(99) فقر و غنا هیچ‌یک ملاک دین‌داری و بی‌دینی نیست

حسینی شاهرودی، طهور، ماه رمضان

درس 99- 19/ 5/ 1385

فقر و غنا هیچ‌یک ملاک دین‌داری و بی‌دینی نیست

و قصداً فی غنی (2)

جنبه‌هاي غنا و ميانه‌روي پارسايان

اهميت اعتدال و ميانه‌روي

يکي از معاني پل جهنم، بسا همین میانه‌روی در جهان طبیعت است

با کمترین تخیل و توهمی می‌توان از حد اعتدال بیرون رفت

شناسایی اعتدال در هر عصر و زمانی، سخت‌تر از شناسایی نظری اعتدال به‌طور مطلق است

ضرورت شناسايي مصاديق سنت در هر عصر و زمان و اشاره‌ای به مصادیق سنت در گذشته و زمان حال

فقر و غنا معيار ارزش و ضد ارزش نيست

فقر و غنا هیچ‌یک ملاک دین‌داری و بی‌دینی نیست؛ فقرا همان اندازه می‌توانند نزد خدا محبوب باشند که اغنیا می‌توانند محبوب باشند و اغنیا نیز همان اندازه می‌توانند نزد خدا منفور باشند  که فقرا می‌توانند منفور باشند

اگرچه آن‌چه نزد خدا اهمیت دارد، ذات انسان است ولی در برخی از موارد عوارض انسان هم با توجه به این‌که نشانی از ذات دارند، می‌تواند علائمی برای پاکی و دیانت یا عدم آن‌ها باشد، اما فقر و غنا حتی از عوارض هم به‌حساب نمی‌آید

طهارت ذاتي و عوارض وجود انسان

آنچه نزد خدا نشان کمال و فضیلت و معیار تقرب به خداست، عبارت است از طهارت ذاتی

برخی ذاتشان از رحمت پدید آمده و جلوه رحمتند و هنگام بازگشت به اصل خود باز می‌گردند و برخی ذات‌شان جلوه نقمت خداست و آن‌گاه که بازگردند، به اصل خود یعنی نقمت باز می‌گردند؛ این اصل است

معناي عاقبت به خيري

خاطره از جبهه کردستان: رنگ کردن الاغ به‌جاي قاطر

اگر تقوا و دیگر فضایل رنگ عارضی باشد و حکایت از طهارت ذاتی نداشته باشد، بالاخره از بین می‌رود

ذات انسان نه مقتضی فقر است و نه غنا

اشاره: معنای اکثر اهل الجنه الفقرا

اقسام فقرا؛ فقیر منحصر به فقیر اقتصادی نیست

شاهد روايي: َ سَمِعْتُ أَبَا الْحَسَنِ مُوسَى علیه السلام يَقُولُ إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ إِنِّي لَمْ أُغْنِ الْغَنِيَّ لِكَرَامَةٍ بِهِ عَلَيَّ وَ لَمْ أُفْقِرِ الْفَقِيرَ لِهَوَانٍ بِهِ عَلَيَّ وَ هُوَ مِمَّا ابْتَلَيْتُ بِهِ الْأَغْنِيَاءَ بِالْفُقَرَاءِ وَ لَوْ لَا الْفُقَرَاءُ لَمْ يَسْتَوْجِبِ الْأَغْنِيَاءُ الْجَنَّةَ. (الكافي، ج‏2، ص: 265)

اشاره‌اي به سيره امام باقر علیه السلام (کار با مشقت)

گرایش‌ها و علایق دینی به آسانی با غنا جمع نمی‌شود

اقسام غنا: غنای از خلق ـ غنای از خدا؛ یکی نیک و پسندیده و دیگری ناپسند و مورد مذمت

از اسفل سافلین تا اعلی علیین، همه عین فقر، تعلق و نیازمندی هستند؛ بنابراین هر کس خلاف این را بپندارد، یا به زبان آورد و یا در عمل اعمال کند، به کذب و خلاف واقع و یا نفاق و دورویی مبتلا شده است

ظاهرسازي در دينداري و بي‌ديني

روزه کامل در صورت وجود عذر

 چون حقیقت آدمی عین فقر است، آشکار کردن خلاف آن نفاق است

چرا تکبر بد است؟ تکبر یعنی بزرگی خود را آشکار کردن و خدا چون بزرگ است و کبر و بزرگی از آن اوست، تکبرورزی و اظهار بزرگی‌اش پسندیده است؛ اما خلق کوچک و فقیر است و اظهار بزرگی‌اش خلاف واقع است

مالکيت و ربوبيت حقيقي و اعتباري و مصاديق آن

اولیای خدا و خاندان پیامبر نسبت به ما ربوبیت و مالکیت حقیقی دارند؛ به همین خاطر است که امر آن‌ها بر شریعت هم حاکم و نافذ است

شاهد روايي: عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ كَانَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام يَقُولُ لِيَجْتَمِعْ فِي قَلْبِكَ الِافْتِقَارُ إِلَى النَّاسِ وَ الِاسْتِغْنَاءُ عَنْهُمْ فَيَكُونَ افْتِقَارُكَ إِلَيْهِمْ فِي لِينِ كَلَامِكَ وَ حُسْنِ بِشْرِكَ وَ يَكُونَ اسْتِغْنَاؤُكَ عَنْهُمْ فِي نَزَاهَةِ عِرْضِكَ وَ بَقَاءِ عِزِّكَ. (الكافي، ج‏2، ص: 149)

 

 صوت

 

فیلم قسمت اول (دریافت)

 

فیلم قسمت دوم (دریافت)

 

فیلم قسمت سوم (دریافت)

 

فیلم قسمت چهارم (دریافت)

 

فیلم قسمت پنجم (دریافت)