عوامل رضا

يقين به اركان ايمان كه عبارت است از اعتقاد به توحيد، رحمت عامه خداي متعال و رحمت خاصه وي كه از طريق ولايت تحقق مي‌پذيرد. اگر كسي به چنين يقيني دست يابد، به رضا خواهد رسيد، چنان‌كه امير مؤمنان صلوات الله و سلامه عليه فرمودند: «الرضا ثمرة اليقين»؛ [1]  رضا ميوه يقين است. البته حداقل يقين كه سبب پيدايش رضا در فكر و دل سالك شود، عين اليقين است، زيرا تا حقيقت اشياء و لطف منطوي حق تعالي در مصيبت و بلا مشاهده نشود، به حسن آن يقين حاصل نشود و تا يقين حاصل نگردد، رضا پديد نيايد.

ادامه مطلب...

احوال

یكم: محبت
همان‌گونه كه زيربناي همه مقامات، توبه بود و بدون توبه، سالك به هيچ مقامي و كمالي دست نمي‌يافت، زيربناي همة ‌احوال، محبت است و سالك بدون محبت از همه نفحه‌ها و نسيم رحمت خاص خداي متعال بي‌بهره خواهد بود «و از آن جهت كه محبت، محض موهبت است، جمله احوال را كه مبتني‌اند بر آن، مواهب خوانند.»[1]
محبت از آن جهت موهبت الهي است كه سالك در كسب آن اختيار ندارد و بر خلاف اعمال ظاهر و باطني كه سالك تصميم مي‌گيرد و كاري را انجام مي‌دهد، در اين مورد ناتوان است. نه او و نه هيچ‌كسي نمي‌تواند تصميم بگيرد كه چيزي دوست داشته باشد. دوستي چيزي است كه خود پديد مي‌آيد و اگر دل به كسي يا چيزي بسته شد، با تصميم نمي‌توان آن را از بين برد.

ادامه مطلب...