تحلیل شرایط کشور پس از شهادت سردار سلیمانی و سقوط هواپیمای مسافربری
تحلیل استاد حسینی شاهرودی از شرایط کشور پس از شهادت سردار سلیمانی و سقوط هواپیمای مسافربری
22/ 10/ 1398
آنچه که در این ایام پس از شهادت سردار بزرگ اسلام و تشیع و جمهوری اسلامی رخ داد، دو مطلب است:
یکم: عملیات موشکباران یکی از مهمترین پایگاههای نظامی آمریکای جنایتکار که ابرقدرت منحصر بفرد است و اصل تعرض به او، از کارهایی است که در هشتاد سال گذشته اتفاق نیفتاده است. خواه تلفات و کشته و مجروح داشته باشد یا نداشته باشد که همه اینها را دارد.
دنباله این بخش، راهپیماییهای بسیار طولانی، بزرگ و پرجمعیت، چه به عنوان تشییع پیکر مطهر سردار سلیمانی و چه به عنوان بزرگداشت آن شهید والامقام است.
دوم: سقوط هواپیمایی مسافربری اوکراین در سرزمین جمهوری اسلامی. سقوط این هواپیما اگرچه سبب تأثر و تأسف بسیار است و بهلحاظ قانونی بررسی خواهد شد که چه عواملی در سقوط آن دخیل بودند، اما لازم است چند نکته را در نظر داشته باشیم.
1ـ سقوط این هواپیما چه خطای انسانی باشد، چه غیرانسانی، در این شرایط جنگی و بحرانی کشور ما، امر غیرطبیعی نیست. در عین حال باید عواملی که در سقوط آن تأثیر داشتند بازخواست و محاکمه شوند و به اندازه قصور یا تقصیرشان باید مجازات شوند. اما اتفاقی است، نه غیرطبیعی.
کسانی که در سایتهای موشکی به شلیک به این هواپیما پرداختند و نمیدانستند که این هواپیما مسافری است، بلکه احتمال میدادند نظامی یا موشک باشد، اگر آن را نمیزدند و مسافربری نبود و نظامی و موشک کروز بود و چند ده هزار نفر در تهران کشته میشدند، قطعاً و یقیناً مجازات سختی میشدند. بنابراین کسانی که مسؤولیت سایتهای موشکی و دفاع هوایی و هوافضا و چه در حوزههای دیگر مسؤولیتهای خاصی دارند که باید فوری تصمیم بگیرند، باید انسانهای شجاعی باشند که به نظر خود عمل کنند و نظر آنها باید معتبر، حجت و محترم باشد و الا اگر آن افسر یا درجهداری که مسؤول شلیک موشک بهسوی هواپیمای اوکراینی بود، بهخاطر تشخیص نادرست مجازات شود، در آینده افسران و درجهداران و سربازان ترسویی خواهیم داشت که در موقع مناسب دست به هیچ اقدامی نزنند، چون اگر دست به اقدامی بزنند و خلاف واقع بشود، محاکمه و مجازات میشوند. این نکته بسیار مهمی است که برای آینده کشور ما بسیار تأثیرگذار است.
2ـ آنچه اتفاق افتاده، صرفاً یک شلیک بهسوی یک هواپیمای مسافربری نیست، بلکه از جهات متعددی نهتنها مشکوک و مردد است، بلکه به احتمال بسیار قوی، دست دیگران مخصوصاً آمریکای جنایتکار در آن دخیل و به خون مسافران آن آغشته است. حتی اگر هیچ دلیل محکمهپسندی نتوان برای آن ارایه کرد. در تحقیقات روشن خواهد شد که چگونه میشود یک نفر مشغول فیلمبرداری در آسمانِ بدون هیچ خبری باشد، آنهم دقیقاً همانجایی که هواپیمای مسافربری حرکت میکند و باید بعد از آن چند ثانیه، موشک به آن اصابت کند، مگر اینکه کسانی معتقد باشند که افراد عادی از علوم غیب برخوردارند و هوس کردهاند فیلمی از آنجا بگیرند، به اعتبار اینکه چند دقیقه یا ثانیه بعد هواپیما در آنجا منفجر خواهد شد. و جالبتر یا شاهد دیگر اینکه این فیلم را ثانیههایی قبل از انفجار یا سقوط شروع کردند و دقایقی بعد هم به آمریکا و اسرائیل فرستادند. مگر چنین چیزی امکانپذیر هست؟
اگرچه ممکن است همه اینها بر اساس اتفاق تفسیر شود، ولی قطعاً و یقیناً اتفاق نیست، بلکه بیشتر از یک طرح و برنامه متعارف است. برنامه دقیق برای بازگرداندن کشور به شرایط دو هفته پیش و در نتیجه وادار کردن جمهوری اسلامی مخصوصاً مقام معظم رهبری به پذیرش مذاکره جدید انجام شده است؛ آنهم در موضوعاتی مانند قدرت موشکی جمهوری اسلامی ایران.
3ـ در گذشته نسبتاً زیادی، ماههای آخر سال 67 و نزدیک به پایان دفاع مقدس و پذیرش قطعنامه، یک هواپیمای مسافربری از جمهوری اسلامی را آمریکای جنایتکار ساقط کرد. سقوط آن هواپیما سبب شد دستاویزی به حق یا نابحق برای جمعی از مسؤولین نظام باشد که مذاکره با آمریکا و پذیرش قطعنامه و توقف جنگ را بپذیرند. این هواپیما بعد از 30 سال دوباره مانند همان هواپیماست. این هواپیما قرار است وسیلهای برای پذیرش مذاکره مجدد باشد و وارد کردن فشار بسیار زیاد بر مقام معظم رهبری و روبرو قرار دادن ایشان با مردم بهگونهای که ناچار به پذیرش مذاکره شود.