(90) آیا خدای متعال حرکت و تأثیرپذیری دارد؟

حسینی شاهرودی، طهور، شرح اصول کافی

کتاب توحید ـ درس 90 ـ 27/ 11/ 95

شرح اصول کافی درس 208

   

آیا خدای متعال حرکت و تأثیرپذیری دارد؟

بَابُ الْحَرَكَةِ وَ الِانْتِقَالِ‏

[حدیث 112] عَنْ يَعْقُوبَ بْنِ جَعْفَرٍ الْجَعْفَرِيِّ عَنْ أَبِي إِبْرَاهِيمَ علیه السلام قَالَ: ذُكِرَ عِنْدَهُ قَوْمٌ يَزْعُمُونَ أَنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى يَنْزِلُ إِلَى السَّمَاءِ الدُّنْيَا فَقَالَ إِنَّ اللَّهَ لَا يَنْزِلُ وَ لَا يَحْتَاجُ إِلَى أَنْ يَنْزِلَ إِنَّمَا مَنْظَرُهُ  فِي الْقُرْبِ وَ الْبُعْدِ سَوَاءٌ لَمْ يَبْعُدْ مِنْهُ قَرِيبٌ وَ لَمْ يَقْرُبْ مِنْهُ بَعِيدٌ وَ لَمْ يَحْتَجْ إِلَى شَيْ‏ءٍ بَلْ يُحْتَاجُ إِلَيْهِ وَ هُوَ ذُو الطَّوْلِ لا إِلهَ إِلَّا هُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ أَمَّا قَوْلُ الْوَاصِفِينَ إِنَّهُ يَنْزِلُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى فَإِنَّمَا يَقُولُ ذَلِكَ مَنْ يَنْسُبُهُ إِلَى نَقْصٍ أَوْ زِيَادَةٍ وَ كُلُّ مُتَحَرِّكٍ مُحْتَاجٌ إِلَى مَنْ يُحَرِّكُهُ أَوْ يَتَحَرَّكُ بِهِ فَمَنْ ظَنَّ بِاللَّهِ الظُّنُونَ هَلَكَ فَاحْذَرُوا فِي صِفَاتِهِ مِنْ أَنْ تَقِفُوا لَهُ عَلَى حَدٍّ تَحُدُّونَهُ بِنَقْصٍ أَوْ زِيَادَةٍ أَوْ تَحْرِيكٍ أَوْ تَحَرُّكٍ أَوْ زَوَالٍ أَوِ اسْتِنْزَالٍ أَوْ نُهُوضٍ أَوْ قُعُودٍ فَإِنَّ اللَّهَ جَلَّ وَ عَزَّ عَنْ صِفَةِ الْوَاصِفِينَ وَ نَعْتِ النَّاعِتِينَ وَ تَوَهُّمِ الْمُتَوَهِّمِينَ وَ تَوَكَّلْ عَلَى الْعَزِيزِ الرَّحِيمِ الَّذِي يَراكَ حِينَ تَقُومُ وَ تَقَلُّبَكَ فِي السَّاجِدِينَ.

نزول خدای متعال به معنای عرفی (جای خود را در آسمان اعلی ترک کند و غایب شود و در آسمان دنیا حضور پیدا کند) به دو جهت امکان‌پذیر نیست:

1ـ خدای متعال ماده نیست و این‌گونه تنزلات مربوط به مادیات است

2ـ این‌گونه تنزل برای موجود محدود امکان‌پذیر است، در حالی که خدای متعال نامحدود است و بلکه تمام موجودات محدود ظل او و عین ربط به او هستند

بر فرض که این‌گونه نزول ممکن باشد، خدای متعال به آن احتیاجی ندارد؛ زیرا نزول از مرتبه‌ای به مرتبه‌ای دیگر، فرع بر آن است که در آن مرتبه حضور نداشته باشد، در حالی که خدای متعال در همه‌جا حضور دارد و آمدن و رفتن برای او معنا ندارد

نزدیک شدن چیزی به خدای متعال محال است، چنان‌که نزدیک شدن خدای متعال به موجودات محال است؛ دور شدن خدای متعال و موجودات نیز چنین است

قرب و بعد به خدای متعال به معنای قرب و بعد مکانی و رتبی نیست، بلکه به‌معنای اتصاف به صفات خدای متعال و به معنای دقیق‌تر، ظهور و بطون اتصاف است.

این موجودات هستند که برای تنزل و ارتقاء به خدای متعال احتیاج دارند

هبوط از مصادیق تنزلی است که برای صعود و ارتقاء واجب و لازم است و از مصادیق بطونی است که برای ظهور تامِ تفصیلیِ جزئی ضرورت دارد (مانند عقب رفتن کسی که می‌خواهد از رودخانه‌ای بجهد)

به همین خاطر است که انسان چون هبوط کرده است، چنان ارتقاء می‌یابد که از ملائک سبقت می‌گیرد و تقدم می‌یابد و مسجود آن‌ها می‌شود؛ زیرا ملائک هبوط ندارند

به تعبیر دیگر، هبوط پذیرش سختی‌های ارتقاء به منظور تحقق تجلی تفصیلی خدای متعال است

کسانی که خدا را متغیر و منفعل می‌دانند، به نزول اعتقاد دارند؛ اما کسی که او را ثابت و بدون نقص، تغییر و انفعال می‌داند، قائل به حضور است، نه نزول

توصیف مخلَصین از خدای متعال، عالی‌ترین حد و اندازه توصیف است که عبارت است از توصیف به بی‌حدی و بی‌وصفی

با توجه به این‌که هرگونه خدای متعال را توصیف کنیم، نادرست است، مشکل به‌کار بردن اسماء و فهم خود از صفات را چگونه حل کنیم؟ با توکل بر خدای متعال؛ «وَ تَوَكَّلْ عَلَى الْعَزِيزِ الرَّحِيمِ»

برخی از آثار افعال و کمالات آثار مانند زیارت، فرع بر معرفت است، اما در عین حال عدم معرفت در برخی از افعال، مانع از ظهور و تحقق آثار تکوینی که مربوط به معرفت نیست، نمی‌شود؛ مانند دارویی که بدون علم به اثر آن را می‌خوریم و اثر خود را دارد؛ همچنین است عبادات و مانند آن

به همین‌خاطر است که تشبه در عبادات مؤثر است، بلکه تنها راه اثرپذیری و تکامل یافتن به‌وسیله عبادات برای غیر مخلَصین است

منظور از صحت در «صوموا تصحوا»، صحت بدنی نیست، زیرا جایگزین دارد

کمالات ناشی از عقاید، فقط ریشه در فهم دارد

 

 

صوت (دریافت)

 

فیلم قسمت اول (دریافت)

 

فیلم قسمت دوم (دریافت)

 

فیلم قسمت سوم (دریافت)