مقام اهل بیت (صلوات الله علیهم اجمعین)
مقام اهل بیت
رسول خدا صلوات الله وسلامه عليه فرمودند:
« يا علي طوبَي ِلمَن أحَبَّك» خوشا به حال كسي كه تو را دوست دارد .
حقيقتاً چنين است ، اينكه خوشا فرموده اند، بدین معنا نیست که كس ديگري هم پيدا مي شود بلکه منظور این است که این دوستي، علي البدل ندارد .دوستي كه بديل وجايگزين نداشته باشد ، هم در دنیا خوشا بر آن و هم در آخرت .
رسول خدا صلوات الله وسلامه عليه فرمودند:
« يا علي طوبَي ِلمَن أحَبَّك» خوشا به حال كسي كه تو را دوست دارد .
حقيقتاً چنين است ، اينكه خوشا فرموده اند، بدین معنا نیست که كس ديگري هم پيدا مي شود بلکه منظور این است که این دوستي، علي البدل ندارد .دوستي كه بديل وجايگزين نداشته باشد ، هم در دنیا خوشا بر آن و هم در آخرت .
يعني اينكه آن كسي كه تورا دوست دارد به كمالي دست پيدا كرده است كه هم در دنيا آرامش دارد وهم در آخرت .هم در دنيا به چنان لذتي دست پيدا مي كند كه ديگران از آن بي بهره اند وهم در آخرت .
طوبي لمن أحبك ، تنها تشويق نيست كه بگوييم بارك الله،خوشا به حالت،احسنت ،آفرين ، خیلی بيشتر از اين است .اين كلمه نشان دهنده حقايق ،معارف وواقعيتهايي است كه عبارتست از كمالهاي بي مانند .
«يا علي طوبي لمن أحبك وصدَّقَ بك» يا علي خوشا به حال كساني كه تورا دوست دارند وتو را تصديق مي كنند،در سخن تو ترديد روا نمي دارند ،دركلام تو انديشه روا نمي دارند ؛ يعني آنچه را كه تو گفتي نمي گويندکه بايد بينديشيم تا معلوم شود آیا با قواعد منطقي سازگار است ؟ و اگر صادق باشد، بپذیریم ،اگر ناسازگار است ردّش كنيم ،نه این گونه نیست .
خوشا به حال کسانی که اميرالمؤمنين را تصديق مي كنند و اگر در برخي از موارد قوانين منطقي با اين سخن نا سازگار بود مي گويند آنچه را كه اميرالمؤمنين گفت ما نفهميديم ولي صدق است وحق .
« و َوَيلٌ لمن أبغضك » واي بحال كسي كه ازتو كينه ودشمني در دل داشته باشد ،« وَكذبَ بِكَ» و تورا تكذيب كند .
بحث تولي وتبري را در فروع دين داريم .درست است كه به ظاهر اين دو در آخر قرار گرفته اما به واقع حقيقت دين ،مغزومحتواي دين تولي وتبري است . امام صادق صلوات الله وسلامه عليه در پاسخ آن فردي كه پرسيد: يابن رسول الله ،آيا اين دوستي ها ي ما به درد هم مي خورد يا نه ؟ (البته كسي كه اين طور سؤال كرده است حاکی از این است که از معارف الهي آگاهي چنداني ندارد ،حتي به اندازه ما آدمهاي اين عصروزمان هم اگاهي ندارد. چون ما همه سرمايه مان همين محبت خاندان پيامبر است .علاوه بر آن ،از لحاظ عملي هم، آدمي كه نارسايي وكاستيهاي زيادي در عمل دارد وبه جايي نرسيده است ،چنين مي گويد كه فقط ما همين محبت شما را داريم ،اين به درد جايي هم مي خورد يا نه ؟)
حضرت فرمود :« هَل الدّين الاّ الحُبّ والبُغض »مگر دين غير از حب وبغض چيز ديگري هم هست . مگر دين غير از تولّي وتبرّي چیز دیگری هم هست ؟مگر دين جز دوستي خاندان پيامبر ، سلم داشتن با آنها و حرب بودن براي دشمنان آنها است ؟
اگر تولي وتبري را برداشتيد ،توحيد را هم بر داشته ايد .لا اله الاّ الله را بر داشته ايد . لا اله الاّ الله يعني جنگ و دشمني دشمنان خدا و دوستي دوستان خدا ، ‹لا› دشمني را مي رساند و‹ الاّ› هم دوستي را بيان مي كند.
