(26) زمان تولد عقل

 حسینی شاهرودی، طهور، شرح اصول کافی

جلسه بیست و ششم ـ 3/ 10/ 94

 

 [حدیث 27] عَنْ إِسْحَاقَ بْنِ عَمَّارٍ قَالَ: قُلْتُ لأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع الرَّجُلُ آتِيهِ وَ أُكَلمُهُ بِبَعْضِ كَلامِي فَيَعْرِفُهُ كُلَّهُ وَ مِنْهُمْ مَنْ آتِيهِ فَأُكَلمُهُ بِالكَلامِ فَيَسْتَوْفِي كَلامِي كُلَّهُ ثُمَّ يَرُدُّهُ عَلَيَّ كَمَا كَلَّمْتُهُ وَ مِنْهُمْ مَنْ آتِيهِ فَأُكَلمُهُ فَيَقُولُ أَعِدْ عَلَيَّ فَقَالَ يَا إِسْحَاقُ وَ مَا تَدْرِي لمَ هَذَا قُلْتُ لا قَالَ الَّذِي تُكَلمُهُ بِبَعْضِ كَلامِكَ فَيَعْرِفُهُ كُلَّهُ فَذَاكَ مَنْ عُجِنَتْ نُطْفَتُهُ بِعَقْلهِ وَ أَمَّا الَّذِي تُكَلمُهُ فَيَسْتَوْفِي كَلامَكَ ثُمَّ يُجِيبُكَ عَلَى كَلامِكَ فَذَاكَ الَّذِي رُكِّبَ عَقْلُهُ فِيهِ فِي بَطْنِ أُمِّهِ وَ أَمَّا الَّذِي تُكَلمُهُ بِالكَلامِ فَيَقُولُ أَعِدْ عَلَيَّ فَذَاكَ الَّذِي رُكِّبَ عَقْلُهُ فِيهِ بَعْدَ مَا كَبُرَ فَهُوَ يَقُولُ لَكَ أَعِدْ عَلَيَّ.

عقل و نفس ناطقه، جوهر قدسی و منزه و مطهر از هرگونه نقص است

تمام موجودات قطع نظر از تعلق به دنیا، بدن، جسم و مانند آن طهارت قدسی دارند

علت اینکه ما نمی‌توانیم طهارت ذات موجودات را ادراک کنیم

موجود بدون وجه الله امکان‌پذیر نیست و از این جهت، تمام موجودات ذاتاً طاهرند

در زیارت‌نامه‌ها ما عقایدمان را درباره طهارت خاندان پیامبر صلوات الله و سلامه علیهم اجمیعن بیان می‌کنیم، نه اینکه آنان را تطهیر کنیم

ذات نفس ناطقه معصوم است علی الاطلاق، بلکه ذات همه موجودات این‌گونه است

نفس دارای مراتب است و در هر مرتبه احکام و عوارض خاص آن را دارد

مهمترین مرتبه تنزل نفس در جهان طبیعت و همراهی و تدبیر بدن است که در آن متصف به نقص، کوتاهی، قصور، عصیان و تمرد می‌شود

نه‌تنها میزان طهارت و قذارت اکتسابی نفس به خاطر همراهی مواد تشکیل دهنده بدن است، بلکه میزان درک، تعقل و ایمان نیز همین‌گونه است

با توجه به اینکه میزان فهم، درک و تعقل به اندازه طهارت، قوت، استعداد و قابلیت بدن است، بر این اساس نفوسی که ملازم با ابدان طاهر و ارحام مطهرند،‌ از درجه‌ای از طهارت مربوطبه عالم کثرت برخوردار هستند

نکته تأکید بر «اصلاب شامخه و ارحام مطهره» در زیارت‌نامه‌ها

نقش عناصر و مواد طبیعت و نوع بدن در قوت نفس

نه‌تنها مواد، ابدان و اجسام از جهت کمال و تمامیت با هم تفاوت دارند، بلکه نفوس نیز در این عالم طبیعت با هم تفاوت دارند

محدوده آزادی و دخالت در حوزه امور شخصی!

آیا مجاز است افراد را به زور به بهشت برد؟

در مغرب زمین درباره آزادی انسان دروغ می‌گویند

خاطره‌ای از تبلیغ

علاوه بر اینکه ابدان به‌خاطر موادشان با هم تفاوت دارند، نفوس نیز از این جهت متفاوت هستند

از این روایت معلوم می‌شود که مواد و اجسام نیز دارای وجه مجرد یا نفس هستند

 [روایت مشابه در این باب] عَنْ يَحْيَى بْنِ أَبَانٍ عَنْ شِهَابٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع يَقُولُ لَوْ عَلِمَ النَّاسُ كَيْفَ خَلَقَ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى هَذَا الخَلْقَ لَمْ يَلُمْ أَحَدٌ أَحَداً فَقُلْتُ أَصْلَحَكَ اللَّهُ فَكَيْفَ ذَاكَ فَقَالَ إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى خَلَقَ أَجْزَاءً بَلَغَ بِهَا تِسْعَةً وَ أَرْبَعِينَ جُزْءاً ثُمَّ جَعَلَ الأَجْزَاءَ أَعْشَاراً فَجَعَلَ الجُزْءَ عَشْرَةَ أَعْشَارٍ ثُمَّ قَسَمَهُ بَيْنَ الخَلْقِ فَجَعَلَ فِي رَجُلٍ عُشْرَ جُزْءٍ وَ فِي آخَرَ عُشْرَيْ جُزْءٍ حَتَّى بَلَغَ بِهِ جُزْءاً تَامّاً وَ فِي آخَرَ جُزْءاً وَ عُشْرَ جُزْءٍ وَ آخَرَ جُزْءاً وَ عُشْرَيْ جُزْءٍ وَ آخَرَ جُزْءاً وَ ثَلاثَةَ أَعْشَارِ جُزْءٍ حَتَّى بَلَغَ بِهِ جُزْءَيْنِ تَامَّيْنِ ثُمَّ بِحِسَابِ ذَلِكَ حَتَّى بَلَغَ بِأَرْفَعِهِمْ تِسْعَةً وَ أَرْبَعِينَ جُزْءاً فَمَنْ لَمْ يَجْعَلْ فِيهِ إِلا عُشْرَ جُزْءٍ لَمْ يَقْدِرْ عَلَى أَنْ يَكُونَ مِثْلَ صَاحِبِ العُشْرَيْنِ وَ كَذَلِكَ صَاحِبُ العُشْرَيْنِ لا يَكُونُ مِثْلَ صَاحِبِ الثَّلاثَةِ الأَعْشَارِ وَ كَذَلِكَ مَنْ تَمَّ لَهُ جُزْءٌ لا يَقْدِرُ عَلَى أَنْ يَكُونَ مِثْلَ صَاحِبِ الجُزْءَيْنِ وَ لَوْ عَلِمَ النَّاسُ أَنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ خَلَقَ هَذَا الخَلْقَ عَلَى هَذَا لَمْ يَلُمْ أَحَدٌ أَحَداً.[1]



[1]ـ کافی، ج2، ص44. 

 

 

صوت

 

فیلم قسمت اول (دریافت)

 

فیلم قسمت دوم (دریافت)

 

فیلم قسمت سوم (دریافت)

 

فیلم قسمت چهارم (دریافت)

 

فیلم قسمت پنجم (دریافت)