(68) قرآن جایگزین ندارد

 حسینی شاهرودی، طهور، شرح اصول کافی

جلسه شصت و هشم ـ 1/ 2/ 95

 

 قرآن جایگزین ندارد

[حدیث 65] قَال أَمِيرُ المُؤْمِنِينَ علیه السلام أَ لا أُخْبِرُكُمْ بِالفَقِيهِ حَقِّ الفَقِيهِ مَنْ لمْ يُقَنِّطِ النَّاسَ مِنْ رَحْمَةِ اللهِ وَ لمْ يُؤْمِنْهُمْ مِنْ عَذَابِ اللهِ وَ لمْ يُرَخِّصْ لهُمْ فِي مَعَاصِي اللهِ وَ لمْ يَتْرُكِ القُرْآنَ رَغْبَةً عَنْهُ إِلى غَيْرِهِ أَلا لا خَيْرَ فِي عِلمٍ ليْسَ فِيهِ تَفَهُّمٌ أَلا لا خَيْرَ فِي قِرَاءَةٍ ليْسَ فِيهَا تَدَبُّرٌ أَلا لا خَيْرَ فِي عِبَادَةٍ ليْسَ فِيهَا تَفَكُّرٌ
وَ فِي رِوَايَةٍ أُخْرَى: أَلا لا خَيْرَ فِي عِلمٍ ليْسَ فِيهِ تَفَهُّمٌ أَلا لا خَيْرَ فِي قِرَاءَةٍ ليْسَ فِيهَا تَدَبُّرٌ أَلا لا خَيْرَ فِي عِبَادَةٍ لا فِقْهَ فِيهَا أَلا لا خَيْرَ فِي نُسُكٍ لا وَرَعَ فِيهِ.

معنای فقه و تفقه چیست؟ در عصر حدیث (قرن اول و دوم) به معنای علم به حقایق دین، معارف ایمان، آخرت و کیفیت سلوک راه آخرت
در معنای جدید پس از قرن دوم فقه عبارت است از علم به فروع شرعی، آگاهی داشتن به مسایل فرعی عبادات و معاملات
قنوط: یأس و ناامیدی شدید
مقصود از فقه در این روایت، ‌همان معنای فقه در عصر حدیث است
گناه از بین رفتنی نیست، یعنی در متن وجود انسان می‌ماند و هم خود و هم در برخی از موارد دیگران را متأثر و متأذی می‌کند
بدترین گناهان، گناه فکری است، سپس اخلاقی و رفتاری
در نزد انسان فهیم، قرآن جایگزین ندارد؛ جایگزین ساختن چیزی بجای قرآن، نشان نافهمی یا بدفهمی است
قرآن بدون استثناء کتاب عقلی و معقول است؛ قرآن کتاب عقل محض و صرف است
نتیجه تلاوت همراه تدبر در قرآن: 1ـ به‌دست آوردن مرادات خدای متعال 2ـ تمرین تعقل و افزایش بر قدرت عقلانی
ریاضت‌های شرعی، هیچ‌گونه ضرری ندارد و تمامْ منفعت است
نمونه‌هایی از مصادیق ناامید کردن خلق از رحمت الهی
آیا عمل به وعید، لازم است؟
شرکی که آمرزیده نمی‌شود
برداشت نادرست از شفاعت
آیا اوامر و نواهی الهی، اعتباری و قراردادی است؟ و آیا تکالیف الهی، ریشه در تکوین دارد؟

 

 صوت

 

فیلم قسمت اول (دریافت)

 

فیلم قسمت دوم (دریافت)

 

فیلم قسمت سوم (دریافت)

 

فیلم قسمت چهارم (دریافت)