پس بنا بر اين خوشا به حال دوستانت و بدا به حال دشمنانت .
دوستان تو كه هستند؟ « مُحِبّوك معروفون في السّماء السّابعَة والارض السابعة السفلي»؛ دوستان تو در آسمان هفتم وزمين هفتم معروف وشناخته شده هستند منتها نسبت به كساني كه نسبت به زمين و محتوا وباطن آن آگاهي داشته باشند.در زمين دوستان تو شناخته شده هستند در آسمان نيز چنين اند.
« و ما بين ذلك» ،بين زمين وآسمان هم همين طور ، بنا بر اين دوستان امير المؤمنين شهرت جهاني وكيهاني دارند.
ويژگيهاي ايشان چيست ؟ « هم اهلُ الدّين » اول اينكه اينها ديندار هستند ، دينشان فقط بر زبانشان نيست بلكه در عملشان نیز نشان مي دهند.
« والورع » اهل تقوا هستند ، خویشتن دارند ، با لذتهاي مقطعي و لحظه اي غفلت را به خود نمي خرند ، خود را به غفلت نمي آلايند .
« والسّمت الحَسَن » چهره نيكو دارند . اين چهره نيك غير از اين است كه مثلاً چشمهايش چگونه است يا ... ؛ به گونه اي هستند كه ديگران وقتي به آ نها مراجعه مي كنند وبا آ نان برخورد دارند جز نيكي نمي يابند . يعني در گفتارشان نيك اند ، دركردارشان نيك اند . همه غم و غصه هايشان را در دل ديگران نمي ريزند . عصبانيت خود را به ديگران منتقل نمي كنند . اگر هزار غم وغصه هم كه داشته باشند وقتي كه با بنده اي از بندگان خدا برخورد مي كنند ،آنها را اظهار نمي نمايند بلكه ‹ بِشرُهُ في وجهِه› خوشي هايشان در چهره شان ديده مي شود ،حتي اگر خوشحال نباشند . بدین خاطر که اظهار غم و غصه حداقلش اين است كه بندگان خدا را متأثر مي کند و متأثر شدن بندگان خدا امر پسنديده اي نيست . اگر چيزي نداشتيم كه شادشان كنيم شاديشان را هم منقص كردن امر نا پسندي است .
دوستان امير المؤمنين خوش هيأت اند ، خوش منظرند . هم ظاهرشان وهم باطنشان . منظرشان كريه نيست . كريه بودن به اين است كه آدمي به گونه اي سخن بگويد كه ديگران متأثر بشوند، همه پشيمان بشوند به گونه اي ابروانشان در هم گره خورده است كه غم و غصه اش به ديگران منتقل مي شود واين ‹ سمت حسن › نيست بلكه سمت حسن اين است كه هيأ تش مطلوب باشد و به زيبايي خودش توجه داشته باشد كه البته هميشه بايد ميانه روي را در نظر داشت .
شرح خطبه متقين ،درس 35،تاريخ23/1/82
حدیث 2
مَثَلُ اهل بَيتي كَمَثل سَفينة نوح مَن َركِبَها نَجي و مَن تَرَكَها غَرَق
اگر كسي مي خواهد به سر منزل مقصود دست يابد چون نمي تواند همه راه را خودش برود بايد تا لب دريا را خود بيايد وآنجا در كشتي بنشيند . در كشتي ديگر لازم نيست راه برود، بلكه آنگاه كه در كشتي نشست هر كجا كه اين كشتي و كشتي بان رفتند اين مسافرهم همراه آنها خواهد بود .
‹مثل اهل بيتي كمثل سفينة نوح›اهل بيت پيامبر همانند كشتي نوح هستند كه «من ركبها نجي ومن تركها غرق» ؛ اگر بخواهيد به مقصد برسيد بايد خود را به كشتي برسانيد . كه با اين همه ياد آوري ها و تذكرات ، راهنمايي ها ودلسوزيهايي كه ائمه معصومين عليهم السلام واين كشتي بانها بيان فرمودند و اين همه دعوت ها و طلب ها كه اظهار نموده اند، اگر خود را به كشتي نرسانيم يعني بسيار ضعيفيم ، بسيار نادانيم ، بسيار ناتوانيم و... .
