فصل دوم، بخش دوم: انسان پيش از طبيعت - 2ـ2ـ3ـ رابطه نفس جزئي با نفس كلي و عقل

2ـ2ـ3ـ رابطه نفس جزئي با نفس كلي و عقل

از ديدگاه افلوطين ما صور مرآتي نفس كلي هستيم و آن نيز صورت مرآتي عقل و آن نيز صورت مرآتي احد؛ از اين‌رو، هم مي‌توان گفت كه نفس تقسيم شده است و هم مي‌توان گفت تقسيم نشده است. از جهت صورِ بسيارِ آن، كه هركدام در عالم فروتر، نفسي است، تقسيم شده است و از اين جهت كه نفوس همه عكس‌هاي آنند، بنابراين ذات آن تقسيم نشده است؛ تقسيم‌پذيري از جهت صور و مظاهر و بساطت از جهت ذات است. همين نسبت را با عقل نيز داريم اگرچه باواسطه. «بي‌گمان عقل نيز به عنوان اصلي والا در ما هست ولي بودن او در ما يا به‌گونه‌اي است كه همه آدميان در‌ آن مشتركند يا در مورد هر فردي به‌گونه‌اي خاص است و يا هم به صورت مشترك و هم به صورت خاص. به صورت مشترك هست، زيرا تقسيم‌پذير نيست و در همه‌جا همان است؛ خاص است، زيرا هر فردي تمام آن را در برترين بخش نفس خود دارد». (8،1،1). همين نسبت را با دو واسطه با اَحد نيز داريم.