مقدمه - اسفار چهارگانه حکما

اسفار چهارگانه حکما

یکم: حکمای راسخ، نظر به آفاق و انفس دارند و آيات خداي متعال را در اين‌ها مي‌بينند و با آثار قدرت وي بر ذاتش استدلال مي‌كنند. آن‌ها كلِّ وجود و كمال وجود را مستهلك در وجود و كمالات وجود او مي‌بينند و اين سفر اول از اسفار چهارگانه عقلي و همان سفر از خلق به حق است.

دوم: نظر در وجود و تأمل در حقيقت آن به‌منظور درک وجوبِ بذاته و لذاته او و با وجوبِ ذاتيِ او بر بساطت، وحدانيت، علم، قدرت و و ساير اوصاف او استدلال مي‌كنند. اين سفر دوم از سفرهاي چهارگانه عقلي است و همان سفر از حق به سوي حق، به‌وسيله حق است.

سوم: نظر به وجود، غايت و احديت او و درک وحدانيت فعل او و كيفيت صدور كثرت از وي و ترتيب نظام كثرات. اين سفر سوم از سفرهاي چهارگانه عقلي و همان سفر از حق به سوي خلق به‌وسيله حق است.

چهارم: نظر به خلقت اشیاء و به بازگشت آن‌ها به‌سوي خدا، عوامل سعادت و شقاوت، امر آخرت و مراتب آن. اين سفر چهارم از سفرهاي چهارگانه عقلي و سفر از خلق به سوي حق به‌وسيله حق است.

بحث از امور عامه، جواهر و اعراض، سفر اول؛ بحث از اثبات خدای متعال و صفات او، سفر دوم؛ بحث از جواهر قدسي و نفوس مجرد، سفر سوم و بحث از احوال نفس و قيامت آن، سفر چهارم است.

امام خمینی سفرهاى معنوى را این‌گونه بیان کرده است:

یکم: سفر اول از خلق به سوى حق مقیّد، یعنى فیض مقدس و تجلّى فعلى حق است که براى سالک پس از رفع حجاب‌هاى امکانى، فناى افعالى حاصل مى‌شود و در صورت حصول این فنا، فناى صفاتى که نتیجه قرب نوافل است نیز حاصل مى‌شود.

دوم: از حقّ مقید آغاز مى‌شود و به حقّ مطلق (اللّه تعالی) مى‌رسد که در این مرحله، هویّات وجودى نزد او نابود مى‌شود. نهایت سفر دوم، براى سایر انبیاء و اولیا (علیهم الصلات و السلام)، فناى ذاتى در حضرت احدیت جمع و مقام (قاب قوسین) و براى اولیاى محمدى(صلی الله علیه و آله و سلم)، مقام (أدنى) است که نتیجه قرب فرایض است.

سوم: سفر از حق مطلق به خلق که سفر از فناى از هر دو فنا و بقاى به حق است. در این سفر، سالکْ اعیان ثابته موجودات را در حضرت واحدیت مشاهده مى‌کند که ثمره آن مشاهده کثرت در وحدت است. در این سفر از نبوّت هیچ اثرى نیست.

چهارم: سفر از خلق یعنى اعیان ثابته، به‌سوى اعیان خارجى است که سالک در این سفر، جمال حق را در همه چیز مشاهده مى‌کند و نهایت این سفر، نبوّت، تشریع و جعل احکام ظاهرى است که نبى مذکور در این مرتبه از خداوند و صفات حقه او خبر مى‌دهد.

مقامات یاد شده براى حقیقت محمّدى به نحو اصالت و براى اوصیاى معصوم او به صورت تبعیت و وراثت متحقق است.