اگر انسان توانايي شنا كردن ندارد ، توانايي اقيانوس پيمودن ندارد، حداقل بايد خود را تا لب دريا برساند .
حدیث 3
فردي در حضور امام صادق عليه السلام سؤال كرد: كه اميد وار كننده ترين آيه كدام است ؟حضرت فرمود : ديگران (مخالفان پيامبر وديگر گروهها) چه مي گويند ؟ آن مرد گفت : اين آيه كه « ياعبادي الذين أسرفوا علي أنفسكم لاتقنطوا من رحمة الله »(زمر/53 )؛ اي بندگاني كه اسراف وزياده روي كرديد ، گناه و عصيان كرديد ، از رحمت خدا مأيوس نشويد .
مأيوس نشدن يعني چه ؟؛یعنی نگران نباشید خدا بخشنده است و در جای دیگر فرموده که : « انّ الله يغفرُ الذنوب َجميعاً»؛ خداوند تمامی گناهان را می آمرزد . اين آيه خيلي به انسان اميدواري مي دهد وديگر چيزي باقي نمي گذارد «لاتقنطوا» نیز خيلي كارها مي كند وبالاخره آن کریم دست آدميان وبندگان خدا را خواهد گرفت . و مخصوصاً اينكه « لاتقنطوا» خطابش تنها به امت پيامبر نيست وهمه بندگان خدا را شامل مي شود .
آنگاه امام صادق صلوات الله وسلامه عليه فرمود كه اينطور نيست . اين آيه اميدوا ر كننده ترين آ يه نيست .
حال شما حدس بزنيد که آن آیه چیست که امیدوار کننده تر از آیه بالا باشد ؟ آخر آن آيه ديگر چيزي باقي نگذاشته تا كسي غم و غصه بخورد ، فرمود نه يك آيه ديگري است كه اصلاً سخن از غم و غصه را كنار بگذاريد وشاد باشيد .
بعد آن بنده خدا سؤال كرد اين آيه كدام است ؟ حضرت فرمود اين آيه که خداوند فرمود : « و مِِنَ الّليلِ فتهجدبه ...عسی اَن يبعثَكَ مَقاماً مَحموداً ».(اسراء /79 )
ابتدا خطابش به پيامبر است ؛ پيامبر من!، حبيب من! شبها را بيدار باش كه به وسيله بيداري است كه به مقام محمود مي رسي .
رسول خدا به مقام محمود مي رسد كه نه تنها جن و انس بلكه شيطان هم اميد شفاعت پيدا مي كند . حال اگر قرار باشد كه شيطان اميد شفاعت پيدا كند بقيه چگونه خواهند بود ؟ آنگاه بقيه همه از فرط شوق وذوق و خوشي بيهوش و مدهوش خواهند شد. البته اينها هيچ كدام مانعي ندارد كه جهنم هم باشد و رحمت ا لهي هم باشد .
شرح خطبه متقين، درس32،تاريخ13/12/82
طوبي لمن أحبك ، تنها تشويق نيست كه بگوييم بارك الله،خوشا به حالت،احسنت ،آفرين ، خیلی بيشتر از اين است .اين كلمه نشان دهنده حقايق ،معارف وواقعيتهايي است كه عبارتست از كمالهاي بي مانند .
«يا علي طوبي لمن أحبك وصدَّقَ بك» يا علي خوشا به حال كساني كه تورا دوست دارند وتو را تصديق مي كنند،در سخن تو ترديد روا نمي دارند ،دركلام تو انديشه روا نمي دارند ؛ يعني آنچه را كه تو گفتي نمي گويندکه بايد بينديشيم تا معلوم شود آیا با قواعد منطقي سازگار است ؟ و اگر صادق باشد، بپذیریم ،اگر ناسازگار است ردّش كنيم ،نه این گونه نیست .
خوشا به حال کسانی که اميرالمؤمنين را تصديق مي كنند و اگر در برخي از موارد قوانين منطقي با اين سخن نا سازگار بود مي گويند آنچه را كه اميرالمؤمنين گفت ما نفهميديم ولي صدق است وحق .
« و َوَيلٌ لمن أبغضك » واي بحال كسي كه ازتو كينه ودشمني در دل داشته باشد ،« وَكذبَ بِكَ» و تورا تكذيب كند .
