توصیف اهل بیت از زبان امام صادق (ع) 3
عن ابيعبدالله: نحن وُلاة أمرالله و خزنة علم الله و عيبة وحي الله
امام صادق صلواتالله عليه فرمودند ما واليان امر خدا، خزانهداران علم و منبع وحي اوييم
امام صادق صلواتالله عليه فرمودند ما واليان امر خدا، خزانهداران علم و منبع وحي اوييم
10- با توجه به آنچه گفته شد، خزانهداري خاندان پيامبر صلواتاللهعليهماجمعين تا اندازهاي معلوم ميگردد. از امام محمد باقر صلواتاللهعليه نقل شده است که فرمود: والله إنا لخُزّان الله في سمائه و أرضه، لا علي ذهبٍ و لا علي فضةٍ إلاّ علي علمه[1]
ما خزانهداران خداي متعال در زمين و آسمان هستيم. نه نگهبانان طلا و نقره بلکه حافظان علم خداييم.
11- دو واژه «سمائه و ارضه» نشان دهنده نکته لطيفي است که شرح آن را به جاي ديگري حوالت ميدهيم. به اشاره ميتوان گفت که ميان «سمائه و ارضه» و «السماء و الارض» تفاوت وجود دارد و اسناد سماء و ارض به خداي متعال بيانگر نکتهاي است که در السماء و الارض وجود ندارد.
12- در جاي ديگر (مباحث فلسفي) گفته شده است که مراتب وجود از قوت به ضعف نازل ميشود و از ضعف به قوت صعود ميکند. هر چه موجودي در مراتب هستي به خداي متعال نزديکتر باشد، از قوت بيشتري برخوردار است و از حدود عدمي کمتر و هر چه از مراتب عالي وجود دورتر باشد، از ضعف و خست بيشتري برخوردار است و از حدود عدمي بيشتر. به عنوان نمونه عالم ماده به سبب ياد شده، از قوت و کمال کمتري برخوردار است اگر چه در نوع خود کامل است و عالم مجردات از قوت و کمال بيشتري برخوردار است و البته آن هم در نوع خود کامل است.
اين قوت و ضعف متعاکس که هرچه موجود به مبدأ اعلي نزديکتر باشد خود از علو و برتري و کمال بيشتري برخوردار است و بالعکس، ما را به اين نکته رهنمون ميشود که مرتبه علم خداي متعال که عين ذات اوست، داراي عاليترين کمال و علوّ و سموّ است.
اينک اضافه ميکنم که کسي که خزانهدار عاليترين مرتبه وجودي يعني علم خداي متعال است به طريق اولي بر همه مراتب فروتر از آن نيز حاکم و مسلط است. نه تنها علم الهي در اختيار اوست و ملائکه علم مانند حضرت جبرئيل عليهالسلام کارگزار اوست، بلکه رزق الهي با همه اقسام آن نيز در تحت اختيار اوست و ملائکه رزق مانند حضرت ميکائيل عليهالسلام کارگزار اوست. مرگ و زندگي نيز با همه اقسام آن در اختيار اوست و ملائکه قبض و بسط و اماته و احياء مانند حضرت عزرائيل و حضرت اسرافيل عليهما السلام عليهالسلام کارگزاران اويند.
بر اين اساس همه عالم هستي به اذن و اراده خداي متعال در اختيار آن خاندان مطهّر عليهمالسلام قرار دارد و آنان آنگونه که خود ميدانند به حفظ و نگهداشت و تقسيم و توليد آن ميپردازند.
خوب است اشاره کنم که تقسيم بهشت و جهنم نيز که به اميرمؤمنان واگذار شده است بخشي از مرتبه و مقام خزانهداري آن حضرت است. رواياتي که به اين مقام پرداختهاند نه بيانگر حصر مُقسّم هستند و نه بيانگر حصر مقسوم. نه در پي بيان اين امر هستند که تنها اميرمؤمنان به تقسيم ميپردازد و در پي بيان اين امر که تنها چيزي که آن حضرت تقسيم ميکند، بهشت و جهنم است. آن حضرت هم بهشت و دوزخ تقسيم ميکند و هم فراتر و فروتر آن را. همچنين هم آنحضرت به تقسيم بهشت و دوزخ و فراتر و فروتر آن ميپردازد و هم فرزندان مطهّر او و ساير خاندان پيامبر صلواتالله عليهماجمعين.
حاصل آنکه اين حديث شريف به مرتبه وساطت خاندان مطهّر پيامبر صلواتالله عليهماجمعين اشاره بلکه تصريح دارد و نشان ميدهد که آنان واسطه در انعام و اعطاي همه نعمتها و کمالاتي هستند که شايسته هر مرتبهاي از مراتب وجود است که مهمترين آنها علم و معرفت است. اين نشانه ظهور توحيد فاعلي و افعالي و به تعبير دقيقتر، توحيد در تدبير در وجه ظاهر ولايت آن خاندان پاک است. ظهور توحيد فاعلي و افعالي در وجه ظاهر ولايت تامه آن خاندان مطهّر مرتبه ديگري نيز دارد که تامتر و البته دقيقتر است و فهم آن براي همگان ميسور و ميسر نيست به همين سبب با ذکر روايتي ديگر تنها بدان اشارتي خواهيم داشت. اين مرتبه دقيقتر، چهار وجه ظاهر دارد که يکي توحيد در تماميت حسن و ظهور حسن مطلق در آن خاندان است و ديگري ظهور توحيد در وحي و تجلي و نبوت است و سوم ظهور توحيد در آفرينش و وساطت در خلق عالم هستي و انحصار آن با آن خاندان است و بالاخره چهارم، ظهور توحيد عبادي و انحصار آن در وجه ولايي آنان است.
