بخش یکم: عرفان نظری - افعال بي‌واسطه و با واسطه حق تعالي

 

افعال بي‌واسطه و با واسطه حق تعالي

افعال حق تعالي بر دو دسته است: 1ـ افعال با واسطه 2ـ افعال بي‌واسطه. افعال بي‌واسطه به افعالي گفته مي‌شود كه بين آن‌ها و ذات حق هيچ واسطه‌اي نباشد. مرتبة جلائيه كه مشتمل بر تعين اول و ثاني است، از همين‌گونه افعال است. تفاوت اين افعال با ذات حق با توجه به عدم وساطت در اين است كه ذات حق داراي اطلاق است و افعال ياد شده چنين نيستند، بلكه تعين دارند. اين امتياز بين اطلاق و تعين را كه افعال ياد شده دارند، تنها نسبت معقولي است كه در ظرف تعقّل، تحقّق مي‌يابد و از اين‌رو آن را نسبت معقوله مي‌نامند.

افعال باواسطه به افعالي گفته مي‌شود كه بين فعل و حق تعالي صورتي يا اسمي واسطه باشد. به چنين فعلي، ايجاد يا قول گفته مي‌شود. وجه تسميه فعل باواسطه به قول، همانا مفاد آيه كريمه «إنما قولنا لشئأذا أردناه أن نقول له كن فيكون»[107] است.[108]

 

خلق و مرتبه جلايي و استجلايي

لازم به يادآوري است كه خلق و ايجاد در محدودة ‌مراتب استجلايي است، ولي پيش از آن‌كه مرتبه جلايي است به دليل عدم تميّز و نيز بدين دليل كه جز ذات حق تعالي چيزي ظهور ندارد و از طرفي خلق و ايجاد مستلزم تمايز بين فعل و فاعل است، خلق و ايجاد معقول نخواهد بود.

 

عوالم مربوط به فيض مقدس

فيض مقدس شامل سه عالم است: 1ـ عالم ارواح 2ـ عالم مُثل 3ـ عالم اجسام.

 

ظهور وجود در عالم ارواح و معاني

ظهور وجود در عالم ارواح، از ظهور آن در عالم معاني اتم است بلكه براي معاني كه در مكمن غيب هستند، ظهوري نيست تا با ظهور وجود در عالم ارواح مقايسه شود. همين‌گونه است نسبت بين ظهور عالم ارواح و عالم اجسام، زيرا آن‌گاه كه فيض به عالم اجسام مي‌رسد، ظهور وجود به تماميت مي‌رسد و در نتيجه عالم اجسام ظاهرترين عالم از عوالم هستي است و به همين خاطر است كه آن را عالم شهادت مطلق خوانده‌اند.

يادآوري مي‌شود كه اتم بودن ظهور هستي در مراتب فيض مقدس و نهايت تماميت آن در عالم اجسام، از جهت كمال ظهور هستي در اين عالم نيست و بدين خاطر نيست كه عوالم مادون از عوالم مافوق كامل‌تر باشند و در نيتجه عالم اجسام اكمل عوالم هستي باشد، زيرا ظهور هستي در فيض مقدس از ظهور آن در فيض اقدس ضعيف‌تر است، به‌ويژه اين‌كه ظهور وجود در عالم اجسام در نهايت ضعف است، چه اين عالم اجسام انتهاي قوس نزول هستي و اسفل سافلين دار وجود است و نيز عالم طبيعت عالم غيبت و احتجاب بوده، ظهورش با خفا و بروزش با كتمان مخلوط است.

هيچ موجودي در اين عالم، هستي بالفعل از جميع جهات ندارد و همه توان و استعدادش را يك‌جا آشكار نمي‌كند. هميشه آن‌چه را مي‌تواند داشته باشد، به مراتب بيشتر از آن است كه بالفعل دارد و در نتيجه نمي‌تواند اكمل عوالم هستي باشد.

تماميت و اتميت ظهور هستي در مراتب فيض مقدس از اين باب است كه تماميت فيض به ايجاد ناقص است. فيض تام فيضي است كه موجودات ناقص را فرا گيرد و آنان را تكميل كند. «به اين معني كه اگر فيض به عالم عقول، مثال و در نهايت به عالم طبيعت نرسد، ناقص است، زيرا در اين صورت، بسياري از قوا و استعدادات در حد قوه باقي مي‌ماند و به فعليت نمي‌رسد.»[109]

به تعبير ديگر، فيض آن‌گاه كه عوالم بي‌شماري را پشت سر مي‌گذارد و همه را از بند عدم مي‌رهاند و به انتهاي عوالم هستي كه در حكم تاريك‌خانه عالم هستي است، مي‌رسد، نشان‌دهنده اين است كه فيض تام و تمام بل فوق التمام بوده كه چنين گستره و سعه‌اي دارد. بنابراين وصول فيض به عالم طبيعت نشان تماميت فيض است، نه تماميت مستفيض.