(102) میزان درک خود از معارف الهی را عمق ببخشیم
درس 102- 23/ 6/ 1385
میزان درک خود از معارف الهی را عمق ببخشیم
و قصداً في غني (5)
هويت آدمي را علم، فهم و درک او تشکیل میدهد
ما خود همان فهمیم
آنکه صاحب معرفت است، در قلمرو و ظرفی قرار دارد که فراتر از آسمانهاست؛ آنکه ندارد، فروتر از زمین است
تفاوت افعال به تفاوت فاعلهاست
تفاوت و شباهت آدميان در مراتب مختلف
شباهتهای آدمیان مربوط به مرتبه طبیعت است
اشاره: قل انما انا بشر مثلکم: قدر متیقنِ شباهت مربوط به مرتبه طبیعت و بدن است
در مرتبه نفس، تفاوتها بر شباهتها غلبه دارد
مهمترین جهت خلق، بدایت آنهاست، نه نهایت؛ همانگونه که نازل شدهاند، بالا میروند
اراده و اختیار مربوط به کسانی است که فاقد علم به بدایت و آگاهی به سرّ قدر هستند
آگاهان به بدایت و سر قدر، اهل رضا هستند، نه اختیار
علومي که ارزش ذاتي دارند و علومي که ارزش اعتباري دارند
علوم مربوط به عمل را باید برای عمل خواست، نه علمی که مربوط به عمل نیست. برخی از علوم، علم بودن آن مطلوب است
شناخت حقیقتها و واقعیتهای عالم، ارزش ذاتی دارد
دنيا، مزبله عالم هستي
آنچه در عالم طبیعت سبب تفاوت نفوس میشود، تفاوت در مراتب و عمق معرفت آدمی است؛ ولو آنکه ممکن است به عمل نیانجامد یا ارتباط آن با عمل با واسطه باشد
تأکید بر آن است که میزان درک خود از معارف الهی را عمق ببخشیم و دقیقتر به آن نگاه کنیم
اهميت تفسير به روز از آيات و روايات
جهان طبیعت عین سیلان است و موجوداتی که در این جهان هستند، باید پیوسته در تغییر و تحول باشند
اشاره: من ساوي يوماه فهو مغبون
اشاره: يا ليتنا کنا معکم؛ این از تعابیر نمادین است، برای اینکه خط گم نشود
عصر ظهور، دوران طلايي بشریت است از آغاز تا انجام
اشارهای به یکی از معانی رجعت
یک لحظه تماشای جمال الهی در عالم ملکوت، عمیقتر، لذیذتر، گستردهتر، تامتر و مطلوبتر است از هزار سال مشاهده جمال جمیل تام و تمام الهی در جهان طبیعت
در فهم روایات خاندان پیامبر باید بکوشیم؛ تفاوت آدمیان و عالمان در همین است
اشارهاي به سيره امام صادق علیه السلام و تفاوت آن با سيره اميرمؤمنان علیه السلام
ضرورت تبعيت از روح و فحواي سنت در هر عصر و زمان
شاهد روايي: لَيْسَ فِيمَا أَصْلَحَ الْبَدَنَ إِسْرَافٌ؛ ... إِنَّمَا الْإِسْرَافُ فِيمَا أَفْسَدَ الْمَالَ، وَ أَضَرَّ بِالْبَدَنِ قُلْتُ: فَمَا الْإِقْتَارُ؟ قَالَ: «أَكْلُ الْخُبْزِ وَ الْمِلْحِ وَ أَنْتَ تَقْدِرُ عَلى غَيْرِهِ». قُلْتُ: فَمَا الْقَصْدُ؟ قَالَ: «الْخُبْزُ وَ اللَّحْمُ وَ اللَّبَنُ وَ الْخَلُّ وَ السَّمْنُ، مَرَّةً هذَا، وَ مَرَّةً هذَا». (الكافي، ج7، ص: 342)
ضرورت تحرک و فعالیت بدنی در عصر ما
اشاره به تعیین مصداق مهر السنه و آداب اجتماعي ازدواج در عصرهاي مختلف
شاهد روايي: رُوِيَ أَنَّ الْغَنِيَّ يُمَتِّعُ بِدَارٍ أَوْ خَادِمٍ وَ الْوَسَطَ يُمَتِّعُ بِثَوْبٍ وَ الْفَقِيرَ بِدِرْهَمٍ أَوْ خَاتَم (من لا يحضره الفقيه، ج3، ص 506)