تفاوت ميان رجاء و تمنّي
1ـ گفتهاند: ميان رجاء و تمنّي تفاوت است. تمني صاحبش را به كاهلي درآرد و به راه جد و جهدش بيرون نشود و صاحب رجاء، به عكس اين بود و رجاء محمود بود و تمني معلول.[1] به همين خاطر است كه گفتهاند: نشان رجاء نيكويي طاعت بود.[2]
شخصي به اميرمؤمنان ـ صلوات الله و سلامه عليه ـ گفت: «كيف أنتم؟ فقال: نرجو و نخاف فقال : من رجاء شيئاً طلبه و من خاف شيئاً هرب منه»؛[3] آنكه به چيزي اميد داشته باشد در پياش رود و آنكه از چيزي ترسد، از آن گريزد.
شخصي به اميرمؤمنان ـ صلوات الله و سلامه عليه ـ گفت: «كيف أنتم؟ فقال: نرجو و نخاف فقال : من رجاء شيئاً طلبه و من خاف شيئاً هرب منه»؛[3] آنكه به چيزي اميد داشته باشد در پياش رود و آنكه از چيزي ترسد، از آن گريزد.
مقام نهم: توكل
توكل تفويض امر است با تدبير وكيل علي الطلاق و اعتماد بر كفالت كفيل ارزاق.[1]
سالك پس از استقرار در مقام رجاء و پس از آنكه اميدش به خداي متعال بود نه به خود و اعمال خود، دل به داشتهها نداد بلكه به ناداشتهها خوش بود، ديگران را نيز مانند خود ضعيف و فقير ديد، آماده ورود در مقام توكل ميشود، چه واگذاردن تدبير امور به خداي متعال نتيجه ضعيف و بيمقدار يافتن خود و ديگران است، چنانكه در اسباب توكل گفته خواهد شد.
سالك پس از استقرار در مقام رجاء و پس از آنكه اميدش به خداي متعال بود نه به خود و اعمال خود، دل به داشتهها نداد بلكه به ناداشتهها خوش بود، ديگران را نيز مانند خود ضعيف و فقير ديد، آماده ورود در مقام توكل ميشود، چه واگذاردن تدبير امور به خداي متعال نتيجه ضعيف و بيمقدار يافتن خود و ديگران است، چنانكه در اسباب توكل گفته خواهد شد.