منزل سوم؛ تفکر - موضوعات انديشه
موضوعات انديشه
چنانكه گفتيم، تفكّر و انديشهورزي، يك منزل در وادي سير و سلوك است كه بدون آن سفري انجام نميشود تا چه رسد به مقصد رسيدن. اينك اين پرسش مطرح ميشود كه درباره چه بايد انديشد؟ موضوع كلّي انديشه و خردورزي، هرچه باشد، نظم و پيوستگي شرط آن است. آنچه بهطور جزئيتر و دقيقتر دربارهی شيوه و موضوع فكر ميتوان گفت از اينقرار است:
1ـ در اوقات شبانهروز وقتي را به تفكّر و تدبّر اختصاص دادن، وقتي كه در آن، هيچ كار لازم و بايسته ديگري نباشد تا فراغت خاطر، كه شرط تفكّر است، فراهم شود. زمان فكر مشخّص و منظّم باشد. بهتر آن است كه در جايي خلوت باشد و عواملي كه به جريان تفكّر اخلال وارد ميسازد، وجود نداشته باشد؛ نه صدايي و نه تصويري و نه خيالي كه مانع تفكّر است، وجود نداشته باشد. بهتر است تفكّر در شب باشد، بهويژه پيش از اذان صبح.
در قدم اول، منظم انديشيدن اهميت بيشتري از موضوع انديشه دارد. هدف از آن اين است كه به تفكّر پيوسته انس گيريم يا عادت كنيم. بتوانيم دقايق يا ساعتي را درباره موضوعي بينديشيم و دچار پريشاني خاطر نگرديم و از اين شاخه به آن شاخه نرويم. اين اولين گام در انديشهورزي است.
2ـ موضوع تفكّر را ميتوان بر اساس ضرورتها و در عين حال سهولتها برگزيد. به تعبير ديگر، موضوع فكر بايد دو ويژگي داشت باشد؛ نخست ضرورت داشته باشد و ديگر اينكه سهولت داشته باشد تا با نتيجه گرفتن از آن اميدوارتر شويم و بر آن مداومت ورزيم. به عنوان نمونه:
الفـ تفكّر و انديشه در طبيعت مانند آسمان، ستارگان، فضاي نامتناهي، زمين، جانداران، گلها، معادن، حيوانات، حشرات و مانند آن.
بـ تفكّر در انسان و حقيقت و جان او، پيشينهی او در عوالم پيش از طبيعت، پيشينهی او در عوالم پس از طبيعت، حالات دروني او مانند كششها، غرايز، نيازها و مانند آن.
جـ تفكّر در حقيقت مرگ و زندگي.
دـ تفكّر در حقيقت ولايت و جايگاه اولياء در هستي.
هـ و بالاخره تفكّر در توحيد.
به نظر نگارنده ميتوان تفكّر عملي را بدين طريق آغاز نموده و ادامه داد:
1ـ عادات به بيداري پيش از اذان صبح، دستكم 15 دقيقه براي آغاز كار و تا يك ساعت و نيم براي قدمهاي بعدي. يادآوري ميشود كه سختگيري در آغاز بسي نارواست و پيامدهاي آن كشنده است و سالك را در جا متوقّف ميسازد. در اين صورت آبي ميشود راكد كه تعفن آن حتمي است.
2ـ انتخاب محل آرام كه عوامل خيالزا وجود نداشته باشد. زير آسمان ترجيح دارد.
3ـ تلاوت آياتي از قرآن كريم و دقّت و تأمل در آن. قرائت آيات مربوط به طبيعت ترجيح دارد و بهطور ويژه، تلاوت آيات آخر سوره آل عمران كه پيش از اين يادآوري شد، بسيار مؤثر است.
4ـ اگر در اين عمل بهطور پيوسته موفق بود، موضوع معرفتي دقيقي را انتخاب كند و گرنه در مراحل قبلي، تمرين بيشتر نمايد.
5ـ تفكّر درباره مرگ. از اينجا به بعد براي كسي مؤثر است كه در فكر پيوسته تمرين كرده باشد و موفق شده باشد، در اين صورت درباره مرگ بينديشيد.
6ـ تفكّر درباره مرگ كه چهار تا پنج سال به طول خواهد انجاميد و كمي يا بيشتر با گوشهگيري نيز همراه خواهد بود و اگر كسي به اين امر توجه نداشته باشد، چهبسا بهطور كلي گوشهگير شود و از جامعه و تكاليف اجتماعي بازماند.
7ـ پس از فراغت از تفكّر درباره مرگ و منازل پس از آن بهويژه معاد. اگر كسي در اين مرحله به باروري رسد، اميد است كه دنبال آن را خود انتخاب كند و به ليلة القدر دست يابد. رزقنا الله و جميع عباده. اينجاست كه ميتوان فهميد كه:
دل يك قطره را گر بشكافي |
|
برون آيد ز تو صد بحر صافي |
تنها اين نكته را اشاره كنم كه بدون تلاوت قرآن و تدبّر در آن، يا نتيجهاي به دست نميآيد و يا نتيجه آن نقص بسيار خواهد داشت. همانطور كه تفكّر بدون تلاوت قرآن كماثر يا بياثر است، قرائت قرآن هم كه بيتدبر و تفكّر باشد، همينگونه است.
به حديث شريف حضرت صادق آل محمد (صلواتالله عليهم اجمعين) تبرك جوييم كه فرمود: ألا لا خيرَ في قَرائةٍ ليسَ فيها تدبّرٌ؛ ألا لا خيرَ في عبادةٍ ليس فيها تفكُرٌ؛[15] هان، قرائتي كه در آن تدبّر نباشد، همچون عبادتي كه در آن تفكّر نباشد، خير و ثمرهی ـ قابل توجهي ـ ندارد.
همچنين فرمود: القرآنُ عهدُ الله إلي خَلقِه فقديَنبَغِيَ لِلمَرء المُسلمِ أن يَنظُرَ في عَهدِه و أن يَقرَأ في كُلّ يومٍ مِنه خَمسينَ آيةٍ؛[16]قرآن پيمان الهي بر بندگانش است، از اينرو سزاوار است كه مسلمان در پيمان الهي انديشه روا دارد و هر روز پنجاه آيه از آن را قرائت كند.
لازم به توضيح نيست كه سالك كه قصد وصول به قرب اسمايي و صفاتي الهي را دارد، نميتواند سلوك را ناديده بگيرد. تلاوت آيات قرآن، بخشي از برنامه سالك است و دقّت و تفكّر در آن سخت مفيد و مؤثّر است. إن شاء الله.