معناي عينيت صفات با ذات

پرسش (104):
سلام عليکم. با عرض تشکر و خسته نباشيد خدمت شما استاد گرانقدر.
وقتي اعتقاد به اين داشته باشيم که صفات عين ذاتند، جايي براي ذات مخفي نخواهند ماند. يعني اگر صفات آشکار شده خدا عين ذات باشند، چون آشکار شده‌اند و عين ذات هستند، پس ذات عيان و آشکار است و مخفي نيست. البته در اينجا ديگر ذات خالص نيست، بلکه صفتِ ذات است. اما از طرفي صفت عين ذات است و چيزي جز ذات نيست. سؤالم اينه که معناي اينکه ذات مخفي است يعني نفي الصفات عنه؟ معناي صفات عين ذاتند با توجه به ذات مخفي چيست؟ ممنون از لطف حضرت‌تان.

ادامه مطلب...

سنت‌هاي الهي و خداي دست‌بسته!

پرسش (105):
سلام بر شما استاد ارجمند و تشکر از زحمات‌تان.
اگر قائل باشيم خدا سنت‌هاي لايتغير گذاشته و مجراي لطف و قهر خويش گسترده و به عبارتي جمال و جلال خويش عيان ساخته و راه و چاه نشان داده، حال انسان‌ها در هر راهي بروند، «اما شاکراً و اما کفوراً» يا به جمال مي‌رسند يا به جلال و براي خدا تفاوتي ندارد و به عبارتي او را آفريننده‌اي بدانيم که کليات را گذاشته و جزئيات را به مردم و انسان سپرده و به علاوه، سنت او جاري است که هر انساني در مجراي خاصي دقيقاً خواهد رفت و راه خاص و از پيش تعيين شده‌اي را دقيقاً خواهد پيمود، آيا دستان خدا را بسته ندانسته‌ايم؟ و آيا او يک خداي تماشاگر و غيرفعال نخواهد بود؟ البته با اين ديد که او مي‌رود و غير او نيست، باز هم آن‌ور قضيه تعطيل شده به نظر مي‌رسد. با تشکر و سپاس فراوان از لطف شما

ادامه مطلب...