بحث تولي وتبري را در فروع دين داريم .درست است كه به ظاهر اين دو در آخر قرار گرفته اما به واقع حقيقت دين ،مغزومحتواي دين تولي وتبري است . امام صادق صلوات الله وسلامه عليه در پاسخ آن فردي كه پرسيد: يابن رسول الله ،آيا اين دوستي ها ي ما به درد هم مي خورد يا نه ؟ (البته كسي كه اين طور سؤال كرده است حاکی از این است که از معارف الهي آگاهي چنداني ندارد ،حتي به اندازه ما آدمهاي اين عصروزمان هم اگاهي ندارد. چون ما همه سرمايه مان همين محبت خاندان پيامبر است .علاوه بر آن ،از لحاظ عملي هم، آدمي كه نارسايي وكاستيهاي زيادي در عمل دارد وبه جايي نرسيده است ،چنين مي گويد كه فقط ما همين محبت شما را داريم ،اين به درد جايي هم مي خورد يا نه ؟)
حضرت فرمود :« هَل الدّين الاّ الحُبّ والبُغض »مگر دين غير از حب وبغض چيز ديگري هم هست . مگر دين غير از تولّي وتبرّي چیز دیگری هم هست ؟مگر دين جز دوستي خاندان پيامبر ، سلم داشتن با آنها و حرب بودن براي دشمنان آنها است ؟
اگر تولي وتبري را برداشتيد ،توحيد را هم بر داشته ايد .لا اله الاّ الله را بر داشته ايد . لا اله الاّ الله يعني جنگ و دشمني دشمنان خدا و دوستي دوستان خدا ، ‹لا› دشمني را مي رساند و‹ الاّ› هم دوستي را بيان مي كند.
پس بنا بر اين خوشا به حال دوستانت و بدا به حال دشمنانت .
دوستان تو كه هستند؟ « مُحِبّوك معروفون في السّماء السّابعَة والارض السابعة السفلي»؛ دوستان تو در آسمان هفتم وزمين هفتم معروف وشناخته شده هستند منتها نسبت به كساني كه نسبت به زمين و محتوا وباطن آن آگاهي داشته باشند.در زمين دوستان تو شناخته شده هستند در آسمان نيز چنين اند.
« و ما بين ذلك» ،بين زمين وآسمان هم همين طور ، بنا بر اين دوستان امير المؤمنين شهرت جهاني وكيهاني دارند.
ويژگيهاي ايشان چيست ؟ « هم اهلُ الدّين » اول اينكه اينها ديندار هستند ، دينشان فقط بر زبانشان نيست بلكه در عملشان نیز نشان مي دهند.
« والورع » اهل تقوا هستند ، خویشتن دارند ، با لذتهاي مقطعي و لحظه اي غفلت را به خود نمي خرند ، خود را به غفلت نمي آلايند .
« والسّمت الحَسَن » چهره نيكو دارند . اين چهره نيك غير از اين است كه مثلاً چشمهايش چگونه است يا ... ؛ به گونه اي هستند كه ديگران وقتي به آ نها مراجعه مي كنند وبا آ نان برخورد دارند جز نيكي نمي يابند . يعني در گفتارشان نيك اند ، دركردارشان نيك اند . همه غم و غصه هايشان را در دل ديگران نمي ريزند . عصبانيت خود را به ديگران منتقل نمي كنند . اگر هزار غم وغصه هم كه داشته باشند وقتي كه با بنده اي از بندگان خدا برخورد مي كنند ،آنها را اظهار نمي نمايند بلكه ‹ بِشرُهُ في وجهِه› خوشي هايشان در چهره شان ديده مي شود ،حتي اگر خوشحال نباشند . بدین خاطر که اظهار غم و غصه حداقلش اين است كه بندگان خدا را متأثر مي کند و متأثر شدن بندگان خدا امر پسنديده اي نيست . اگر چيزي نداشتيم كه شادشان كنيم شاديشان را هم منقص كردن امر نا پسندي است .
دوستان امير المؤمنين خوش هيأت اند ، خوش منظرند . هم ظاهرشان وهم باطنشان . منظرشان كريه نيست . كريه بودن به اين است كه آدمي به گونه اي سخن بگويد كه ديگران متأثر بشوند، همه پشيمان بشوند به گونه اي ابروانشان در هم گره خورده است كه غم و غصه اش به ديگران منتقل مي شود واين ‹ سمت حسن › نيست بلكه سمت حسن اين است كه هيأ تش مطلوب باشد و به زيبايي خودش توجه داشته باشد كه البته هميشه بايد ميانه روي را در نظر داشت .