--------------------------------------------------------------------------------
[1] اصول کافي، ج1، 149
[2] ابن شهرآشوب، المناقب، 2، 110
12- در جاي ديگر (مباحث فلسفي) گفته شده است که مراتب وجود از قوت به ضعف نازل ميشود و از ضعف به قوت صعود ميکند. هر چه موجودي در مراتب هستي به خداي متعال نزديکتر باشد، از قوت بيشتري برخوردار است و از حدود عدمي کمتر و هر چه از مراتب عالي وجود دورتر باشد، از ضعف و خست بيشتري برخوردار است و از حدود عدمي بيشتر. به عنوان نمونه عالم ماده به سبب ياد شده، از قوت و کمال کمتري برخوردار است اگر چه در نوع خود کامل است و عالم مجردات از قوت و کمال بيشتري برخوردار است و البته آن هم در نوع خود کامل است.
اين قوت و ضعف متعاکس که هرچه موجود به مبدأ اعلي نزديکتر باشد خود از علو و برتري و کمال بيشتري برخوردار است و بالعکس، ما را به اين نکته رهنمون ميشود که مرتبه علم خداي متعال که عين ذات اوست، داراي عاليترين کمال و علوّ و سموّ است.
اينک اضافه ميکنم که کسي که خزانهدار عاليترين مرتبه وجودي يعني علم خداي متعال است به طريق اولي بر همه مراتب فروتر از آن نيز حاکم و مسلط است. نه تنها علم الهي در اختيار اوست و ملائکه علم مانند حضرت جبرئيل عليهالسلام کارگزار اوست، بلکه رزق الهي با همه اقسام آن نيز در تحت اختيار اوست و ملائکه رزق مانند حضرت ميکائيل عليهالسلام کارگزار اوست. مرگ و زندگي نيز با همه اقسام آن در اختيار اوست و ملائکه قبض و بسط و اماته و احياء مانند حضرت عزرائيل و حضرت اسرافيل عليهما السلام عليهالسلام کارگزاران اويند.
بر اين اساس همه عالم هستي به اذن و اراده خداي متعال در اختيار آن خاندان مطهّر عليهمالسلام قرار دارد و آنان آنگونه که خود ميدانند به حفظ و نگهداشت و تقسيم و توليد آن ميپردازند.
خوب است اشاره کنم که تقسيم بهشت و جهنم نيز که به اميرمؤمنان واگذار شده است بخشي از مرتبه و مقام خزانهداري آن حضرت است. رواياتي که به اين مقام پرداختهاند نه بيانگر حصر مُقسّم هستند و نه بيانگر حصر مقسوم. نه در پي بيان اين امر هستند که تنها اميرمؤمنان به تقسيم ميپردازد و در پي بيان اين امر که تنها چيزي که آن حضرت تقسيم ميکند، بهشت و جهنم است. آن حضرت هم بهشت و دوزخ تقسيم ميکند و هم فراتر و فروتر آن را. همچنين هم آنحضرت به تقسيم بهشت و دوزخ و فراتر و فروتر آن ميپردازد و هم فرزندان مطهّر او و ساير خاندان پيامبر صلواتالله عليهماجمعين.
عليّ حبه جُنّة قسيم النار و الجنّة
وصي المصطفي حقّاً امام الانس و الجِنّة[2]
لازم به يادآوري است که اين خزانهداري و تقسيم از نوع خدمتگذاري و انجام کار بنده براي مولي نيست بلکه از نوع توجه علت به معلول و رعايت خلق از جانب خالق است و از نوع کار الوهي است. همانگونه که خدا روزي خلق را تقسيم ميکند ولي اين نوع تقسيم همچون خدمتداري خاندان مطهّر پيامبر صلواتالله عليهماجمعين نيز هميگونه است و گمان نبيادبرد که خدا و اولياء خدا خدمه انسانها و ديگر موجودات فروتر و فراتر از اويند. ملائکه الهي با آن همه عظمت که محيط بر بسياري از مراتب عالم هستي هستند، خود سدنه خاندان پيامبر صلواتالله عليهماجمعين هستند تا چه رسد به ساير خلق که ريزهخواران سفره جود و وجود و نعمت و برکت آنهايند.وصي المصطفي حقّاً امام الانس و الجِنّة[2]
حاصل آنکه اين حديث شريف به مرتبه وساطت خاندان مطهّر پيامبر صلواتالله عليهماجمعين اشاره بلکه تصريح دارد و نشان ميدهد که آنان واسطه در انعام و اعطاي همه نعمتها و کمالاتي هستند که شايسته هر مرتبهاي از مراتب وجود است که مهمترين آنها علم و معرفت است. اين نشانه ظهور توحيد فاعلي و افعالي و به تعبير دقيقتر، توحيد در تدبير در وجه ظاهر ولايت آن خاندان پاک است. ظهور توحيد فاعلي و افعالي در وجه ظاهر ولايت تامه آن خاندان مطهّر مرتبه ديگري نيز دارد که تامتر و البته دقيقتر است و فهم آن براي همگان ميسور و ميسر نيست به همين سبب با ذکر روايتي ديگر تنها بدان اشارتي خواهيم داشت. اين مرتبه دقيقتر، چهار وجه ظاهر دارد که يکي توحيد در تماميت حسن و ظهور حسن مطلق در آن خاندان است و ديگري ظهور توحيد در وحي و تجلي و نبوت است و سوم ظهور توحيد در آفرينش و وساطت در خلق عالم هستي و انحصار آن با آن خاندان است و بالاخره چهارم، ظهور توحيد عبادي و انحصار آن در وجه ولايي آنان است.
--------------------------------------------------------------------------------
[1] اصول کافي، ج1، 149
[2] ابن شهرآشوب، المناقب، 2، 110