «قبل کل شئ»؛ همچنین چون خدای متعال بَعد ندارد، بنابراین غایت هم ندارد
قبلیّت اشیاء منتزع از خدای متعال است؛ همچنانکه وجود و کمالات اشیاء متخذ از خدای متعال است.
اگر خدای متعال را نادید بگیریم و لحاظ نکنیم، عدد، کمیت و کیفیت را نمیتوانیم انتزاع کنیم؛ اگر فرض کنیم که خدای متعال بود و هیچ چیز دیگر نبود، باز هم او اول و آخر بود، چه خلقی باشد و چه نباشد
به تعبیر دیگر، اول بودن و آخر بودن خدای متعال نسبت به خلق نیست؛ بر این اساس اول بودن و آخر بودن، از صفات حقیقی و ذاتی خدای متعال است
به نظر بنده، تمام صفات خدای متعال بدون استثناء صفات حقیقی است
اسمهای اول، آخر، ظاهر و باطن از مفاتیح اسمای خدای متعال و مقدم بر همه اسمای حقیقی هستند
نقدی بر تعریف رایج حرکت (خروج از قوه به فعل) و اشارهای به برخی از مصادیق حرکت که درباره خدای متعال صدق دارد
خدای متعال در افعال، تجلیات و ظهوراتش برای رسیدن به هیچ منتهی و غایتی کاری را انجام نمیدهد، بلکه خودِ فعل غایت است
تمام موجودات مطلوب فی نفسه و فی ذاته خدای متعال هستند؛ هیچ موجودی مقدمه برای امر دیگری نیست