وقتی به تو نگاه میکنم ...

وقتی به تو نگاه میکنم ...
شرحی بر یکی از فقرات دعای عرفه
الهی منی ما یلیق بلؤمی و منک ما یلیق بکرمک
یک قاعده کلی را مدّ نظر داشته باشید که:
مجموعه ماسوای خدای متعال یعنی افعال خدای متعال یک حیثیت فی نفسه دارند که امر عدمی است، یعنی قطع نظر از استناد آنها به خدای متعال هیچی نیستند اما با استناد به خدای متعال همه چیز هستند؛
لکن یا همه چیزِ ظاهر یا همه چیزِ باطن یا همه چیزی که بخشی ظاهر و بخشی باطن یا همه چیزی که ظهور آن عین بطون و بطون آن عین ظهور است که اولیای خدا مخصوصاً اهل بیت پیامبر علیهم الصلات و السلام با استناد به خدای متعال، کل کمالات خدای متعال هستند که ظهور آنها عین بطون و بطون آنها عین ظهور است؛ ظهورِ تنها نیست چون نقص است، بطونِ تنها نیست چون نقص است؛ همچون «هو الاول و الآخر»، اولیای خاص خدا و مخلَصین بالاصاله اینگونه هستند.
در دعا چون ارتباط بین حق و خلق است، خلق هم باید همان حیثیت عدمی خلق مد نظر باشد تا خلق باشد و الا حیثیت عدمی نباشد، خلق معنا ندارد. در تعبیری که از امام صادق علیه الصلات و السلام نقل شده است که «العبودیة جوهرة کنهها الربوبیة»، فرق ببین عبودیت و ربوبیت در چیست؟ در این است که حیثیت خلقی را نگاه بکنید یا نکنید!
اگر حیثیت خلقی را نگاه نکنید یعنی کنه آن عبودیت همان ربوبیت است اما اگر حیثیت خلقی را نگاه کنید، خلق است و عبودیت.
حال در نوع گفتارهایی که گفته میشود «وقتی من به خودم نگاه میکنم ...» و «وقتی من به تو نگاه میکنم ...» یا در سخنان امیر المؤمنین علیه الصلات و السلام است که «ما رأیت شیئاً الا و قد رأیت الله قبله و بعده و معه و فیه» یعنی وقتی به حیثیت خلقی خلق نگاه میکنم، میشود در، دیوار، میز، آسمان و مانند آن. وقتی حیثیت خلقی آنها را نادیده میگیرم که حق و درست این است بهخاطر اینکه این حیثیت خلقی امر اعتباری است، آنوقت خدای متعال خواهد بود.
حال، وقتی ما به خود و خلق نگاه کنیم، بهگونهای که حیثیت خلقی را در نظر بگیریم، میشود عبدِ ضعیفِ ذلیلِ حقیرِ مسکینِ مستکین و جای سرزنش کردن، نقص گرفتن، ادب کردن و عذاب کردن دارد؛ جا دارد بگوییم که «تُعَذّبُ من تشاء بما تشاء کیف تشاء». لازم نیست بگوید چون بد بودی، ناقص بودی، کمکاری کردی و ... نه، حیثیت این حیثیت اعتباری و عدمی است، بنابراین به هر دلیلی آن را توبیخ، سرزنش یا عذاب کنند، مجاز است.