فصل یکم، بخش چهارم: انسان پس از طبيعت - 1ـ 4ـ 14ـ لقاء
1ـ 4ـ 14ـ لقاء
مقصود از لقاء، شناخت كشفي و شهودي حق تعالي و مشاهده احاطة او بر همه چيز از جهت علم، ذات، وجود، ماهيّت، حقيقت، صفت و فعل و مشاهدة اينكه در هستي غير از او و مظاهر او، كه عالم و انسان و مانند آن ناميده ميشود، چيزي و كسي نيست. اين همان لقاء حقيقي است كه در قيامت كبري تحقّق مييابد. لقاء بالاتر از اين نيست كه عارف حق تعالي را در همه چيز از طريق كشف و عيان مشاهده كند و با ذوق و وجدان به او برسد. چنانكه حق تعالي فرمود: فأينما تولّوا فثمّ وجه الله (بقره، 115). و حضرت امير مؤمنان (ع) فرمود: ما رأيت شيئاً إلاّ و قد رأيت الله قبله و بعده و معه و فيه (كلمات مكنونه، 3؛ كنز الدقائق، 14، 479؛ علم اليقين في اصول الدين، 49؛ تعليقات علي الصحيفة السجادية، 65؛ تفسير القرآن الكريم،7، 260؛ شرح اصول كافي، 232؛ نزهة الكرام و بستان العوام، 8). و نيز فرمود: مع كلّ شئ لا بمقارنة و غير كل شئ لا بمزايلة. (نهج البلاغه، خطبه 1). از آنجا كه محيط هرگز از محاط جدا نميشود و محاط نيز هرگز از محيط جدا نميگردد، پس مشاهدة هر يك، مشاهدة ديگري را به همراه دارد. (تفسير المحيط، ج 1، 1ـ 330).