تفاوت زندگی دینی و غیر دینی در ظرافت‌هاست

 حسینی شاهرودی، طهور، شرح اصول کافی

 

تفاوت زندگی دینی و غیر دینی در ظرافت‌هاست 

گزیده شرح اصول کافی ـ درس 122

اولین قدم برای عمل به ملازمات و نتایج توحید عبارت است از تسلیم درگاه خدای متعال بودن. دوم، توکل بر خدای متعال داشتن. سوم، هرچه پیش آمد، خوش آمد و رضایت به خدای متعال و تدبیر، دخالت و امتحان‌ها و ابتلاهای الهی داشتن

همه‌ی این‌ها سخت است. تسلیم بودن سخت است، اما در عین حال سختی توکل از تسلیم بیشتر است. توکل بر خدای متعال داشتن خیلی سخت است، اما سختی رضای به درگاه خدای متعال داشتن، خیلی بیشتر است.

بعد از این‌که گفتیم خدایا هرچه تو بفرمایی، تسلیم هستیم؛ می‌گوید بنشین، نشستیم، گفتی این واجب است، این حرام است، همه این‌ها را مراعات کردیم. بعد می‌گوید حال بر من توکل کن، اسباب و علل را غیر من ندان. قبل از این‌که توجه به اسباب و علل داشته باشی، به مسبب الاسباب و مبدأ علل توجه داشته باش.

ما در نوع کارهای‌مان به اسباب و علل توجه داریم ولی اسباب و علل را مستقل می‌دانیم. می‌گوییم خانه گرم است، سردش کنیم. همه توجه ما به این است که کولر را روشن کنیم، اگر عیبی داشته باشد، برطرف کنیم. این‌ها جزء مقدمات ضروری است. اما این‌که همراه با توجه به این کولر و زدن کلید آن و اگر ایرادی و گرد و غباری دارد، آن‌ها را رفع کردن، باید توجه داشته باشیم که این فعلی از افعال خدای متعال است. میان مؤمن و غیر مؤمن و موحد و غیر موحد تفاوت در همین است.

این‌گونه نیست که مثلاً ماتریالیست‌ها می‌خواهد کولر را روشن کنند با دست چپ روشن می‌کنند و ما با دست راست؛ آن‌ها مثلاً با اشاره روشن می‌کنند، ما به‌گونه‌ای دیگر. در این جهت‌ها مشترکیم که!

ماتریالیست و موحد در این جهت‌ها هیچ‌گونه تفاوتی ندارند. بخواهد اتاق را گرم کند، بخاری روشن می‌کند و بخواهد سرد کند، کولر روشن می‌کند. گرسنه شود، غذا می‌خورد و تشنه شود، آب می‌خورد. موحد هم همین‌گونه است. تفاوت‌شان در چیست؟

تفاوتی که یک انسان الهی می‌شود و یکی غیر الهی؛ یکی انسان دینی می‌شود و یکی غیر دینی؛ علم یکی دینی می‌شود و دیگری غیر دینی، در ظرافت‌هاست و الا در بخش‌های سخت‌افزاری همه مشترکند.

تفاوت در این است که این اسباب و ابزار را سببی ساخته‌ی دست مسبب الاسباب بدانیم و اگر بدانیم، می‌گوییم این‌که ساخته‌ی دست اوست، می‌تواند سوخته‌ی دست او هم باشد. اگر این‌گونه شد، بر اسباب تکیه نمی‌کنیم؛ به دنبال اسباب هستیم ولی اثربخشی اسباب را از مسبب الاسباب می‌دانیم.

 

صوت