شرح خطبه متقين ،درس 35،تاريخ23/1/82
حدیث 2
مَثَلُ اهل بَيتي كَمَثل سَفينة نوح مَن َركِبَها نَجي و مَن تَرَكَها غَرَق
اگر كسي مي خواهد به سر منزل مقصود دست يابد چون نمي تواند همه راه را خودش برود بايد تا لب دريا را خود بيايد وآنجا در كشتي بنشيند . در كشتي ديگر لازم نيست راه برود، بلكه آنگاه كه در كشتي نشست هر كجا كه اين كشتي و كشتي بان رفتند اين مسافرهم همراه آنها خواهد بود .
‹مثل اهل بيتي كمثل سفينة نوح›اهل بيت پيامبر همانند كشتي نوح هستند كه «من ركبها نجي ومن تركها غرق» ؛ اگر بخواهيد به مقصد برسيد بايد خود را به كشتي برسانيد . كه با اين همه ياد آوري ها و تذكرات ، راهنمايي ها ودلسوزيهايي كه ائمه معصومين عليهم السلام واين كشتي بانها بيان فرمودند و اين همه دعوت ها و طلب ها كه اظهار نموده اند، اگر خود را به كشتي نرسانيم يعني بسيار ضعيفيم ، بسيار نادانيم ، بسيار ناتوانيم و... .
اگر انسان توانايي شنا كردن ندارد ، توانايي اقيانوس پيمودن ندارد، حداقل بايد خود را تا لب دريا برساند .
حدیث 3
فردي در حضور امام صادق عليه السلام سؤال كرد: كه اميد وار كننده ترين آيه كدام است ؟حضرت فرمود : ديگران (مخالفان پيامبر وديگر گروهها) چه مي گويند ؟ آن مرد گفت : اين آيه كه « ياعبادي الذين أسرفوا علي أنفسكم لاتقنطوا من رحمة الله »(زمر/53 )؛ اي بندگاني كه اسراف وزياده روي كرديد ، گناه و عصيان كرديد ، از رحمت خدا مأيوس نشويد .
مأيوس نشدن يعني چه ؟؛یعنی نگران نباشید خدا بخشنده است و در جای دیگر فرموده که : « انّ الله يغفرُ الذنوب َجميعاً»؛ خداوند تمامی گناهان را می آمرزد . اين آيه خيلي به انسان اميدواري مي دهد وديگر چيزي باقي نمي گذارد «لاتقنطوا» نیز خيلي كارها مي كند وبالاخره آن کریم دست آدميان وبندگان خدا را خواهد گرفت . و مخصوصاً اينكه « لاتقنطوا» خطابش تنها به امت پيامبر نيست وهمه بندگان خدا را شامل مي شود .
آنگاه امام صادق صلوات الله وسلامه عليه فرمود كه اينطور نيست . اين آيه اميدوا ر كننده ترين آ يه نيست .
حال شما حدس بزنيد که آن آیه چیست که امیدوار کننده تر از آیه بالا باشد ؟ آخر آن آيه ديگر چيزي باقي نگذاشته تا كسي غم و غصه بخورد ، فرمود نه يك آيه ديگري است كه اصلاً سخن از غم و غصه را كنار بگذاريد وشاد باشيد .
بعد آن بنده خدا سؤال كرد اين آيه كدام است ؟ حضرت فرمود اين آيه که خداوند فرمود : « و مِِنَ الّليلِ فتهجدبه ...عسی اَن يبعثَكَ مَقاماً مَحموداً ».(اسراء /79 )
ابتدا خطابش به پيامبر است ؛ پيامبر من!، حبيب من! شبها را بيدار باش كه به وسيله بيداري است كه به مقام محمود مي رسي .
رسول خدا به مقام محمود مي رسد كه نه تنها جن و انس بلكه شيطان هم اميد شفاعت پيدا مي كند . حال اگر قرار باشد كه شيطان اميد شفاعت پيدا كند بقيه چگونه خواهند بود ؟ آنگاه بقيه همه از فرط شوق وذوق و خوشي بيهوش و مدهوش خواهند شد. البته اينها هيچ كدام مانعي ندارد كه جهنم هم باشد و رحمت ا لهي هم باشد .
شرح خطبه متقين، درس32،تاريخ13/12/82