(98) هرکه به سرچشمه ذات خود دست یابد، به حیات ابدی دست یافته
درس 98- 25/ 3/ 1385
هرکه به سرچشمه ذات خود دست یابد، به حیات ابدی دست یافته
و قصداً فی غنی (1)
پاسخ به یک پرسش: صلوات از چه زمانی وارد شریعت شده و آیا پیامبر صلی الله علیه و آله نیز خود این ذکر شریف را در نماز قرائت میکردند؟
نه فقر امتیازی برای انسان است، نه غنی و نه فقر کاستی برای انسان است، نه غنی
امتیازهای انسان یا به ذات انسان بازمیگردد، چه ظاهر باشد، چه مکنون که این کمال اصیل و حقیقی انسان است و یا کمالهایی است که بر ذات افزوده میشود
اکتساب کمال نیست
اهل جهنم در مرتبه بطون ذات خود کمالات مربوط به اسمای الهی را دارند ولی آشکار نمیشود و چون آشکار نمیشود، اثر آن نیز به آنان بازنمیگردد
آنچه که انسان از کمال آشکار میکند، همان چیزی است که در مرتبه باطن ذات خودش دارد
حقیقتاً اینچنین است که هرکس بتواند به سرچشمه ذات خود دست یابد، به حیات ابدی دست یافته است؛ ذات انسان معدن همه کمالات است
فعل نفس عبارت است از عیان شدن آن چیزی که در باطن خود دارد
هر کاری که آدمی انجام میدهد، عین ذات اوست و آدمی همین را به عنوان کیفر و پاداش دارد
اخلاق مربوط به دنیاست؛ شجاعت در دنیا خوب و ترسویی در دنیا بد است؛ در عوالم دیگر نه شجاعت هست و نه ترسویی
هر کمال یا نقصی که بهنوعی عارض بر نفس باشد، برای نفس نه کمال است و نه نقصان
اشارهای به روایات مربوط به طینت
اشارهای به الحاق فرزندان به آباء و امهات
انسان باید به واقعیتها و حقایق آگاه باشد برای اینکه کاری که انجام میدهد یا کاری که تصمیم به انجام آن میگیرد، به ظهور کمالات نفس بیانجامد؛ زیرا دانستن مبدأ فعل است
علاوه بر اینکه فقر و غنی هیچیک نه کمالند و نه نقص، علم و باور به این موضوع سرنوشتساز است
اشاره: «و لسوف یعطیک ربک فترضی»
این تعبیر، عیان شدن عطاست نه خودِ عطا؛ زیرا اعطای خدای متعال متوقف بر زمان نیست
اولیای خدا بوی دنیا ندارند، چون جنبه دنی ندارند؛ آنگاه که در نماز است همان اندازه در قرب است که آنگاه که میخوابد
اشاره به دو نماز امیر المؤمنین علیه السلام؛ نمازی که تیر از پایش میکشند و نمازی که به سائل انگشتر میبخشد
اشارهای به معنای کراهت در عبادات
اشاره: اکثر اهل بهشت فقرا هستند
اشاره به تعبیر «نعم العبد» در قرآن درباره دو پیامبر: حضرت ایوب و حضرت سلیمان علیهما السلام
حضرت سلیمان علیه السلام، سلطان انبیا
ولایت تکوینی حضرت سلیمان بر طبیعت آشکار بوده است؛ برخلاف سایر انبیا
عزت و ذلت بهدست خداست و مظهر اسمای الهی؛ اشاره به برخورد پیامبر با پادشاهان و صاحبان عزت در دنیا
اشارهای به رفتار پیامبر صلی الله علیه و آله با همسران خود و مصالح ازدواجهای آن حضرت
کمال، مربوط به ظهور اسمای الهی در ذات آدمی است؛ به تعبیر دیگر، ظهور مکنونات و بطون ذات
ذات انسان مثل اعلای خداست
شاهد روایی: سَمِعْتُ أَبَا الْحَسَنِ مُوسَى علیه السلام يَقُولُ إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ إِنِّي لَمْ أُغْنِ الْغَنِيَّ لِكَرَامَةٍ بِهِ عَلَيَّ وَ لَمْ أُفْقِرِ الْفَقِيرَ لِهَوَانٍ بِهِ عَلَيَّ وَ هُوَ مِمَّا ابْتَلَيْتُ بِهِ الْأَغْنِيَاءَ بِالْفُقَرَاءِ وَ لَولا الْفُقَرَاءُ لَمْ يَسْتَوْجِبِ الأَغْنِيَاءُ الْجَنَّةَ (الكافي، ج2، ص: 265)
شاهد روایی: عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ علیه السلام قَالَ: لَمَّا أُسْرِيَ بِالنَّبِيِّ صلی الله علیه و آله قَالَ يَا رَبِّ مَا حَالُ الْمُؤْمِنِ عِنْدَكَ قَالَ يَا مُحَمَّدُ ... وَ إِنَّ مِنْ عِبَادِيَ الْمُؤْمِنِينَ مَنْ لايُصْلِحُهُ إِلاّ الْغِنَى وَ لَوْ صَرَفْتُهُ إِلَى غَيْرِ ذَلِكَ لَهَلَكَ وَ إِنَّ مِنْ عِبَادِيَ الْمُؤْمِنِينَ مَنْ لايُصْلِحُهُ إِلا الْفَقْرُ وَ لَوْ صَرَفْتُهُ إِلَى غَيْرِ ذَلِكَ لَهَلَكَ ... (الكافي، ج2، ص: 352)
شاهد روایی: عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ: إِذَا أَخَذَ الرَّجُلُ الزَّكَاةَ فَهِيَ كَمَالِهِ يَصْنَعُ بِهَا مَا يَشَاءُ قَالَ وَ قَالَ إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ فَرَضَ لِلْفُقَرَاءِ فِي أَمْوَالِ الْأَغْنِيَاءِ فَرِيضَةً لا يُحْمَدُونَ إِلا بِأَدَائِهَا وَ هِيَ الزَّكَاةُ فَإِذَا هِيَ وَصَلَتْ إِلَى الْفَقِيرِ فَهِيَ بِمَنْزِلَةِ مَالِهِ يَصْنَعُ بِهَا مَا يَشَاءُ فَقُلْتُ يَتَزَوَّجُ بِهَا وَ يَحُجُّ مِنْهَا قَالَ نَعَمْ هِيَ مَالُهُ قُلْتُ فَهَلْ يُؤْجَرُ الْفَقِيرُ إِذَا حَجَّ مِنَ الزَّكَاةِ كَمَا يُؤْجَرُ الْغَنِيُّ صَاحِبُ الْمَالِ قَالَ نَعَمْ. (الكافي، ج3، ص556)
شیوهای که امروزه برای تأمین زندگی فقرا رواج دارد، شیوه بسیار بدی است
غنا بر دو قسم است: 1ـ غنا و استغنای از خلق 2ـ غنا و استغنای از مال
غنای حقیقی عبارت است از استغنای از خلق
اظهار فقر به خلق، شکوه به خدا و درجهای از شرک یا کفر است
گاهی باید کوچکی خویش را عیان و آشکار کنیم