فصل سوم: خاستگاه دین

 

 

 

كثرت اديان

به نظر «ديويد بارت»،[1] نوزده دين جهاني وجود دارد كه مي‌توان آن‌ها را به دويست و هفتاد سنت بزرگ و تعداد بيشتري سنت كوچك تقسيم كرد. بارت حتي در مسيحيت به‌تنهايي، سي و چهار هزار دسته و گروه ديني را شناسايي كرده است.[2] مجموعه ده‌ها هزار دين و نيز پيروان آن‌ها را مي‌توان به دو دسته تقسيم كرد:

1ـ كساني كه از دين صوري و رسمي معيني پيروي نمي‌كنند.

2ـ كساني كه علاوه بر ايمان، تبعيت رفتاري نيز دارند.

پرسش‌هاي اساسي مربوط به اين موضوع تنها با توجه به اعتقاد و دل‌بستگي فردي و جمعي به آن و قطع نظر از ميزان پايبندي به آن، از اين قرار است: چرا اديان پديد آمدند؟ پيدايش اديان براي رفع كدام نياز يا پر كردن كدام خلأ در زندگي انسان بود؟

به گفته وي، نهادهاي ديني از سويي سبب مشكلات، شرور، قتل‌ها و جنايات عليه انسانيت شده است و از ديگر سو بيشترين اميد را به پيروان خود براي رفع اين نگراني‌ها مي‌دهد.

پرسش مهم اين است كه چرا تقريباً همه انسان‌ها در همه فرهنگ‌هاي شناخته شده، به خدا يا خداياني ايمان دارند و آداب، عقايد و نهادهايي مربوط به اديان مختلف را به‌نوعي پذيرفته‌اند؟[3]