(50) نقش امام هدایت است، نه بیان مسایل علمی
کتاب توحید ـ درس 50 ـ 24/ 10/ 95
شرح اصول کافی درس 168
نقش امام هدایت است، نه بیان مسایل علمی
[حدیث 48] عَنْ أَحْمَدَ بْنِ إِسْحَاقَ قَالَ: كَتَبْتُ إِلَى أَبِي الْحَسَنِ الثَّالِثِ علیه السلام أَسْأَلُهُ عَنِ الرُّؤْيَةِ وَ مَا اخْتَلَفَ فِيهِ النَّاسُ فَكَتَبَ لَا تَجُوزُ الرُّؤْيَةُ مَا لَمْ يَكُنْ بَيْنَ الرَّائِي وَ الْمَرْئِيِّ هَوَاءٌ يَنْفُذْهُ الْبَصَرُ فَإِذَا انْقَطَعَ الْهَوَاءُ عَنِ الرَّائِي وَ الْمَرْئِيِّ لَمْ تَصِحَّ الرُّؤْيَةُ وَ كَانَ فِي ذَلِكَ الِاشْتِبَاهُ لِأَنَّ الرَّائِيَ مَتَى سَاوَى الْمَرْئِيَّ فِي السَّبَبِ الْمُوجِبِ بَيْنَهُمَا فِي الرُّؤْيَةِ وَجَبَ الِاشْتِبَاهُ وَ كَانَ ذَلِكَ التَّشْبِيهُ لِأَنَّ الْأَسْبَابَ لَا بُدَّ مِنِ اتِّصَالِهَا بِالْمُسَبَّبَاتِ.
آیا در دین و گزارههای دینی ممکن است گزارههای خطا وجود داشته باشد، ولی گزارههای خطایی باشد که در علم عصر خود معتبر باشد؟
بررسی نظریات درباره ابصار و چگونگی دیدن توسط چشم
میتوان برای بیان و انتقال معارف الهی به مخاطب از مقدمات کاذب استفاده کرد
بر اساس اعتقاد شیعه، نقش امام بیان مسایل علمی نیست، بلکه نقش او «یبلغون رسالات الله» است و آنچه که سبب هدایت انسان میشود و بیان و تفسیر چیزهایی که انسان را به قرب خدای متعال میرساند؛ بنابراین در حوزههای دیگر اصلاً وارد نمیشود و اگر وارد شد برای حل یک مسأله اجتماعی است
این روایت شریف دو استدلال در نفی رؤیت حسی خدای متعال ارایه کرده است
بر اساس این روایت میتوان فهمید که استفاده از گزارهها و علوم عصری کاذب، مسلمات و مشهورات در استدلال برای اثبات مراد جایز است
استدلال اول: یکی از شرایط رؤیت این است که بین رائی و مرئی یا هوا وجود داشته باشد یا چیزی شبیه به هوا (یعنی شیئ شفاف)، برای اینکه شعاعی که از چشم خارج میشود بتواند در آن شیئ شفاف نفوذ کند و به مرئی برسد. اگر بین رائی و مرئی هوا وجود نداشته باشد، رؤیت هم تحقق پیدا نخواهد کرد. حال بین خدای متعال و چشم هوا وجود دارد؟ قطعاً نه؛ زیرا خدای متعال جسم نیست. بنابراین رؤیت حسی به خدای متعال تعلق نخواهد گرفت
این استدلال یک نظریه رایج و علمی عصر و زمان خود است که امام به عنوان مقدمه از آن استفاده کردند و مخصوصاً به اعتقاد ما هم امام با علم به اینکه این نظریه درست نیست، از آن استفاده کردند. بهخاطر اینکه عامه مردم همین نظریه را میشناسند
استدلال دوم: اگر رؤیت خدای متعال ممکن باشد، لازمهاش این است که خدای متعال شبیه خلق باشد یا خلق شبیه خدای متعال باشد و حال آنکه خدای متعال نه در ذات شبیه خلق است و نه در صفات و افعال
به حکم بسیاری از قوانین فلسفی مانند اصل سنخیت میان علت و معلول، میان علت و معلول سنخیت و نیز شباهت وجود دارد و الا اگر شباهت و سنخیت بین خدا و خلق وجود نداشته باشد، معنا ندارد که خدا علت پیدایش خلق باشد، بلکه لازمهاش آن است که هر چیزی از هر چیزی پدید آید
قوانین فلسفی دقیق و درست است اما گاهی برخی از حقایق فراتر از فلسفه است و بنابراین از مصادیق حکومت قوانین فلسفی نیست
آفرینشگری خدای متعال از مصادیق قاعده الواحد [الواحد لایصدر عنه الا الواحد] نیست
همچنین ثبوت وجود برای ماهیت مندرج در قاعده فرعیت [ثبوت شئ لشئ فرع لثبوت المثبت له] نیست
سه قاعده سنخیت، ضرورت علی و اصل علیت با همدیگر مثلثی هستند که اگر کسی هر کدام از اینها را انکار کند، معرفت را انکار کرده و سفسطه مطلق را پذیرفته است
اصل سنخیت بین علت و معلول از فروع تفسیر علیت به معانی متعارف، عرفی یا فلسفی است. یعنی مبتنی بر تعریف علیت به یکی از معانی خلق، صدور، فیضان و یا اشراق. در این نظریات چهارگانه گویا چیزی در خدا وجود دارد که آشکار میشود و بیرون میافتد که میشود خلق، صادر، فیض و اشراق
اگر کسی علیت را به گونه دیگری معنا کرد و گفت از علت چیزی هرگز بیرون نمیآید و جدا نمیشود. به این خاطر که اگر علت تام، نامتناهی و حقیقت وجود و به تعبیر دیگر خدای متعال باشد، نه درون دارد و نه بیرون؛ بر این اساس نه چیزی از درون او خارج میشود و نه چیزی به بیرون میآید. بر این اساس همه آنچه که در تفسیر علیت گفته شد، به کنار میرود و چون سنخیت نیز وابسته به آن بود، خود بخود از میان خواهد رفت
در نتیجه اگر علیت را به معنای تجلی بدانیم، در تجلی درون و بیرون معنا ندارد؛ چنانکه تشأن، تطور و تفنن نیز همینگونه است. بر این اساس معنای اینکه خدای متعال چیزی میآفریند، این نیست که بیرون از خود چیزی ایجاد کرده است
حاصل اینکه: اگر رؤیت خدای متعال ممکن باشد، باید خلق و خدا شبیه هم باشند
اگر خدای متعال با چشم حسی قابل مشاهده و مرئی باشد، لازمهاش این است که وضع و محاذات داشته باشد، قرب و بعد مفرط نداشته باشد و جرمانی باشد. در حالی که تمام اینها نشاندهنده جسم بودن مرئی است و حال آنکه خدای متعال جسم نیست