(51) تلف شدن در حوزه حاکمیت خدای متعال امکان‌پذیر نیست

حسینی شاهرودی، طهور، شرح اصول کافی

کتاب توحید ـ درس 51 ـ 24/ 10/ 95

شرح اصول کافی درس 169

   

تلف شدن در حوزه حاکمیت خدای متعال امکان‌پذیر نیست

[حدیث 49] عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ أَبِيهِ قَالَ: حَضَرْتُ أَبَا جَعْفَرٍ علیه السلام فَدَخَلَ عَلَيْهِ رَجُلٌ مِنَ الْخَوَارِجِ فَقَالَ لَهُ يَا أَبَا جَعْفَرٍ أَيَّ شَيْ‏ءٍ تَعْبُدُ قَالَ اللَّهَ تَعَالَى قَالَ رَأَيْتَهُ قَالَ بَلْ لَمْ تَرَهُ الْعُيُونُ بِمُشَاهَدَةِ الْأَبْصَارِ وَ لَكِنْ رَأَتْهُ الْقُلُوبُ بِحَقَائِقِ الْإِيمَانِ لَا يُعْرَفُ بِالْقِيَاسِ وَ لَا يُدْرَكُ بِالْحَوَاسِّ وَ لَا يُشَبَّهُ بِالنَّاسِ مَوْصُوفٌ بِالْآيَاتِ مَعْرُوفٌ بِالْعَلَامَاتِ لَا يَجُورُ فِي حُكْمِهِ ذَلِكَ اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ قَالَ فَخَرَجَ الرَّجُلُ وَ هُوَ يَقُولُ اللَّهُ أَعْلَمُ حَيْثُ يَجْعَلُ رِسالَتَهُ

گروه‌های تکفیری و خوارج ـ کسانی که خود را مُحق، عالم و مؤمن می‌دانند و دیگران را باطل، جاهل و خارج از ایمان ـ  دچار جهل مرکب، غرور نفس، حب دنیا و هوی و هوس هستند

به گمان سائل در عبادت طلب (طلب رحمت و مغفرت)، خطاب و درخواست‌های مختلف وجود دارد و بدون رؤیت معبود چنین اموری تحقق پیدا نمی‌کند

نادیده را ناموجود پنداشتن، جهالت بسیار می‌طلبد

راه مشاهده قلبی و باطنی خدای متعال: از طریق دل به‌وسیله حقایق ایمان

ارکان ایمان حقیقی: 1ـ ایمان مطابق با واقع یعنی حق محض باشد 2ـ عمل صادقانه مبتنی بر محبت

عمل از لوازم ایمان است

التزام عملی صادقانه‌ی همراه با محبت چگونه شکل می‌گیرد؟ وقتی محبت بنده به خدای متعال بیشتر از محبت به پدر، مادر، همسر و دارایی و زندگی او باشد؛ این نشان صدق ایمان است

حیثیت آیه بودن موجودات

به‌طور کلی وجود بسیط است و تعدد حیثیت، تحلیلی و اعتباری است. نه‌تنها خدای متعال بسیط است، بلکه تمام موجودات عالم ـ وجود یا ظهور ـ بسیط هستند. بنابراین چون بسیط هستند یعنی حیثیت‌های حقیقی آن‌ها یکی است و هر کدام را در نظر داشته باشیم، بقیه هم در ضمن آن هستند، وجود موجودات یعنی همان آیه بودن آن‌ها. بر این اساس خدای متعال موصوف می‌شود به‌وسیله این حکایت‌گرها یعنی موجوداتی که آفریده است

همچنان‌که خدای متعال موصوف به آیات است، آیات نیز هیچ حکم و حیثیت دیگری جز توصیف، دلالت و حکایت‌گری خدای متعال ندارند

اقسام علامات: برخی برای بعضی از عالمان و اهل مشاهده آشکار و برخی جز برای اوحدی از اخص خواص انبیا و اولیا قابل مشاهده نیست

اشاره‌ای به ویژگی «بُهم صافّات»

رخ دادن کار غیر حکیمانه و بدون در نظر گرفتن مصلحت هریک از موجودات و مصلحت کل عالم هستی در فعل خدای متعال امکان ندارد

نه‌فقط وجود هر یک از موجودات برای کل عالم حکیمانه و خیر است، بلکه برای خود آن موجود نیز چنین است؛ موجودی در عالم هستی نیست که علاوه بر این‌که حکایت از مصلحت کلی و عمومی عالم هستی است، حکایت از مصلحت جزئی و شخصی خودش نداشته باشد

این تعبیر دیگری است از نکته‌ای که قبلاً گفته شد که هیچ موجودی وسیله‌ای برای موجود دیگر قرار نمی‌گیرد. هیچ موجودی برای موجود دیگر هدر نمی‌رود و تلف نمی‌شود. تلف شدن در حوزه حاکمیت و اقتدار خدای متعال امکان‌پذیر نیست حتی در حد یک پر کاه

[حدیث 50] عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ: جَاءَ حِبْرٌ إِلَى أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْهِ فَقَالَ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ هَلْ رَأَيْتَ رَبَّكَ حِينَ عَبَدْتَهُ قَالَ فَقَالَ وَيْلَكَ مَا كُنْتُ أَعْبُدُ رَبّاً لَمْ أَرَهُ قَالَ وَ كَيْفَ رَأَيْتَهُ قَالَ وَيْلَكَ لَا تُدْرِكُهُ الْعُيُونُ فِي مُشَاهَدَةِ الْأَبْصَارِ وَ لَكِنْ رَأَتْهُ الْقُلُوبُ بِحَقَائِقِ الْإِيمَانِ

تفاوت وجود بسیط انسان کامل با غیر کامل در این است که کمالات وجود شخصی انسان کامل آشکار و غیرمحجوب است اما کمالات انسان غیرکامل مستور و محجوب است و مکشوف نیست

وجود و ظهور تمام انسان‌ها یک هویت واحد بسیط است که کل الاشیاء است و نه‌فقط هیچ‌گونه نقصانی ندارد بلکه موضوع هیچ گزاره سالبه‌ای قرار نمی‌گیرد مگر از جنس سلب السلب باشد

بر این اساس که وجود انسان بسیط است، اگر چیزی را با چشم سر ببیند، مانند این است که با چشم دل دیده است و بالعکس

[حدیث 51] عَنْ عَاصِمِ بْنِ حُمَيْدٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ: ذَاكَرْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام فِيمَا يَرْوُونَ مِنَ الرُّؤْيَةِ فَقَالَ الشَّمْسُ جُزْءٌ مِنْ سَبْعِينَ جُزْءاً مِنْ نُورِ الْكُرْسِيِّ وَ الْكُرْسِيُّ جُزْءٌ مِنْ سَبْعِينَ جُزْءاً مِنْ نُورِ الْعَرْشِ وَ الْعَرْشُ جُزْءٌ مِنْ سَبْعِينَ جُزْءاً مِنْ نُورِ الْحِجَابِ وَ الْحِجَابُ جُزْءٌ مِنْ سَبْعِينَ جُزْءاً مِنْ نُورِ السِّتْرِ فَإِنْ كَانُوا صَادِقِينَ فَلْيَمْلَئُوا أَعْيُنَهُمْ مِنَ الشَّمْسِ لَيْسَ دُونَهَا سَحَابٌ

اعداد ذکر شده در روایت از باب کثرت و مثال ذکر شده عرفی است

مراتب افعال خدای متعال (عرش، کرسی، حجاب و ستر) قابل مشاهده نیست تا چه رسد به مرتبه ذات

 

  صوت (دریافت)

 

فیلم قسمت اول (دریافت)

 

فیلم قسمت دوم (دریافت)

 

فیلم قسمت سوم (دریافت)